۰

نیاز چین به انرژی، و مسئله امنیت در خلیج‌فارس

دکتر سید غلامحسین حسنتاش
نیاز چین به انرژی، و مسئله امنیت در خلیج‌فارس
اثرات ژئوپولوتیکی افزایش تولید نفت ایالات‌متحده و کاهش وابستگی این کشور به نفت‌ منطقه خلیج‌فارس، کماکان از موضوعات روز محافل انرژی جهان است. در این میان با توجه به رقابت‌های اقتصادی فی‌مابین دو کشور چین و ایالات‌متحده امریکا و نیز با توجه به روند رشد سریع اقتصاد چین و محور بودن این کشور در رشد تقاضای جهانی انرژی، تاثیر این تحولات بر سیاست و اقتصاد چین بیشتر از سایر ابعاد آن مورد توجه است.

در حال حاضر کشور چین نسبت به سایر کشورهای جهان، بیشترین برداشت نفت را از منطقه خلیج فارس دارد. چین در سال ۲۰۱۱ بیش از ۲.۹ میلیون بشکه در روز نفت‌خام از منطقه خلیج‌فارس وارد کرد که حدود ۶۰ درصد از کل نفت وارداتی این کشور را تشکیل داد. در همان سال واردات نفت ایالات‌متحده از منطقه خاورمیانه حدود ۲.۵ میلیون بشکه در روز بود که حدود ۲۶ درصد از کل واردات نفت این کشور بود. البته به این نکته نیز باید توجه داشت که بیشترین واردات ایالات‌متحده از نفت این منطقه از طریق دریای سرخ و دریای مدیترانه بوده اما چین بیشترین وابستگی را به نفت عبوری از تنگه استراتژیک هرمز داشته است.

در دهه گذشته عربستان‌سعودی مهمترین تامین کننده نفت چین بوده و در سال ۲۰۱۲ نیز با ۱.۱ میلیون بشکه صادرات روزانه نفت‌خام به چین، حدود یک پنجم از کل نفت وارداتی این کشور را تامین کرده است. مقامات رسمی عربستان همواره به چینی‌ها اطمینان داده‌اند که می‌توانند بر این کشور جهت تامین نفت مورد نیاز برای تداوم رشد اقتصادی خود تکیه کنند. سعودی‌ها با مشارکت در پالایشگاه استان فوجیان چین عزم و جدیت خود را در این رابطه نشان دادند. ۵۰ درصد از سهام پالایشگاه ۲۴۰۰۰۰ بشکه‌ای که در فوجیان ساخته خواهد شد به شرکت ساینوپک چین، ۲۵ درصد به شرکت امریکائی اگزان‌موبیل و ۲۵ درصد دیگر به شرکت آرامکو عربستان تعلق گرفته است و این پالایشگاه از نفت‌خام عربستان تغذیه خواهد شد.

ایران در اغلب سال‌های دهه گذشته سومین تامین‌کننده نفت چین بود اما در سال ۲۰۱۲ جایگاهش در این زمینه یک رتبه کاهش یافت و در مقام چهارمین تامین‌کننده نفت چین قرار گرفت که در نتیجه فشارهای ناشی از تحریم‌های ایالات‌متحده در جهت کاهش صادرات نفت ایران بود. ایالات‌متحده مجوزهائی را به بعضی از کشورها جهت واردات نفت ایران به نحوی که مشمول تحریم‌های این کشور قرار نگیرند، اعطاء کرده است و این مجوزها را شش‌ماه یکبار تمدید می‌کند و البته همواره شرط تمدید، تعهد این کشورها به کاهش برداشت نفت از ایران در طول مدت تمدید بوده است. و به همین دلیل میزان برداشت نفت‌خام ایران توسط کشور چین از ۵۵۵ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۱۱ به حدود ۴۳۹ هزار بشکه در سال ۲۰۱۲ و به ۴۰۲ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۱۳ کاهش یافت.

شرکت ملی نفت چین قراردادهائی را برای توسعه میادین نفتی در دو کشور ایران و عراق منعقد نموده است. که قرداد توسعه میادین الاحداب، حلفایا و رومیله در عراق و میادین آزادگان و یادآوران در ایران از آن جمله هستند. اما پروژه های چین در عراق بسیار سریعتر از ایران پیش می‌رود. شرکت CNPC چین یکی از شرکت‌هائی است که بعد از پایان جنگ در عراق ورود گسترده‌ای به صنعت نفت این کشور داشته است. پروژه توسعه میدان نفتی رومیله که CNPC آنرا با مشارکت شرکت بی‌پی بعهده گرفته است یکی از برجسته‌ترین فعالیت‌های چین در بخش بالادستی صنعت نفت در جهان است. اما فعالیت‌های چین در سال‌های اخیر در ایران محدودتر شده و عدم فعالیت چین در فاز ۱۱ پارس‌جنوبی موجب شد که CNPC از این پروژه کنار گذاشته شود. این شرکت در میدان آزادگان و شرکت ساینوپک در میدان یادآوران، از برنامه‌های خود عقب هستند که بخشی از این تاخیر ناشی از تحریم‌های علیه ایران است. بنظر می‌رسد چینی ها تمایل دارند که به قول معروف پروژه‌های ایران را در آب‌نمک بخوابانند که تا تعین تکلیف وضعیت پرونده هسته‌ای ایران نه آنرا از دست بدهند و نه در شرایط فعلی، خود را گرفتار ریسک تحریم‌های ایالات‌متحده بنمایند.

آژانس بین‌المللی انرژی پیش‌بینی کرده است که با توجه به افزایش تولید داخلی و کاهش تقاضای نفت در امریکا، واردات نفت ایالات‌متحده از منطقه خاورمیانه در افق ۲۰۳۵ به حدود ۱۰۰ هزار بشکه در روز و در سطح ۳ درصد کل واردات این کشور کاهش یابد. در مقابل پیش‌بینی می‌شود واردات نفت چین از خاورمیانه در همان سال به ۶.۵ میلیون بشکه برسد و ۵۴ درصد از کل واردات آن را تشکیل دهد.

کم شدن اهمیت نفت منطقه خلیج فارس برای ایالات‌متحده ممکن است موجب کم شدن اهمیت امنیت این منطقه برای آن کشور شود. البته این منطقه هرگز برای ایالات‌متحده بی‌اهمیت نخواهد شد. استفاده از بازارهای منطقه، مسئله تروریسم بین‌المللی و ارتباط آن با این منطقه و جلوگیری از گسترش کاربردهای غیر صلح‌آمیز هسته‌ای در کنار کنترل جریان نفت و انرژی، از دیگر عوامل تمایل ایالات‌متحده به حضور در این منطقه است. اما آنچه مسلم است اهمیت امنیت منطقه و تنگه هرمز برای چین به شدّت افزایش خواهد یافت. در این میان با توجه به قدرت نظامی ایران در تنگه استراتژیک هرمز، داشتن روابط حسنه بلندمدّت با ایران و حتی همکاری و تلاش مشترک با ایران برای تامین امنیت منطقه از اهمیت برخوردار خواهد بود.

از سوی دیگر باید توجه داشت که چین برای امنیت تامین بلند مدّت انرژی خود اقدامات متنوعی را در دست دارد که بخشی از آن که به همکاری‌های این کشور با روسیه مربوط می‌شود را در شماره ماه قبل این بولتن تشریح کردیم. بخش دیگری از اقدامات چین بر سرمایه‌گزاری‌های این کشور در بخش انرژی امریکای شمالی تمرکز دارد. از سال ۲۰۰۹ به بعد بیش از ۵۰ درصد از سرمایه‌گزاری‌های خارجی چین در بخش انرژی، صرف خرید سهام و تملک دارائی‌های شرکت‌های بخش انرژی و خصوصا بخش بالادستی صنعت نفت در امریکای شمالی شده است. تنها در سال ۲۰۱۰ میلادی چینی‌ها بیش از ۸ میلیارد دلار در این بخش در ایالات‌متحده سرمایه‌گزاری کرده‌اند و مدیران نفتی چین تمایل خود را برای سرمایه‌گزاری بیشتر نیز اعلام کرده‌اند. در شرایط فعلی و تحت تحریم‌های ایران، تمایلات چین به سرمایه‌گزاری در ایران و در امریکای‌شمالی و خصوصا ایالات‌متحده در تعارض با یکدیگر قراردارند. سرمایه‌گزاری‌های بعضی از شرکت‌های چینی در ایران می‌تواند مانع سرمایه‌گزاری‌های آنها در امریکا شود و بالعکس سرمایه‌گزاری‌های بعضی دیگر در ایالات‌متحده دست آنها را برای فعالیت بیشتر در ایران خواهد بست در صورتی که همانطور که اشاره شد چین در بلندمدّت به روابط خوب با ایران نیاز دارد.

ماحصل آنچه ذکر شد این است که با کاهش وابستگی ایالات‌متحده به نفت منطقه خلیج‌فارس و افزایش وابستگی چین به نفت این منطقه، هم توان و ظرفیت تولید نفت منطقه برای چین مهم است و هم اهمیت امنیت منطقه برای چین در حال افزایش است. در چنین شرایطی سرمایه‌گزاری در ایران و همکاری با ایران، از هر دو بعد برای چین از اهمیت برخوردار است. اما سرمایه‌گزاری بیشتر چینی‌ها در ایران در شرایط تحریم با سایر سیاست‌ها و برنامه‌های ایشان در تعارض قرار می‌گیرد بنابراین بنظر می‌رسد که چینی‌ها برای تحقق برنامه‌های بلندمدّت خود خصوصا در زمینه امنیت انرژی، تمایل به حل مسائل ایران داشته باشند. منافع اقتصادی کوتاه‌مدّت چین از تحریم‌های ایران نباید ما را از این واقعیت بلندمدّت و منافع بلندمدّت چین غافل کند. بنظر می‌رسد که مقامات چینی از توافق اخیر ایران و ۵+۱ خشنود باشند. وزیر خارجه چین در پایان نشست ژنو و پس از حصول توافق، از اهمیت آن در امنیت منطقه خاورمیانه یاد کرد. هرچه زمینه‌های تنش و تعارض در منطقه کاهش یابد برای امنیت انرژی چین بهتر است. شناخت دقیق منافع و برنامه‌های چین قدرت چانه‌زنی ما را در تعاملات با این کشور افزایش خواهد داد.
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۴۴
کد مطلب: 26
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *