میزنفت/ بازهم دانشگاه صنعت نفت و باز هم اظهارات وزیر نفت درباره این دانشگاه و فارغالتحصیلان آن. بهتبع این بحث بازهم موضوع آزمون استخدامی نفت مطرح شد و وزیر نفت با ارسال پالسی اشتباه گفت مهمترین دلیل لغو آزمون استخدامی، حکم دیوان عدالت اداری درباره مسائل حق جذب بومیها در آزمون بود.
گرچه حکم دیوان عدالت اداری روی چند موضوع اساسی دست گذاشته و با استناد به آنها خواستار توقف آزمون شده است ولی جالب آنجاست که رسانههای زرد تلگرامی، با دست گذاشتن بر دانشگاه صنعت نفت و برجستهسازی آن بسیار تلاش کردند القا کنند که اهالی دانشگاه صنعت نفت زیادهخواه هستند و چنان توهم بهتر بودن دارند که موجب صدور حکم دیوان عدالت اداری شدند. هرچند که چنین موضعی برگرفته از منویات آقای وزیر و کدهایی است که داده میشود ولی اگر حق با وزیر نفت باشد و مسائل امتیازات در نظر گرفتهشده برای بومیها مهمترین عامل لغو آزمون استخدامی شده است، چرا اینگونه القا میشد که فارغالتحصیلان دانشگاه صنعت نفت جلوی آزمون را گرفتهاند؟!
خب مسئله ساده است، وزیر نفت علاقهای به دانشگاه صنعت نفت ندارد و به قول منصور معظمی قصد سهطلاقه کردن دانشگاه نفت از وزارت نفت را دارد. نکته تأسفانگیز در اظهارات دو شب پیش وزیر این بود که گویی وزارت نفت ملک شخصی است و استخدام در آن باید به تائید صاحبملک برسد. همان اوایل دولت یازدهم که برنامه پایش وزیر نفت را به برنامه خود دعوت کرده بود، پیامکهایی مطرح شد؛ کسانی که به این برنامه پیامک زده بودند و درباره استخدامهای شرکت ملی نفت و تعلل این شرکت در روشن کردن وضعیتشان سؤال کرده بودند با پاسخ عجیب زنگنه مواجه شدند. وزیر نفت بهجای استفاده از عبارتهایی دلجویانه به شیوهای تهاجمی بابیان این مشکلاتی که از دولت قبل بهجامانده است به همه تاخت و درنهایت گفت که خودمان بیش از 50 هزار نیروی مازاد داریم و نباید انتظار داشته باشید که استخدام شوید. زنگنه آن شب در واکنش به این سؤالها گفت مردم که «مرض» ندارند پیامک میدهند؛ پاسخ کامل وزیر نفت به این شرح بود: «متأسفانه شرایط اشتغال در وضعیت بدی قرار دارد وگرنه مردم مرض ندارند که پیامک میزنند و سؤال میکنند.»
این پاسخ وزیر را در کنار گفتههای وی در برنامه نگاه یک بگذارید که بهگونهای خاص از تلاش جوانان برای ورود به این صنعت گفت و اظهار داشت که چه 30 سال 40 سال میخواهند در نفت کار کنند. گرچه این گفتههای وزیر نفت به دلیل ادبیات خاصی است که همواره به کار میبرد ولی سؤال اینجاست که اگر جوانان کشور انگیزه کار در نفت را نداشته باشند پس چه کسی باید داشته باشد؟ نمایندگان مجلس باید داشته باشند؟ نفت فقط جایگاه جلوس شاگردان خودی و چهرههای سیاسی است؟ اگر جوانان برای کار تقلا نکنند تعداد بازنشستهها در نفت مضاعف نمیشود؟
اینکه فارغالتحصیلان دانشگاه صنعت نفت پس از تحصیل در سختترین شرایط میخواهد به حق خود برسند، ازنظر وزیر نفت قابلهضم نیست ولی چسبیدن و رها نکردن سمتهای مدیریتی توسط بازنشستگان پدیدهای رایج و مرسوم است. اینکه آقای هدایت زاده باوجود مشخص بودن پیشینه و زندگیاش، نیکو و تجارت نفت و فرآوردههای نفتی را رها نمیکند و بهصورت غیرقانونی همچنان به کار مشغول است موردنقد آقای وزیر نیست؟ برخی از نمایندگانی که برای استخدام در وزارت نفت پس از دوران نمایندگی دقیقاً در پازل مواضع وزارت نفت بازی میکنند امری مذموم نیست؟ گویا مسئولان کشور فراموش کردهاند صاحبان اصلی انقلاب و کشور چه کسانی و از چه طبقهای هستند، گویی هنوز قبول ندارند نفت ملک شخصی کسی نیست و اینکه 16 سال وزارت به معنای خدمت بیشتر به مردم است و نه انحصارگرایی.
اگر امروز فارغالتحصیلان دانشگاه صنعت نفت حق خود را مطالبه میکنند، پاسخشان تحقیر و دستبهسر کردن با هر ابزاری نیست؛ آنها «مرض» ندارند بلکه «غم» دارند، غم از کف رفتن حقشان که دهها نماینده مجلس و صحنهگردانان انتخاباتی جای آنها را گرفتهاند. اگر نفت آش دهانسوزی نیست پس دلیل 16 سال صدارت در این وزارتخانه چیست؟ آیا قرار است نمازهای قضا اقامه شود و یا نمایندگان برای ماندن و تداوم قدرت استخدام شوند؟
دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۱۰