وحید حاجیپور | افزایش همکاریهای اقتصادی میان ایران و عراق طی سالهای اخیر و هدف گذاری 30 میلیارد دلاری برای حجم مبادلات اقتصادی، یک فرصت بی نظیر برای جمهوری اسلامی ایران است که اهمیت آن، موجب شده تا برخی جریانهای داخلی، اسیر خطدهیهای رقبا و دشمنان منطقهای و فرامنطقهای شوند و خواسته یا ناخواسته، با اظهارات عجیب خود، شرایط را سختتر کنند.
در میان همسایگان ایران، جذابترین بازارها برای ایران دو کشور ترکیه و عراق هستند که ترکیه طی سالهای اخیر و در روزهای سخت تحریم، به پایگاه مهمی برای دور زدن تحریمها شد. این کشور با افزایش تبادلات تجاری و انرژی با ایران طی این سالها توانست نقش مهمی را در کاهش فشارهای اقتصادی ایفا کند و امروز، عراق همان نقشی را دارد که ترکیه داشت.
در این باره شاهد تحلیلهای شگفت انگیز از برخی جریانات هستیم که در حالت خوشبینانه حکایت از نوعی سطحی نگری دارد؛ گفته میشود ایران سالانه میلیاردها دلار در عراق هزینه میکند بدون آنکه شناختی از درآمدهای دو کشور داشته باشند. عراق با ظرفیت تولید بیش از 5 میلیون بشکه و جمعیت 38 میلیون نفری خود، درآمدهایی بیشتر از ایرانی دارد که نیمی از عراق صادارت نفت – در شرایط غیر تحریم – داشته و حمعیتش از 80 میلیون گذشته است؛ در واقع اگر قراری بر کمکهای اقتصادی باشد، این بغداد است که باید کمکهای مالی خود را روانه تهران سازد.
با این وجود بگونهای تحلیل میشود که گویی اموال و ثروت ایرانیها در خدمت حاکمان عراق است؛ کمکهای ایران در حوزه امنیتی و نظامی قابل قیاس با اعداد و ارقامی که در این خصوص به افکار عمومی القا میشود نیست اما متاسفانه حتی برخی دولتمردان، این تحلیلهای غلط را تقویت میکنند.| چند سالی است که دروغ پردازی و بزرگنمایی در باب روابط ایران و عراق در جامعه، افکار را به خود مشغول کرده است؛ برخی جریانهای داخلی با حرکت در مدار غربی – عربی ولو با ادعای ملیگرایی، با طرح کردن مسائل واهی نگاه مردم را به این همسایه مخدوش میکنند؛ دقیقا چنین جریانی نیز در عراق خودنمایی میکند که تشویش اذهان عمومی درصدد نقاشی ضد عربی از جمهوری اسلامی ایران است.
کسانی که به عراق سفرهای متعددی داشته و به خوبی فضای استانهای جنوبی عراق بویژه بصره را درک میکنند، تایید خواهند کرد عربستان سعودی چگونه در پوشش نفوذ اقتصادی، نقش غیرقابل کتمانی را در تحرک حس ضد ایرانی ایفا کرده و با شایعات بسیار، به دنبال ایجاد پایگاههای ضد ایرانی است که ترجیع بند آن، دخالت تهران در امور داخلی این کشور است.
اگر فضای دو سال گذشته رسانهها و شبکههای اجتماعی دو کشور را مرور کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که عدهای با تحریک طرفین این معادله، برنامههای خود را برای جدایی دو کشور و حاکم کردن فضایی سنگین از سوی ملت بر دولت در پیش گرفتهاند. با وجود اهمیت استراتژیک دو کشور برای هم اما متاسفانه برخی چهرههای دولتی و سیاسی کشورمان نیز در این پازل بازی کرده و برخلاف منافع ملی اظهار نظر میکنند.
یکی از این چهرهها، بیژن نامدار زنگنه است که طی چند ماه اخیر، با حملات عجیبی که به عراق داشته سخنان نادرستی بیان کرده است. از عدم تسویه پول گاز ایران گرفته تا تک روی این کشور در تولید نفت؛ سخنان وی که جنس رابطهاش با نظام مشخص است، توسط رسانههای خاص بطور عجیبی پوشش داده میشود که «پیاده نظام» سناریو غربی – عربی هستند.
به نظر میرسد، عدم درک منطقی از وضعیت موجود در بدونه اجرایی کشور بدون توجه به تبعات آن بسیار خطرناکتر از اظهارات کانالها و رسانههای معاندی است که تکلیفشان مشخص است؛ تشدید ذهنیتهایی که منافع ملی را هدف گرفته، عایدی جز بازی کردن در زمین دشمن ندارد و این «مینی» است که احتمال انفجار آن بیشتر از گذشته شده است. گاهی یک اظهار نظر رسمی به توهمات خارجی ضریب مثبت میدهد، کاری که وزیر نفت مسئولیت آن را بر عهده دارد!
يکشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۱