وحید حاجی پور | روزی که جواد اوجی توانست از مجلس رأی اعتماد بگیرد، عدهای به او توصیه کردند بهتر است با حفظ استقلال خود، وزیر نفت باقی بماند تا نقدکننده خواستههای بالاسریهای خود بهویژه سید مسعود میرکاظمی؛ از او خواستند که مراقب خیز حلقه مریدان باشد اما زور او نرسید و یا شاید هم خودش اینگونه دوست داشت.
با هدایت مراد، مریدان یکبهیک سمت گرفتند تا آنکه او سرانجام حکم معاونت خود را از وزیر دریافت کرد و شد، مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی .
مرتضی شاه میرزایی پسازآنکه مریدانی همچون محسن
خجسته مهر، احمد
اسدزاده، سجاد خلیلی، محمد محمدی پور و ... را در سمتهای کلیدی جای داد، خودش به شرکت ملی صنایع پتروشیمیرفت تا جمعشان در بدنه ارشد مدیریت صنعت نفت، جمع شود.
گرچه اساسنامه شرکت ملی صنایع پتروشیمی، انتصاب
شاه میرزایی را به این سمت ممنوع میدانست اما وزیر نفت با استفاده از اختیار خود، ضوابط حرفهای را زیر پای گذاشت تا «حاج مرتضی»، معاون وزیر شود. بسیاری از دلسوزان صنعت نفت از اوجی خواستند در انتخاب خود تجدیدنظر کند چراکه شاه میرزایی، نه آشنایی با پتروشیمی داشت و نه تا سال 1400، در سمتهای مدیریتی شرکتهای نفتی تجربهای کسب کرده بود.
همه تجربه شاه میرزایی به بسیج وزارت نفت و اداره کل بازرسی این وزارتخانه محدود میشد که خب این سمتها، هیچ سنخیتی با منصب جدید او نداشت. در میان منتقدان، آتش طیف ارزشیهای نفت تندتر بود و این انتخاب را مانند تیغی بر چهره انقلابیون نفت میدانستند اما اوجی، مجبور به صدور این حکم بود.
شاه میرزایی که در خوش بینانه ترین حالت خود، میتواند یک کنشگر سیاسی - سازمانی باشد و تجربه نیز نشان داده وی در این حوزه کارآیی بیشتری دارد بهیکباره به مدیری فنی تغییر شکل داد اما حضور او در برنامه گفتوگوی ویژه خبری نشان داد اوضاع خرابتر از چیزی است که انتظارش میرفت.
اشتباهات فاحش او در برنامه شب چهارشنبه هفته گذشته، موجب سرافکندگی و سکوت طرفداران و ارتش مجازی او شد بهطوریکه در گروههایشان رسماً از ناامیدی خود نوشتند و به «حاجی» خود گفتند ایکاش این سمت را قبول نمیکرد. حلقه مورد اعتماد او هم ترجیح دادند به گوشهای خزیده و اتفاقات شب چهارشنبه را هم نزنند.
حملات وحشتناک به اظهارات
شاه میرزایی که مملو از اشتباهات بزرگ بود، البته جای دفاعی هم باقی نگذاشت تا علاوه بر بیاعتبار شدن مدیرعامل جدید شرکت ملی صنایع پتروشیمی، یکی از بزرگترین بازنده ها کسی نباشد جز جواد اوجی. وزیری که دو تن از معاونانش از تضعیفش لذت میبرند زیرا بر این باورند او وزیر یکساله است و بهزودی جای او را در وزارت نفت میگیرند.
اما اصلیترین بازنده این اتفاقات، جبهه انقلاب صنعت نفت بود که حالا دیگر چرات ندارد از گذشته انتقاد کند و از شایستهسالاری دم بزند؛ دیگر نمیتوان از زنگنه برای انتصاب افرادی مثل ختلان، صادقآبادی، پور ابراهیم و حتی کرباسیان انتقاد کرد که در صورت واردکردن نقدی به وزیر سابق، واژه «مرتضی شاه میرزایی» مانند پتکی بر سرشان خراب خواهد شد.
حتی اگر همه انتصابات وزارت نفت طی ماههای اخیر بر اساس شایستهسالاری انجامگرفته باشد، ماجرای «چهارشنبه سیاه» شاه میرزایی در رسانه ملی، همه آن انتصابات را هم با خود به زیر کشید و سیلی شد که همه را با خود غرق کرد. حالا وزیر نفت باقیمانده و یک رسوایی بزرگ در وزارت نفت که آبرو و اعتباری برای آن باقی نگذاشته است.
کاش شاه میرزایی، همان هادی سیاسی باقی میماند، در بسیج وزارت نفت گذر ایام میکرد و وارد حوزه اجرایی نمیشد که ورودش به این حوزه، مانند یک بمب اتم، ارزش وزارت نفت را به کمارزشترین سطح خود رساند. سطحی که پیشتر با خجسته مهر و اسد زاده مورد تمسخر قرارگرفته بود و امروز، بهطور کامل مایه طنز و شوخیهای فضای مجازی شده است.
برو شیوا بسازدت