وحيد حاجي پور | هفته گذشته دو خبر مهم در بازار نفت شنيده شد که خر نخست کمتر و خبر دوم بيشتر حاشيه ساز شد. خبر نخست آن بود که عربستان به چين اعلام کرده است ميتواند بخشي از فروش نفت خود به اين کشور را با «يوآن« انجام دهد و خبر دوم آنکه وزير انرژي اين کشور رسما اعلام کرد اين کشور توانايي تامين تقاضاي بازار را ندارد.
خالد الفلاح گفته است که بايد منتظر افزايش قيمت نفت بود؛ اظهار نظر وزير عربستاني در شرايطي مطرح شد که آمريکا خواستار کاهش قيمت نفت بوده و دونالد ترامپ ماههاست از کشورهاي توليد کننده نفت بويژه عربستان خواسته است با افزايش توليد، کاهش بهاي نفت را تسريع بخشند.
گرچه عربستان از همان ابتدا و با هدف تشديد فشار اقتصادي به ايران، در اين مسير گام برداشت و به آمريکا و جهان اطمينان داد ميتواند با افزايش توليد، هم به روند افزايشي قيمت نفت پايان دهد و هم بازار را با وجود تحريمهاي نفتي ايران، در تعادل نگه دارد. اين ادعاي عربستان به صورت دقيق از سوي کارشناسان و رسانههاي معتبر دنيا رد شد ولي محمد بن سلمان وليعهد عربستان بارها از وجود ظرفيت قابل قبول از سوي کشور خود خبر داد.
سفرهاي پي در پي مقامات آمريکايي و عربستاني به کشورهاي يکديگر، جهت اجرايي کردن منويات آمريکا در نهايت با قتل جمال خاشقجي، به محاق رفت و فشار رسانههاي آمريکايي و غربي به پيگيري اين پرونده، رياض را در مخمصهاي عجيب قرار داد. لحن اظهارات هم تهديد آميز شد که البته بسرعت فروکش کرد.
يک روز پيش از سخنراني رجب طيب اردوغان در مجلس ترکيه، دو خبر مهم توجه کارشناسان را به خود جلب کرد؛ خبر نخست کمتر مورد توجه قرار گرفت در حالي که اهميت اين خبر نشان از يک گروکشي سياسي ميان عربستان و غرب داشت. سعوديها که طي چند ماه اخير از معامله نفت با يوآن شانه خالي کرده بودند و قصد نداشتند به «دلار» آمريکا خيانت کنند، از آمادگي خود براي اختصاص بخشي از معاملات نفتي خود با يوآن خبر دادند.
چينيها که قصد دارند با ورود پول ملي خود به بازار نفت، قدرت دلار را کاهش دهند از هر ابزاري براي نيل به مقصود خود استفاده ميکنند. رياض به اين موضوع آگاه بوده و است؛ اما اين کشور در سال 1974 به آمريکا تعهد داده است حتي يک بشکه از نفت خود را با ارزي جز دلار معامله نکند و اين تعهد تا به امروز به قوت خود باقي مانده است. اما حالا که تبعات قتل روزنامه نگار سعودي در حال گسترش است، آل سعود به دنبال گروکشي سياسي – اقتصادي است تا همچنان آمريکا را به عنوان پشتيبان خود حفظ کند.
اتفاقي که طي يک سال اخير رخ داد، آن است که عربستان با اهداي امتيازات فراوان به واشنگتن قصد داشته رضايت ترامپ را جلب کند و همچنان اين کشور را در قامت يک «پدر» براي خود حفظ کند. انعقاد قراردادهاي تسليحاتي حيرت آور با آمريکا و واگذاري بخشهاي مهمي از پروژههاي صنعتي و عمراني اين کشور به شرکتهاي آمريکايي در راستاي برنامه يانکي – سعودي بود تا اينکه با اتفاقات اخير، عربستان روي ديگر خود را نشان داده است.
رياض که همواره سياست نفتي خود را «اقتصادي» خوانده بود و تاکيد ميکرد هيچگاه از نفت به عنوان يک سلاح و حتي ابزار براي امور سياسي استفاده نکرده و نميکند، به صورت زيرکانهاي آمريکا را در مسيري قرار داده که انتخابش با کاخ سفيد است. اينکه عربستان بي محابا اعلام ميکند نميتواند به خواستههاي آمريکا عمل کند و در اين باره ناتوان است، وقتي قابل تامل ميشود که مروري بر اخبار پيش از ابري شدن رابطه اين دو کشور داشته باشيم. فضايي که سعوديها اعلام ميکردند پياده نظام دستورات ترامپ هستند و از همه امکانات خود نيز بهره ميبرند، حالا تبديل به بستري شده است که عربستان بصورت زيرپوستي فرمانده خود را تهديد ميکند.
نه عربستان جسارت رو در رويي با آمريکا را دارد و نه واشنگتن نميخواهد «گاو چاق» خود را از دست بدهد. نهايت اين بازيهاي سياسي، به سود آمريکا به اتمام خواهد رسيد تا عربستان مجبور باشد به مانند گذشته، در خدمت اين کشور باشد.
شنبه ۵ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۳