وحید حاجی پور | مهلکتر از هر تفکری است؛ رنگ ایدئولوژیک دارد و باور سفت توهمی. از جریانی میگوییم که هرچند سال یکبار قدرت را در وزارت نفت به دست میگیرد و ویرانی را تحویل میدهند. نه آنکه به سبب خود قدرتی داشته باشد، بلکه خود را سرباز «جریان مادر» میداند. جریان مادر هم چیزی نیست جز خارجی ستیزی و دشمنتراشی.
در دوره دوم
محمود احمدینژاد، نفت را فتح کردند و در سهساله ریاست جمهوری مرحوم
رئیسی، نفت را طوری اداره کردند که فکر میکنند درست است و صواب. نتیجه شخمشان در نفت هم شد عقبماندگی و شعارزدگی.
این تفکر اما یک تخصص ویژه دارد: «خیانت به مفاهیم». مثال میزنیم؛ در باب خودکفایی و بومیسازی برخی فنّاوریهای روز چنان شعار سر میدهند که گویی همهچیز در دسترس است. میگویند در تولید تجهیزات موردنیاز صنعت نفت مثل لوله، میخواهند
غولهای نفتی دنیا را به چالش بکشند اما درنهایت، پس از ناکامی واردات خاموش را از چین کلید میزنند.
و یا میگویند چرا مذاکره و مصالحه با غرب، خود میتوانیم صنعت نفت را با منابع داخلی و اصلاح قوانین توسعه داد؛ پولی که پیدا نمیشود به سراغ
صندوق توسعه ملی رفته و با عدد و رقم میخواهند ثابت کنند اگر چندرغاز پسانداز دلاری به نفت تزریق نشود، میلیاردها دلار ثروت از کف میرود.
همه هنر این جماعت همین است؛ صدایشان بلند است و عمر کارهایشان کوتاه؛ تا بخواهید ادعا دارند و شعارهایشان در گوشه کتشان آماده قرائت. نفتی هستند اما، نه چیزی از نفت میدانند و نه علاقهای دارند بدانند. تا پری هم به گوشه پرشان میگیرد، تلفن را به دست گرفته و از شورای نگهبان تا مجلس خبرگان را ندا میدهند چه نشستهاید که میخواهند نیروهای انقلاب را قلعوقمع کنند.
از نظرشان، همه دشمن هستند مگر آنکه خلافش ثابت شود، همه عامل غربیها و صهیونیستها هستند مگر آنکه زیر پرچمشان سینه بزنند. گزینشهای فنی مدیریتی را با گزینش مراکز دینی اشتباه میگیرند و بهجای تست فنی، از تکههای کفن میت میپرسند. اهل تیم بازی و خودی و غیرخودی هستند،
گعدههایشان به سوگندهای آخرالزمانی میگذرد و مهرههای خود را با ایدئولوژی میچینند.نمونه بارزش در شرکت ملی نفت رژه میرود؛ گفتند تجارتخانه نفت را به فردی میسپاریم که امین است و مرد صالحی است بر زمین؛ اهل صلاِ است و زیارت. از تخصصش که پرسیدیم، گفتند یاد میگیرد، مهم سلامت نفس است. چند صباح بعد اما به دلیل فساد مالی 20 میلیون دلاری برکنار شد و این روزها در عدلیه رفتوآمد دارد.
مشت نمونه خروار است، همه میدانند این تفکر چگونه نفت را زمینگیرتر کرد و بیشتر از آنی کرد که دشمنان کشور را خوشحال میکرد؛ تفکری دگم، تمامیتخواه، فاسد و مملو از شائبه. نفتیها تا چند هفته دیگر، رفتنشان را جشن خواهند گرفت اما شاید روزی برگردند، بهقصد انتقام و تکمیل کردن یادگاری خود:«ویرانی...!»