به گزارش میز نفت، سید غلامحسین حسنتاش کارشناس ارشد حوزه نفت و انرژی در یادداشتی نوشت:
نمودار زیر وضعیت تولید نفت سه کشور ایران و عراق و عربستان سعودی را در یک سال گذشته نشان میدهد. روند تولید ایران و عربستان اولی به دلایل تحریم و دومی به دلایلی گوناگون که موضوع این بحث نیست، کاهشی بوده؛ اما تولید نفت عراق در دامنه محدود 4.6 تا 4.7 میلیون بشکه نوسان داشته است.
وضعیت تولید نفت امروز کشور عراق برای کسانی که حضور و سرمایهگذاری شرکتهای نفتی بینالمللی را معجزهگر میدانند، میتواند درسآموز باشد. کسانی که ادعاهای شرکتهای یادشده را کورکورانه میپذیرند و دائما به دنبال قراردادهای هرچه جذابتر برای جلب آنها هستند و فکر میکنند با حضور این شرکتها تولید نفت ایران میتواند به دو برابر وضعیت قبل از تحریمها برسد (هفت تا هشت میلیون بشکه در روز) و کسانی که این ادعاها را در اجلاس اخیر کنگره نفت و نیرو هم تکرار کردند، خوب است تجربه عراق را بررسی کنند.دولت عراق بیش از 10 سال پیش با برگزاری چندین مناقصه و بدون محدودیت، اقدام به عقد قرارداد با شرکتهای نفتی بینالمللی برای افزایش ظرفیت تولید نفت خام خود كرد.
در چارچوب آن قراردادها شرکتهای نفتی وعده داده بودند که تا سال 2018 میلادی تولید نفت عراق را به حدود 11 تا 12 میلیون بشکه در روز برسانند یا به عبارت دیگر مجموعه ارقامی که در قراردادهای متعدد نفتی از سوی شرکتهای بینالمللی تعهد شده بود، به ارقام یادشده میرسید؛ اما در دو سال اخیر تولید نفت در همان حدودی که اشاره و در نمودار منعکس است، محدود شده است.
این در حالی است که براساس آمارهای دبیرخانه سازمان اوپک مجموعه ذخایر نفتی قابل بازیافت ایران و عراق همواره اعدادی کموبیش نزدیک به هم گزارش شده است؛ اما مجموع تولید انباشتی نفت خام ایران از ابتدای تولید (1908 میلادی) تا پایان سال 2018 میلادی حدود 75.5 میلیارد بشکه بوده است و مجموع تولید انباشتی نفت عراق از ابتدای تولید (1927 میلادی) تا پایان 2018 میلادی حدود 45 میلیارد بشکه یعنی حدود 40 درصد کمتر از ایران بوده است.
این نکته را هم باید توجه کرد که عمده میادین تحت قرارداد عراق در مناطق جنوبی یا در منطقه کردستان عراق قرار دارند؛ بنابراين کمتر تحت تأثیر تحرکات داعش بودهاند و اگر هم بعضی مشکلات لجستیکی برای نقلوانتقال نفت وجود داشته است، در یک سال گذشته که بساط داعش از عراق جمع شده، برطرف شده است.
نگارنده 9 سال پیش در مرداد 1389 در مقالهای با عنوان: «اهداف غیرواقعی و جاهطلبانه برای ظرفیت تولید نفت در عراق» ضمن ترجمه گزارش مؤسسه مطالعاتی وودمکنزی قراردادها و برنامههای تولید عراق را نقد و بررسی کردم (ماهنامه اقتصاد انرژی شماره 129/130).
مؤسسه انگلیسی وودمکنزی در گزارش آن سال خود اعتراف کرده بود که آنچه شرکتها به دولت عراق وعده دادهاند، تحققیافتنی نیست و با فروضی دستیابی به تولید 7 تا 7.5 میلیون بشکه در سال 2018 را محتملتر دانسته بود .
نگارنده با نقد و بررسی گزارش وودمکنزی و اضافهکردن فروض دیگری این عدد را نیز غیرمحتمل و حداکثر مقدار تولید 5.4 میلیون بشکه در روز را برای عراق تحققپذیر دانستم؛ اما اینک که در سهماهه آخر سال 2019 میلادی هستیم، تولید عراق چندین ماه است که در حدود 4.7 میلیون بشکه در روز ثابت مانده و متوسط تولید نفت عراق در سال 2018 میلادی نیز 4.4 میلیون بشکه در روز بوده است.
ساختار قراردادهای نفتی عراق نیز چیزی نزدیک به قراردادهای مشارکت در تولید و طبق نظر آقایان، مطلوب شرکتهای سرمایهگذار بوده است. نگارنده در آذر 1381 در آستانه سقوط رژیم صدام حسین در یادداشتی با عنوان «افسانهسازی از نفت عراق» توضیح دادم که شرکتهای بینالمللی نفتی با چه انگیزهای آغاز به بزرگنمايی پتانسیلهای نفتی عراق کردهاند و نوشت: این نوع افسانهسازی شبیه همان نوع افسانهسازی است که پس از فروپاشی رژیم شوروی درباره منابع نفت و گاز آسیای میانه انجام گرفت، در آن زمان آمریکا و بعضی دیگر از دولتهای صنعتی غرب میخواستند از فرصت حداکثر استفاده را كرده و حضور و نفوذ خود را در جمهوریهای این منطقه تثبیت کنند، سوژهای لازم بود تا جذابیت لازم را برای حضور فوری سرمایهگذاران غربی فراهم کند.منابع نفت و گاز سوژه خوبی بود؛ حضور شرکتهای ثروتمند نفتی میتوانست حضور دیگران را نیز در پی داشته باشد.
افسانههای عجیبی در زمینه میزان ذخایر نفت و گاز این منطقه ساخته و پرداخته شد، بعضی از کشورهای منطقه آسیای میانه کویت جدید و امثال آن لقب گرفتند؛ اما پس از فعالشدن شرکتهای نفتی و تحققیافتن عملیات اکتشافی، بهتدریج مشخص شد که واقعیت چیز دیگری است. ذخایر نفت و گاز وجود داشت؛ اما بسیار کمتر از آن چیزی بود که تبلیغ میشد.
بااينحال این تبلیغات بسیاری از اهداف آمریکا و غرب را تحقق بخشید. شرکتهای نفتی و بهویژه شرکتهای آمریکايی نیز از این افسانهسازی بیبهره نمانده؛ بلکه بسیار منتفع شدند.
این شرکتها پس از یک دوره رکود نسبی در فعالیتهای خود، از این فرصت استفاده كرده و در چارچوب کنسرسیومهايی که تشکیل شد و در قالب قراردادهای مشارکت در تولید، در منابع افسانهای نفت و گاز آسیای میانه شریک شدند و قبل از آنکه فعالیتی را انجام داده و هزینهای را متقبل شوند، بر ارزش سهام خود افزودند و از این طریق سودهای سرشاری را عاید خود كردند».اما در ایران ظاهرا در این زمینه نیز خودکفا هستیم!
و کسانی هستند که به اندازه کافی افسانه بسازند که نیاز به دیگران نباشد. مروری بر آنچه در پنجمین کنگره سالانه نفت و نیرو مطرح شد، نشان میدهد که بعضی افراد چنان مسحور این افسانههای کهنه هستند که توجهی به زمان و مکان هم ندارند!