۰
لابی‌بازانی که برای ماندن رنگ عوض می‌کنند

راز بقای سیاه

این جماعت از اختلال آوارگی فکری و نگرشی به شدت رنج می‌برند و هر روز به رنگی در می‌آیند و چهره‌ها و رفتارهای متناقضی از خود نمایش می‌دهند و با حب‌جاه و با کورسویی از امید، برای ماندن بر اریکه قدرت، به صرافت افتاده‌اند تا پناهگاهی برای خود مهیا کنند.
راز بقای سیاه
امیر محرر | آورده‌اند که در منزل حاکم، مراسم روضه‌خوانی بود. یکی از بزرگانِ متملق به مجلس وارد شد و چهار زانو، روبه‌روی حاکم و پشت به منبر نشست. حاکم با متانت به او فهماند که پشتش به منبر است، اما او با چاپلوسی و با صدای بلند به حاکم گفت که منبر و قبله ما شمایید حضرت اشرف! در این هنگام خبر رسید که حاکم معزول شده است؛ بی‌درنگ رو به منبر و پشت به حاکم کرد و گفت: «پشت کردن به منبر حضرت سیدالشهدا بدترین معصیت‌ها و بی‌ادبی‌هاست.»

آری این حکایت آشنا، اوضاع و احوال این روزهای محیط سیاسی کشور و به‌ویژه وضعیت تحرک‌های برخی متلون‌صفتان در صنعت نفت را به خوبی روایت می‌کند. متأسفانه الگوی مدیریت در ساختار اجرایی، بر پایه رانت، قدرت و ثروت، پایه‌ریزی شده است؛ پول و قدرت اجرایی، در ید دولت است و همیشه وزارتخانه‌های اقتصادی، هدف لابی‌من‌ها و سهم‌خواهان قرار می‌گیرد و فرصت‌طلبان برای نزدیکی به این منابع قدرت، به تملق و چاپلوسی، روی می‌آورند.

در این میان، نفت در انتظار آرایش جدید مدیران است و بدیهی است که مهره‌چینان نفت، از عموم مدیران کنونی یارکشی نخواهند کرد؛ از سوی دیگر برای گزینش مدیران نیز وفاق و اتفاق نظری وجود ندارد و جریان‌های مختلفی بر آنند تا گزینه خود را بر کرسی مناصب کلیدی نفت بنشانند.

طلحه‌ها و زبیرها، با تیغ و طلا و تسبیح، به هروله و زمزمه افتاده‌اند در دالان‌های تاریک نفاق و شقاق! برخی از این جماعت رنگین‌سرشت، مدعی‌اند که در حلقه تسبیح خود، چندین نماینده اثرگذارِ پا در رکاب دارند که حاضرند برای رأی اعتماد وزیر نفت، آنان را به خط کنند.  در عین حال، همزمان با عرض ارادت‌های ماضی و مضارع و مستقبل به اوجی، در مذمت و تقبیح نامزدهای احتمالی تصدی منصب‌های اصلی در سطح وزارت نفت سخن می‌رانند و به جای آنان، با ژست دلسوزی گزینه معرفی می‌کنند.

این صندلی‌ها مگر چقدر می‌ارزند.!؟ آقایان خبر ندارند امروز در صنعت نفت چه خبر است!!؟ مدیریت در صنعت نفت را شوخی گرفته‌اند و با نگاهی متنزل، آن را به عرصه‌ای گل‌آلود برای صید منافع و انجام بازی‌های سیاسی و جناحی، بدل کرده‌اند... این ابن‌الوقتان ابتدا پشت زنگنه را خالی کردند، سپس در صف حمایت از قاسمی خبردار ایستادند و اکنون هم در چرخشی ناشیانه، خود را به اوجی گره می‌زنند تا شاید بر بال ا‌وجی، ا‌وج بگیرند. آقایان خود را به خواب زده‌اند؛ گویی از مصائب و نایباتی که بر نفت سایه افکنده است، غافل و بی‌اطلاعند!

حضرات! آیا از مشکلات ریز و درشت نفت خبر دارید؟ قبول مسئولیت در این شرایط پر چالش، یعنی وارد شدن به میدان مین! یعنی کار کردن شبانه‌روزی! یعنی از خانواده گذشتن! یعنی یک تنه ایستادن در برابر سهم‌خواهی‌ها و رانت‌بازی‌ها! لابد «خودماهاتیرمحمدپنداری» دارید و تصور می‌کنید نابغه مدیریت و رهبری هستید و ایده‌های اثرگذاری برای برطرف کردن چالش‌های پرشمار نفت دارید..!؟

 
- وضعیت وامانده ازدیاد برداشت از میدان‌های هیدروکربوری و صیانت از تولید و تزریق گاز به میدان‌ها
- بلای اُفت بی‌رحمانه فشار گاز در پارس جنوبی و بیم‌هایی که در ارتباط با نگهداشت و پایداری تولید گاز وجود دارد
- مصیبت عقب‌ماندگی و مهاجرت نفت و گاز در برداشت از میدان‌های مشترک دریا و خشکی
- کمبود مخزن ذخیره‌سازی و میعانات گازی روی دست مانده
- فاجعه باختن در قراردادهای بین‌المللی و نسخه غرامت‌هایی که برای ایران پیچیده شده
- دیپلماسی عاجز انرژی و فرصت‌هایی که به فنا رفته
- مصرف دیوانه‌وار روزانه ۶۳۰ میلیون مترمکعب گاز در بخش خانگی؛ یعنی مصرف گاز ۸۰ میلیون ایرانی معادل  مصرف گار ۸۰۰ میلیون اروپایی است.
- در پیش بودن زمستانِ  سخت ۱۴۰۰ و معضل تأمین سوخت نیروگا‌ها و قطعی برق
- آفت گازسوزی و فلرسوزی و آلودگی‌ها و عدم‌النفع‌های مربوط
- تأسیسات کهنه و فرسوده بهره‌برداری، پالایشگاه‌های فرتوت با دانش فنی قدیمی و مشکل تأمین بنزین با کیفیت
- نبود برنامه عملیاتی برای توسعه متوازن ظرفیت پالایشی با نفت و میعانات گازی
- تأمین خوراک طرح‌های پتروشیمی تعریف شده در جهش‌های دوم، سوم و چهارم و بیداد رانت و فساد اعطای مجوز در این بخش
- اوضاع آشفته قراردادهای بالادستی و میادین توسعه نیافته
- - افزایش هزینه‌ها و نبود منابع سرمایه‌گذاری برای حفظ، نگهداشت و‌ احیانا افزایش تولید نفت و گاز
- بایکوت فروش و صادرات نفت و از دست رفتن سهم ایران در بازار نفت
- افت تولید نفت و نمکی شدن نفت مخازن بزرگ
- بی‌تخصصی، «غلامبارگی» و ناسزاوار سالاری
- احوال ناخوش نیروی انسانی و مستثناسازی و تبعیض سقف حقوق و مزایای کارکنان نواحی خوش آب و هوا و کارکنان شاغل در سکوهای دریایی، مناطق عملیاتی، حفاری، جزایر، مناطق نفتخیز جنوب، عسلویه، غرب و شرق کشور 
- عدم تعیین تکلیف نهایی و سامان‌دهی به وضعیت نیروهای قراردادی، پیمانی، مدت معین، قرارداد مستقیم و حجمی، که مایه تشویش و کلافگی و بی‌سامانی در حوزه مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت شده است.
- بدهی ۶۰ میلیارد دلاری شرکت ملی نفت به بانک‌ها
- بازار مکاره ساخت داخل و معیوب بودن سیاست‌های این بخش
- ساختار کاهل و بوروکراسی بغرنج و شکنبرشکن رویه‌ها و فرآیندهای اداری
و موارد عدیده متعدد دیگری که می‌توان به این طومار افزود.

با این شرایط، آیا باز هم برای قبول مسئولیت و مأموریت برطرف کردن این چالش‌ها و اصلاح و بهبود اوضاع، خود را لایق می‌دانید؛ یا شاید با اتکا به رزومه‌ی بلندبالا اما ضعیفی که برای خود در این سال‌ها ساخته‌اید و با اعتمادِ به سقف رسیده‌ای که دارید، خود را سوپرمن می‌انگارید. الحمدالله که حب جاه و منافعی هم ندارید!

حتما شما شایستگان بی‌بدیل فراموش کرده‌اید که در سال‌های گذشته با مدیریت فتحعلی‌شاهی شما، این وضعیت برای صنعت مظلوم نفت ایجاد شده است..!

در شرایط اقتصادی کنونی که اعتماد مردم به تحول و تغییر اثربخش در زندگی‌شان، بسیار کم‌رنگ و کم‌رمق شده و سطح توقع جامعه از دولت جدید بسیار بالا رفته است، متأسفانه جهت‌گیری مدیران،  تصمیم‌گیران و تأثیرگذاران جامعه که به‌نوعی سرمایه‌ اجتماعی تلقی می‌شوند، عموما به سمتی است که سودشان حفظ شود و منافعشان در خطر نیفتد؛ مدیران «شل‌نگرشی» که اتفاقا این روزها قارچ‌گونه تکثیر می‌شوند و شمار آنان رو به فزونی است؛ به نسیمی بندند و به راحتی قبا عوض می‌کنند و ظهر در عزا سینه می‌زنند و شب در عروسی دست‌افشانی می‌کنند!

ایجاب کند، تمجید و ستایش و تأیید می‌کنند و اگر صرف کند، تغییر رنگ می‌دهند و تقبیح و تکذیب می‌کنند و از دولت قبلی برائت می‌جویند و در این مسیر، از هیچ نیرنگ و معامله‌ای دریغ نمی‌کنند و از فروختن اخلاف خود و بی‌وفایی به کسانی که موجب رشد آنان شده‌اند هم ابایی ندارند.

آقایانی که در یک چرخش کامل، در ماه‌های گذشته، گزارش و پرزنتیشن به دست، استیل تکنوکرات متمایل به اصولگرایان را به خود گرفته‌اند و خود را در زاویه دید هر کسی که از دور و نزدیک دستی بر آتش دولت سیزدهم دارد، قرار می‌دهند. هفته به هفته هم لابی‌های خود را عوض و هر دم به مرام و مسلکی تعلق خاطر پیدا می‌کنند تا از نمد سهم‌خواهی‌ها، برای خود کلاهی ببافند.

این جماعت از اختلال آوارگی فکری و نگرشی به شدت رنج می‌برند و هر روز به رنگی در می‌آیند و چهره‌ها و رفتارهای متناقضی از خود نمایش می‌دهند و با حب‌جاه و با کورسویی از امید، برای ماندن بر اریکه قدرت، به صرافت افتاده‌اند تا پناهگاهی برای خود مهیا کنند.

علی‌ایحال، با اینکه صفحه شطرنج مدیران وزارت نفت چگونه آرایش می‌شود، کاری ندارم. همچنین با اینکه مدیران و بدنه نخبگانیِ صنعت نفت با وزیر پیشنهادی نفت همگرا می‌شوند یا نمی‌شوند هم کاری ندارم، اما نباید فراموش کرد منافقان و دورویان، هراسناک‌ترین کسانی هستند که می‌توانند در یک سیستم رسوخ کنند و سرنوشت همه را به خطر اندازند؛ از وزیر آینده نفت انتظار داریم دل طلحه‌ها و زبیرها را بشکند و فاصله خود با بوقلمون‌صفتان و دلالان و لابی‌بازان و رانت‌طلبان را حفظ و از تأثیر گرفتن از آنان و نظرهای رنگارنگشان پرهیز کند و در مقابل، با بکارگیری مدیران جوان، کارآزموده، دغدغه‌مند، جسور و کارآمد، فکری به حال پریشان صنعت نفت بکند.
دوشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۳۱
کد مطلب: 30725
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *