ميزنفت/ بر اساس قواعد بازی نهنگ آبی٬ برای هرشخص که میخواهد بازی کند یک راهنما تعیین میشود و به تدریج 50 وظیفه برای بازیگر تعیین میشود که شامل آسیب زدن به خودش است و در نهایت این بازی به خودکشی میانجامد. این درست همان مدل بازی است که این روزها به بهانه جوانگرایی مشهورترین و ارزشمندترین ساختار سازمانی کشور یعنی وزارت نفت را بخود مشغول ساخته است.
بازی با انتصاب یک جوان در مصدر یکی از چهار شرکت اصلی وزارت نفت کلید خورده و این روزها درحال اجراست. جدا از تمامی حاشیهها و ماجراجوییهایی که چند روز اخیر صادق آبادی با راهنمایی و یا بطور خودسرانه به انجام رسانده است٬ توجه به برخی نکات مغفول ماجرای ستاره خلیج فارس ضروری است. مفروض این است که وزیر نفت تصمیم به تغییراتی در پالایشگاه ستاره خلیج گرفته است و طرف مقابلش هم یکی از یاران قدیمی اوست٬ یعنی مرتضی امامی.
با این پیش فرض یک تماس تلفنی٬ یک جلسه مجمع عمومی و یک جلسه هیئت مدیره در تهران و متعاقبا اقدامات قانونی و تغییر و تحول کافی بود که کار تمام شود و آب از آب تکان نخورد اما پای نهنگ آبی در این رخداد که باز شد سناریو را طور دیگری رقم زد.
معاون جوان وزیر نفت با رفتارهایی که با هیچ منطق و اصول کار تاریخی و فرآیندی در وزارت نفت سازگاری ندارد و مبسوق به سابقه هم نبوده٬ سناریوی هالیوودی و اکشنی را تنظیم کرده و راهی بندرعباس میشود و در اولین نشست با مدیران پالایشگاه رفتارهایی از او سر میرند که با ادب٬رفتار سازمانی و اخلاق اداری کارکنان شریف نفت بیگانه است؛ تنها کافی است تصاویر آن برای قضاوت بزرگترهای نفت بازبینی شود٬ فقظ کافی است نحوه نشستن و زبان بدن این معاون جوان مرور شود...
او در میانه جلسه رسمی٬ دهها مدیر متخصص با تجربه حاضر در جلسه را بیش از 40 دقیقه بزرگان با عنوان « برک » معطل کرده و دوباره به قسمت دوم بازی میآید و بدون رعایت بدیهی ترین اصول اخلاقی بر کرسی تکیه میزند؛ بدون سلام و احوالپرسی و خسته نباشید با عبارت «اختیار کامل دارم» اعضای جدید هیئت مدیره را تعیین میکند.
بگذریم از اینکه او از چه کسی چنین اختیاری گرفته و اینکه او چنین اختیاری داشته است یا خیر؛ گذر میکنیم از اینکه هیچ یک از مقررات قانونی و اداری رعایت نشده٬ بگذریم که آیا از دست اندرکاران فعلی تشکر شد یا خیر. هر چه بود او روز پنج شنبه تصمیمش را ابلاغ کرد و مغرورانه از جایش برخواسته و بقیه کار را به فردا موکول کرد.
فردا رسیدیعنی روز جمعه و آقای معاون در بازدید میدانی از پالایشگاه و باز هم بدون در نظر گرفتن رفتار سازمانی با نادیده انگاشتن بدیهی ترین اصول اخلاقی٬ مدیران کنونی را تحقیر و پس از این بی توجهی آشکار در مسیر برنامه های بعدی قرار می گیرد . این پایان داستان نیست و پس از آن با برکناری مدیرعامل وقت که میزبانش بود٬ مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره جدید را بر خلاف مواد مصرح قانون تجارت منصوب کرده و فردی را بکار میگمارد که هنوز سه ماه از برکناریاش نگذشته است. اگر وی باید میماند چه دلیلی بر رفتنش بود٬ پاسخ این پرسش با کیست؟
تا اینجای بازی را شما داوری نکنید؛ وزیر نفت باید قضاوت کند که از خروج وسیله نقلیه برای بازگشت مدیر عامل «قانونی» شرکت با دستورات «خلاف قانون» جلوگیری میشود که در تاریخ نفت بی سابقه است؛ همه میدانیم رسم است که بعد از تعویض مدیر سابق٬ مدیر جدید حتی تا چند روزی به اتاق مدیر سابق نمیرود تا رخصت بگیرد.
معاون جوان به این نیز بسنده نمیکند و درب محل شرکت در تهران را نیز به صورت غیر قانونی می بندد؛ روز شنبه درب به روی افراد خاص باز و از ورود مدیران و کارکنان جلوگیری میشود. سوال این است که مگر قرار بوده چه اتفاقی رخ دهد که چنین تصمیمی اتخاذ شده است؟ مدارک٬ مستندات و سوابق سالها کار که منتهی به راه اندازی پالایشگاه و خودکفایی بنزین نشده است از دسترس خارج شد و حتی تمامی افرادی که کار و شغلشان را رها کرده و به مدد مدیر جدید آمده بودند در بی اخلاقی کامل از کار کنار گذاشته شده و بیکار میشوند تا سناریوی ضد اخلاقی تکمیل شود و البته این اقدامات برای برخی که زیاد با وزیر نفت موافق نیستند نیز جالب و قابل توجه می نماید و به افتخار این موفقیت بزرگ دست میزنند.
ادامه این بازی را که بخوبی می دانید چیست؛سقوط اخلاق اداری و سازمانی و ادب ایرانی مورد توصیه بزرگان دین که با دشمنان دین نیز چنین روا نمیکردند و سرمشقی به نسل جوان این مرز و بوم که بیاموزند چگونه میشود اصول را نادیده گرفت تا اثبات کرد برای وزارت و صدارت توانا هستی و اینجاست که پلان آخر با سکوت وزیر با سابقه نفت بی اجرا می ماند
سخن آخر با بیژن «زنگنه» است که شاگردان خوش اقبالش را تا صدارت میبرد که هر کاری قاعده ای دارد و اخلاق تنها چیزی است که شوخی بردار نیست و میتواند آموزش دهنده باشد. این شتر در خانه مهندس زنگنه هم خواهد نشست مگر آنکه به سکوتش خاتمه دهد و یا بگوید خودش پشت این سناریو بوده و یا از تکمیل داستان جلوگیری و عذر خواهی کند.
از طرفی وظیفه دستگاههای نظارتی است که در مقابل این تجاوز آشکار به حریم قانون ساکت نمانند و باخاطیان برخوردی در خور کنند زیرا چنین واقعهای بخوبی نشان داد که دولت چطور ادعای خصوصی سازی را طرح و به آن عمل نکرده و یک معاون وزیر با آسودگی٬ امنیت سرمایه گذاران را به مخاطره انداخته و با تصمیمات خلق الساعه و سلیقه ای نشان میدهد که خصوصی سازی از سوی دولتمردان فقط یک شعار است که به سادگی میتواند مورد بی احترامی و نا امنی قرار گیرد.
نگارنده بر این باور است که اشکالی ندارد که در چارچوب قانون دست به تغییر زده، برکنار کنیم اما با رعایت ساده ترین اصول اخلاقی، با رعایت شرع وقانون تغییر دهیم و نه با سلیقه خودمان؛ انصاف و ادب و اخلاق و تربیت سازمانی را مدنظر قرار دهیم که نردبان این جهان افتادنی است.
در پایان باید گفت «نهنگ آبی» تا کجا پیش میرود؟
فرمانده انتظامي استان اصفهان اعلام کرد:
سقوط دو دانش آموز دختر اصفهاني از پل روگذر و فوت يك نفر از آنان و مجروحيت دانش آموز ديگر تحت تاثیر بازی نهنگ آبی بوده است.