وحید حاجی پور | رئیس جمهور روز گذشته در مجمع بانک مرکزی از وزیر نفت به دلیل ایستادگی در برابر فشارها و حضور فعال در نوک پیکان جنگ اقتصادی قدردانی کرده است؛ فارغ از اینکه چنین تقدیری برای مصرف داخل جریان دولت میتواند مهم باشد برای آنانکه تحولت صنعت نفت ایران را به دقت مورد بررسی قرار میدهند، چنین تقدیری فاقد یک ارزش ابتدایی است.
میزان صادرات نفت ایران با توجه به اهمال جاری در روند تصمیم گیریهای وزارت نفت، کمتر از چیزی است که پیش بینی میشد؛ خودمانیتر بگوییم میزان صادرات نفت ایران حتی کمتر از میزانی بود که در دوره اخیر تحریمهای بینالمللی و نه یکجانبه آمریکا وجود داشت. گرچه طرفداران وزارت نفت معتقدند شرایط سختتر شده است اما باید گفت این شرایط سخت با توجه به گستردگی و عمق تحریمهای پیشین بسیار فراتر از تحریمهای امروز آمریکاست.
در دوره گذشته، وزارت نفت تامین نیازهای ارزی کشور را برعهده گرفت و با روشهای مختلفی که بکار برد، بیش از 120 میلیارد دلار عایدی برای کشور به ارمغان آورد که مسئولان امروز وزارت نفت نیز نمیتوانند آن را کتمان کنند. چنین امتیازی مرهون نگاه جهادی بود که اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور و حتی شخص حسن روحانی نیز آن را نیازی میدانند که برای برون رفت از وضعیت فعلی باید در بدنه مدیریت کشور نهادینه شود.
بارها شنیدهایم که مسئولان ارشد دولت تاکید کردهاند مدیرانی که نمیتوانند از آبروی خود برای کمک به کشور مایهای بگذارند، بهتراست جای خود را به دیگران بدهند.
وزیر نفت هم چنین اعتقادی دارد اما در عمل، هیچ یک از نفتیها حاضر نیستند بیشتر از وظایف خود که در شرایط سفید کاربرد دارد، قدمی بردارند و همین موضوع کشمکش عجیبی را میان وزارت نفت و سایر نهادها ایجاد کرده است. در این میان، افرادی هم معتقدند اختیارات وزارت نفت برای اعمال ریسکهای آتی اندک است در حالی که طی چند ماه اخیر، اختیارات بسیاری به این وزارتخانه داده شده است تا میزان صادرات نفت را افزایش دهد. سوال اصلی این است که با توجه به اعطای چنین اختیاراتی که در تاریخ صنعت نفت مشابهی ندارد، چرا وزارت نفت ناکام مانده است؟
پاسخ بسیار ساده است؛ متاسفانه معضل این روزهای وزارت نفت، «تصمیم نگرفتن» است. بیشتر مدیران و شخص وزیر نفت علاقهای ندارند زیر بار ریسک رفته و باری از دوش کشور بردارند، نمیخواهند قبول کنند کار در شرایط جنگ اقتصادی با فعالیت در روزهای برجام تفاوت دارد.
یادمان نمیرود وقتی صادرات نفت و میعانات گازی به بیش از 2.5 میلیون بشکه در روز رسید و نرخ رشد اقتصادی افزایش یافت، بسیاری این موفقیت را به مدیریت بیژن نامدار زنگنه در نفت مربوط دانستند و لقب «ژنرال» را برای وی زیبنده دانستند. حالا که امروز شرایط سختتر شده است وزیر نفت اولین فردی است که تبرئه میشود و قصور و ناکارآمدی، بر عهده سیاستهای نظام و دولت است!
باید قبول کنیم با تغییر شرایط کشور، مدیران نیز باید تغییر کنند و آنهایی که توانایی کار در اتمسفر فعلی را ندارند، بهتر است جای خود را به مدیران جسورتر بدهند. اینکه در جلسات از مسئولیت فرار کرده و قصور را به دستگاههای دیگر پاس دهیم، درمانی برای دردهای کشور نیست. همه باید کار کنند و با مقابله با محدودیتهای موجود درآمدهای مورد نیاز را تامین کنند. موضوعی که هم رئیس جمهور و هم معاون اول هم به آن توجه دارند و زمانی که چنین اظهاراتی راهی رسانهها میشود، اذهان به سمت وزارت نفت متمرکز میشود.
با این وجود، مشخص نیست چرا حسن روحانی از زنگنه تشکر کرده است و بر اساس چه دستاوردی، او را میستاید. البته که استعفای وزیر نفت نه تنها راه درمان نیست، بلکه شانه خالی کردن از مسئولیتی است که بر عهده دارد. زنگنه روزهای سختی را پشت سر میگذارد و همه نیز آن را قبول دارند اما این وضعیت، حاصل نوع نگاه این وزارتخانه به مقوله دور زدن تحریمهاست و لاغیر. از وزراتخانهای که فروش غیر رسمی نفت را «قاچاق نفت» عنوان میکند نمیتوان انتظار فریادرسی داشت.
زنگنه را مرد «روزهای سخت» میدانند؛ وزیری که شیخ الوزرایش مینامند باید کشتی را حرکت داده و فروش نفت را سامان دهد. از او باید سوال شود چه کرده و چه دستاوردی داشته است؛ نگارنده به خوبی میداند وضعیت صنعت نفت چگونه است، بنابراین به نهادهای نظارتی و مسئولان ارشد نظام توصیه میشود بجای پیگیری معدود تصمیماتی که گرفته میشود، از وزارت نفت سراع «تصمیمهای نگرفته» را بگیرند که همین موضوع، مشکل اصلی مدیریت فعلی است.
چهارشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۲