علی ابراهیمی | طی سال گذشته طرح عرضه نفت در بورس انرژی با شکست مواجه شدهاست؛ در مقابل عرضه فرآوردههای نفتی در بورس با موفقیت نسبی همراه بوده است. نتایج کاملا متفاوت عرضه این دو محصول در بورس انرژی، ریشه در تفاوت «ساختار بازار» این دو محصول دارد که در این نوشتار به آن پرداخته میشود.
با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۹۷ و ایجاد اخلال در روند خرید و فروش نفتخام ایران توسط آمریکا، عرضه نفتخام در رینگ صادراتی بورس انرژی بهعنوان راهکاری برای مقابله با تحریمهای نفتی بر صادرات نفت کشور، مطرح شد و به طرح «بورس نفت» شهرت یافت.
فروش نفتخام در بورس انرژی طی مصوبهای از سوی شورای عالی هماهنگی اقتصادی با هدف تنوع در روشهای فروش نفت در شهریورماه سال ۹۷ به تصویب رسید و اولین عرضه نفتخام در بورس انرژی با حجم یک میلیون بشکه نفتخام سبک در ششم آبانماه ۹۷ صورت گرفت.
طی این عرضه ۳۰۰ هزار بشکه نفت به فروش رسید و در بیستم همان ماه ۷۰۰ هزار بشکه باقیمانده بهعنوان دومین عرضه نفت مورد معامله قرار گرفت.
اما بعد از عرضه دوم نفت در بورس انرژی، عرضههای بعدی با عدم تقاضا مواجه شد. البته با توجه به نحوه فروش نفت در دو عرضه اول و عدم تقاضا برای خرید این محصول در نوبتهای بعدی عرضه، برخی کارشناسان در واقعی بودن معاملات دو عرضه ابتدایی شکهایی را مطرح کردهاند.
در حالحاضر همچنان عرضههای نفتخام در رینگ بینالملل بورس انرژی بدون تقاضا مانده است، بهطوری که بنابر آمار معاملات بورس انرژی در سالجاری (۱۳۹۸) بهجز یک نوبت عرضه در اردیبهشتماه با حجم ۷۰ هزار بشکه نفت، ۲۹ عرضه دیگر نفتخام در رینگ بینالملل بورس انرژی بدون خریدار بوده است.
در مقابل با نگاهی به تاریخچه عرضه فرآوردههای نفتی در بورس میتوان دید بورس انرژی پس از تاسیس از سال ۱۳۹۰ به عرضه فرآوردههای نفتی در کنار دیگر حاملهای انرژی پرداخته است. در این میان عرضه فرآوردههای نفتی در بورس هم در رینگ داخلی و هم در رینگ بینالملل با استقبال متقاضیان همراه بوده است.
بهعنوان مثال از ابتدای سالجاری تا اواسط آذر رینگ بینالملل بورس انرژی ایران شاهد معاملات انواع فرآورده نفتی به ارزش ۱۶۰ هزار میلیارد ریال است. بنابراین بورس بهعنوان ابزاری که بازار را گستردهتر و ارتباط بین عرضه و تقاضا را در بستری شفاف تسهیل میکند در عرضه فرآوردههای نفتی کارآمد بوده است،
کمااینکه مطابق اظهارات وزیر نفت «در بخش عرضه فرآوردههای نفتی در رینگ صادراتی بورس انرژی بیش از اندازهای که انتظار میرفت موفقیت حاصل شد و تا مهرماه ۹۸ بیش از ۹۰۰ هزار تن فرآورده نفتی از این طریق عرضه شده است» و انتظار میرود معاملات انواع فرآورده نفتی از طریق رینگ صادراتی بورس انرژی ایران آینده روشنی را پیشرو داشته باشد.
با مقایسه میزان فروش دو محصول نفتخام و فرآوردههای نفتی در بورس میتوان گفت بهرغم موفقیت نسبتا خوب عرضه فرآوردههای نفتی، عرضه نفت در بورس انرژی با شکست همراه بوده است.
اگرچه موافقان عرضه نفتخام در بورس انرژی همچنان برخی دلایل فنی جزئی را برای توجیه عدم موفقیت بورس نفت ارائه میکنند؛ با وجود این باید دلیل اصلی تفاوت در نتایج عرضه این دو محصول در بورس انرژی را تفاوت در نوع «ساختار بازار» نفتخام و بازار فرآوردههای نفتی جستوجو کرد. حال که تب و تاب ارائه این طرح بهعنوان راهکار مقابله با تحریم نفت فروکش کرده است؛ تحلیل علل شکست این طرح حائز اهمیت است تا در آینده نیز تصمیمات مشابه با دقت نظر بیشتری اتخاذ شود.
از نظر ساختاری بازار نفت یک بازار یکپارچه و جهانی است؛ به این معنی که عمده نفت جهان با کشتی نفتکش حمل میشود و در نتیجه نفتخام در سراسر دنیا قیمت نسبتا یکسانی دارد. همچنین فروش نفت در این بازار دارای ویژگیهای زیر است:
محدود بودن بازیگران: بازار نفت به بازیگرانی مشخص در حوزههای تولید و مصرف محدود است؛ یعنی تولیدکنندگان و فروشندگان نفت در دنیا مشخص و مصرفکنندههای نهایی نیز فقط پالایشگاههای با شناسنامه و کاملا قابل شناسایی هستند.
بزرگ بودن ابعاد تجارت نفت: عمده فروش نفتخام جهان در حجمهای بزرگ و بهوسیله نفتکش صورت میگیرد. همچنین تراکنشهای مالی مرتبط با محمولههای نفتی بهدلیل حجم بزرگ محمولهها رقمهای قابلتوجهی است. بزرگ بودن ابعاد تجارت نفت، موجب میشود فروش نفت به راحتی قابلیت دور زدن و ایجاد پوشش نداشته باشد و از طرف دیگر انتقالات مالی مرتبط با آن نیز با دشواری زیاد روبهرو شود.
شناسنامهدار بودن نفت: نفت هر مخزن نفتی دارای ویژگیهای منحصربهفرد فیزیکی و شیمیایی است که اصطلاحا «شناسنامه» آن نفت خوانده میشود. به این معنی که به کمک تستهای استاندارد از نفتخام، میتوان پی برد که این نفت متعلق به کدام کشور و حتی کدام مخزن است.
این ویژگیها موجب میشود در شرایط تحریم «ریسک خرید» نفت ایران برای خریداران نهایی نفت (پالایشگاههای جهان) افزایش یابد. در واقع بالا بودن احتمال شناسایی و جریمه شدن پالایشگاهها از سوی آمریکا، موجب نخریدن نفت ایران توسط پالایشگاهها میشود. نخریدن نفت توسط پالایشگاه نیز به نوبه خود منجر به عدم خرید نفت ایران توسط تاجران نفت میشود؛ بنابراین طبیعی است که هیچ تاجری حاضر نمیشود نفت ایران را از بورس انرژی خریداری کند.
این درحالی است که میتوان گفت بازار فرآوردههای نفتی تا حدودی منطقهای است و به دلایل زیر از نظر ساختاری نسبت به بازار نفت متفاوت است:
مشتریهای فرآوردههای نفتی گستردهتر و خردتر هستند، بهعنوان مثال میتوان در کنار مرز افغانستان بنزین را به راحتی به فروش رساند و خریدار نیز بنزین را در اولین شهر افغانستان به فروش برساند. همچنین شیوههای متنوع دریایی و جادهای و ریلی حمل بسیاری از فرآوردههای نفتی امکان ردیابی این محصولات را به شدت کاهش میدهد.
محمولههای فرآوردههای نفتی امکان انتقال با حجمهای کوچک را دارند و به همان نسبت تراکنشهای بانکی مرتبط با آن در حجمهای کوچکتری صورت میپذیرد که این موضوع کار تجارت را در این بازار بسیار تسهیل میکند.
فرآوردههای نفتی همچون بنزین و گازوئیل برخلاف نفتخام شناسنامه مشخصی نداشته و امکان شناسایی مبدأ آنها وجود ندارند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت در زمان تحریم «ریسک معامله» با ایران در بازار نفتخام بسیار بیشتر است و امکان شناسایی خریدار نفتخام ایران و تحریم یا جریمه شدن آن توسط آمریکا وجود دارد. بنابراین برای فروش نفت باید راهکاری اندیشیده شود که ریسک را برای خریداران نفت ایران کاهش دهد و چون «بورس نفت» این قابلیت را ندارد، عملا نمیتواند راهکاری مناسب برای فروش نفت بهشمار آید. در مقابل چون در بازار فرآوردههای نفتی امکان شناسایی معاملات و در نتیجه ریسک برای خریدار کاهش یافته است، بورس بهعنوان ابزاری که ارتباط بین عرضه و تقاضا را تسهیل میکند، میتواند در جهت افزایش فروش این محصول مثمرثمر واقع شود.
منبع: دنیای اقتصاد
جمعه ۴ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۷