۰
۲
یادداشت وارده/

نقض مقرراتی که خودش تدوین کرده بود!

زنگنه تاکید خاصی بر انتصاب جوانان- بخوانید شاگردان خود - در پست‌های مدیریتی دارد و برای این مهم هم قواعد و قوانینی را نقش می‌کند که خودش آن را تدوین کرده بود.
نقض مقرراتی که خودش تدوین کرده بود!
ميزنفت/ آقای وزیر از تغییرات ساختاری در حوزه منابع انسانی بویژه بحث مدیریت و شایسته سالاری گفته است. به نظر مهندس زنگنه برخی محدودیت‌های سازمانی مانع شایسته سالاری شده است و حالا که «شاگرد سالاری» مد شده است ساختار چینش مدیریت برای تغییرات آماده شده است.

وزیر نفت معتقد است قیدهای امروزی چینش مدیران و مباحث گرید و رتبه مانع ورود جوانان به عرصه مدیریتی شده است٬ بگذریم که زدودن مسائل سازمانی و به هر ریختگی سازمانی برای «خودمانی‌ها» در حال انجام است که ابتد از مدیریت محمد مشکین فام در نفت و گاز پارس آغاز شد.

سال 1376 وقتی زنگنه از وزارت نیرو به نفت آمد  نیروی انسانی را ارزشمندترین دارایی وزارت نفت نامید و سیاست‌های  جانشین پروری٬ رعایت دقیق ارشدیت سازمانی و ممنوعیت انتصاب در مقابل سمت‌های سازمانی با اختلاف بیش از دو رتبه شخصی و سازمانی، استخدام فارغ التحصیلان ممتاز 10 دانشگاه برتر کشور و شاگردان رتبه اول سایر دانشگاه‌ها با معدل‌های بالای 17 در کنار سایر تغییرات سازمانی و مدیریتی تدوین و اجرایی کرد.

اما نکته مهمتر در آن دوران دستور العملی بود که وزیر نفت آن را بنا نهاد و اعلام کرد حداکثر اختلاف میان گریدهای شخصی و سازمانی نباید بیشتر از 2 گرید باشد. با این دستور العمل سدی محکم و غیرقابل نفوذ برای پرش‌های سازمانی و مدیریتی ایجاد شد که موارد استثنای آن باید به تصویب هیئت مدیره شرکت ملی نفت می‌رسید.

با وجود چنین قاعده‌ای اما در دولت نهم و دهم برخی از مدیران از این قواعد مستثنی شدند تا وقتی زنگنه به نفت بازگشت با گویشی خاص مدیران جوان را گروهبانانی بنامد که یک شبه به درجه تیمساری نائل امده بودتد.همه امیدوار بودند تا وضعیت مدیریت منابع انسانی بهبود یابد اما دیری نپایید که همگان متوجه شدند ماجرا چیز دیگری است.

مدیریت شرکت‌های توسعه‌ای و استراتژیک عملیاتی به کسانی سپرده شد که مطابق تعاریف اولیه مدیریت در صنعت نفت فاقد شرایط لازم بودند انها با جایگاه‌های مدیریتی جدید فاصله بسیاری داشتند. بعضا رتبه شخصی و سازمانی آن‌ها بقدری اختلاف داشت که برای انتصابشان باید مجوزهای خاص از هیئت مدیره شرکت ملی نفت صادر می‌شد. در مرحله بعد هم نام چند «شاگرد» برای سمت‌های ارشد مدیریتی صنعت نفت به گوش رسید .

وزیر نفت در دور جدید وزارت خود قوانینی که خود تدوین و ابلاغ کرده بود را به نوعی زائد و جوان کش اعلام کرد و می‌خواهد قواعد سازمانی نفت را برای پرش‌های سازمانی باطل کند. زنگنه تاکید خاصی بر انتصاب جوانان- بخوانید شاگردان خود -  در پست‌های مدیریتی دارد و برای این مهم هم قواعد و قوانینی را نقش می‌کند که خودش آن را تدوین کرده بود.

برای آنکه بدانید این تغییرات از نظر کارکنان چه معنی دارد بهتر است نظر یکی از مخاطبان ميزنفت را در این باره بخوانیم:
20 سال‌ پیش در دوره اول وزارت آقای مهندس زنگنه قانونی تصویب شد مبنی بر اینکه اختلاف رتبه سازمانی و شخصی افراد نباید بیش از دو رتبه باشد من با رتبه شخصی A یا 18 در مقابل سمتی انجام وظیفه می‌کردم با رتبه سازمانی  B  یا 19 در یک بازنگری سازمانی رتبه سمتی که من در مقابل آن انجام وظیفه می‌کردم به رتبه D یا 21 ارتقا یافت. به استناد همان قانون به من اعلام شد که دیگر امکان تثبیت مجدد شما در مقابل این سمت امکان پذیر نیست تا من هم در راستای احترام به مقررات٬ داوطلبانه از آن سمت استعفا کردم و ناچارا مهاجرت کردم و در شهر دیگری در مقابل سمت پایین‌تر مشغول به کار شدم اینک که می‌بینم صنعت نفت بعد از 20 سال٬ به مرحله‌ای عقب گرد کرده که افراد یک شبه تمامی پلکان سازمانی را سپری می‌کنند واقعا به فکر فرو می‌روم که چه اتفاقی افتاده است.
 
دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۲۰
کد مطلب: 19263
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
دلم ميسوزه براي خانواده هايي كه عزيزانشونو در راه انقلاب و جنگ تحميلي فدا كردن تا ايران از ديكتاتوري و ظلم دشمن در امان باشه. تا حق به حقدار برسه اما اينهمه خون ريخته شدو اينهمه مادر داغدار شد آخرش رسيديم به ظلم مضاعف
امیر
Iran, Islamic Republic of
زنگنه متعلق به یک جریان فکری بسیار باریک اما در حال رشد است. جریانی که برای رشد و تنومند شدن باید هزینه کند. درخت کوچک برای اینکه بالاتر برود تا نور بیشتری به او برسد باید شاخه های پایین ترش را زد. و این جریان فکری برای قوی شدن حتی گاها شاخه های خود را می زند. بیرون رفتن امثال جوادی و معظمی از همین منظر است.
اما این جریان فکری چیست و چرا اکنون؟ نظریه پردازان معقولی در آن عضو هستند. فقط یکی از اهداف این جریان, بروز و تظاهر "نگران" ی قشر متوسط نسبت به "قانون" است. این جریان به مخاطب می گوید برای رسیدن به اهداف باید فراقانونی عمل کرد.
این وضع خود بخود بخش وسیعی از جامعه را به سمت "نگران" ی نسبت به قانون جاری خواهد انداخت. اصلا چرا قانون و مقررات! کدام بخش قانون؟ فراقانونی چه مزایایی دارد؟ ..... البته اینگونه اعمال زشت و غیر اصولی تبعات دیگری هم دارد.
"دولت" اکنون توجه نمی کند به حساسیت اینگونه اقدامات. اما وقتی سایر همتایان ایشان عضو همان جریان شوند بودن و نبودن دولت نیز در پرتو همین نگرانی قرار می گیرد.