وحيد حاجي پور| حسن تربتي،مديرعامل شركت ملي گاز ايران روز گذشته در نشستي خبري به موضوع تمديد قراردادهاي صادرات گاز اشاره كرد و با ارائه توضيحاتي كلي گفت در دو،سه سال پاياني قراردادهاي گازي، بحث تمديد قراردادها پيگيري ميشود.
نكته تلخ اظهارات تربتي در بخشي قابلتأمل ميشود كه وي براي فرار از «رهاشدگيِ» مبحث صادرات گاز، ميگويد روسيه جاي ايران را در بازار گاز تركيه نخواهد گرفت. مرور گفتههاي تربتي در اين نشست خبري به صراحت اين مهم را روشن ميكند كه در حوزه صادرات گاز، برنامه خاصي وجود ندارد و تجزيه تحليلهاي شخصي و كلي، مسير صادرات گاز را مشخص ميكند.
گويا،مديرعامل شركت ملي گاز روي بازارهاي گازي ايران شناخت دقيقي ندارد و فراموش كردهاست كه حداقل در بازار تركيه، جا براي ايران در حال تنگتر شدن است و كشورهاي روسيه و آذربايجان با افزايش ميزان صادرات گاز خود به اين كشور، سهم خود را افزايش دادهاند و ايران در جاي خود ايستاده و نظارهگر از دست رفتن بازار خود است.
قرارداد صادرات گاز ايران به تركيه، شش سال ديگر به پايان ميرسد، اصليترين قرارداد جمهوري اسلامي ايران كه از نظر حجم و قيمت،قرارداد جذابي است،اما اهمال وزارت نفت در افزايش دو برابري صادرات به تركيه در سال 92 و 93، موجب شد تا اين كشور با روسيه به توافقي سريع دست يابد و ظرف سه سال، نهتنها قراردادي بين اين دو كشور امضا شود،بلكه امور اجرايي و آغاز صادرات گاز به مرحله نهايي نزديك شود.
در هرم تصميمگيري موضوعات انرژي، خوشخيالي محضي حاكم است؛ تصميمسازان بدون در نظر گرفتن واقعيات و اتفافاتي كه در بازارها رخ ميدهد، همه تحركات را «نمايش» ميخوانند و قراردادها را غير قابل اجرا. هنوز از ياد نبردهايم،اظهارات حميدرضا عراقي، مديرعامل سابق شركت ملي گاز كه وقتي درباره اجراي قرارداد تاپي سؤال شد، تصريح كرد كه بعيد است اين قرارداد به سرانجامي برسد.
اما تاپي در حال اجراييشدن است.قرار است گاز تركمنستان به افغانستان و پاكستان و هند برسد. خوشخيالي مديرعامل وقت شركت ملي گاز و البته وزارت نفت باعث شد تا روز به روز از اهميت خط لوله صلح كاسته و تقريباً اين قرارداد به شكست پاياني نزديك شود. عين همين اتفاق در دوران اصلاحات نيز رخ داد، زماني كه خط لوله باكو – تفليس – جيهان در دستور كار قرار گرفت و كارشناسان به وزارت نفت پيشنهاد دادند با توجه به نزديكي ايران براي صادرات نفت آذربايجان از طريق ايران، بهتر است مذاكرات جديتري را با طرفهاي ترك برگزار كنند،اما وزارت نفت آن روزها، با تأكيد بر اينكه اين پروژه شدني نيست، دست روي دست گذاشتند تا طرفهاي اين خط لوله، به سراغ ايران بيايند. نهتنها چنين اتفاقي رخ نداد، بلكه با اجراي اين خط لوله،فرصت طلايي براي جمهوري اسلامي ايران از بين رفت.
حالا همان روزها در حال تكرار است؛ قراردادهاي صادرات گاز براي تمديد يا افزايش ميزان صادرات به حال خود رها شدهاست و وقتي درباره آن سؤال ميشود، با خوشخيالي مطرح ميشود كه هنوز زمان است، نبايد عجله كرد و كشوري ديگر نميتواند جايگزين ايران در بازارها شود.
اين خوشخيالي بارها تبعات خود را نشان دادهاست. بارها ثابت شده چنين روندي منافع ملي را سوزاندهاست،اما گويا قرار نيست كسي از تاريخ درس بگيرد، قرار نيست با دقت بيشتري عمل شود و با در نظر گرفتن همه تغيير و تحولات اقتصادي – سياسي بازارها، منافع كشور را حفظ و افزايش داد. مديران كشور در اتاقهاي خود نشسته و معتقدند هنوز زمان داريم. عربستان و امريكا در حال گرفتن بازار گاز عراق از ايران هستند و روسيه و آذربايجان هم نقش خود را در تركيه دستنيافتني ميكنند،اما مديران كشور با بيتفاوتي نسبت به پديدههاي پيراموني، بر اين باورند كه انشاءالله گربه است.
زمان به سرعت سپري ميشود و در اين ميان، رقباي منطقهاي در حال درو كردن فرصتهايي هستند كه به دليل عدمآگاهي بدنه مديريتي كشور به راحتي در اختيار آنها قرار ميگيرد. اي كاش ميشد هزينه اين خوشخيالي و بيتفاوتي نسبت به منافع ملي كشور را محاسبه و با تصميمات رقبا مقايسه كرد.
يکشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۱