وحید حاجیپور/ « پژوهشگاه نفت اول آزمایشگاه بود و نمی دانم چرا موافقت کردند که پژوهشگاه شد، اینها موافقت کردند و انداختند گردن ما، به نظر من از این پژوهشگاه کار تحقیقاتی در نمی آید، مگر کارمند دولت می تواند اختراع کند، ما سالانه صدها میلیارد تومان برای پژوهشگاه نفت هزینه می کنیم ولی هیچ چیزی عاید ما نمی شود». این بخشی از اظهارات هفته گذشته وزیر نفت در اجلاس سراسری روسای دانشگاههاست.
بیژن نامدار زنگنه با وارد کردن انتقاداتی به مهم ترین نهاد پژوهشی نفت خواستار تغییر مدل کاری پژوهشگاه صنعت نفت شد و نشان داد پس از تضعیف و تعطیلی آموزشگاههای فنی و دانشگاه صنعت نفت این بار روی پژوهشگاه صنعت نفت تمرکز کرده است. مشخص نیست چرا زنگنه پس از 12 سال وزارت به این نتیجه رسیده است ولی اظهارات وی در خصوص خروجی کار پژوهشگاه صنعت نفت نشان میدهد وی تخصص غیر قابل وصفی در تضعیف نهادهای نفتی دارد.
شیخ الورزا، پژوهشگاه صنعت نفت را در حد یک «آزمایشگاه» تنزل داد و با بیان اینکه خروجی کار آن به کار وزارتخانه نمیآید، مدل دیگری را ارائه داد که بر اساس آن دانشگاههای کشور جایگزین این پژوهشگاه شود درست مانند مدل فکری ژنرال که معتقد است با تضعیف دانشگاه صنعت نفت، باید سایر دانشگاهها را تقویت کرد.
مدل فکری وزیر نفت بر پراکنده سازی و شعبه سازی رشتههای فنی در سابر نقاط کشور مثل کرمانشاه استوار است بطوری که حتی گفته است از قرار گرفتن رشتههای تخصصی صنعت نفت در دانشگاه شهید چمران هواز استقبال میکند؛ دانشگاهی که دانشگاه صنعت نفت را به عنوان رقیب خود در خوزستان میبیند ولی وقتی زنگنه بر این مهم تاکید دارد، به معنای آن است که دانشگاه صنعت نفت در نگاه وی یک عنصر هزینه ساز و مزاحم است.
همین استدلال هم در دوره نخست وزارت او رخ نمایی میکرد، جایی که وی مدام میگفت نفت به خروجیهای آموزشگاههای فنی نیاز ندارد و باید کارکنان جدید نفت را از دانشگاهها و با دانش آکادمیکتر جذب کرد. آن استدلال باعث شد تا رشتههای نفتی در دانشگاههای کشور بوجود بیاید ولی پس از چند سال مشخص شد این اقدام مشکلات فراوانی را برای مناطق عملیاتی بوجود آورد و کمبود نیروهای فنی و آموزش دیده در رده تکنسین، همین امروز هم مشکل اصلی صنعت نفت است.
حالا همین استدلالها نیز درباره پژوهشگاه صنعت نفت وجود دارد؛ او روی پولهایی که در پژوهشگاه خرج میشود دست گذاشته و عنوان میکند به درد نفت نمیخورد، درست شبیه همان توجیهی که برای دانشگاه صنعت نفت بکار میبرد و میگوید:«فارغ التحصیلان دانشگاه صنعت نفت باید حداقل سوادی داشته باشند!».
اینکه نتیجه کارهای پژوهشگاه صنعت نفت طی 20 سال اخیر چگونه بوده است خود نیازمند مقاله دیگری است ولی اگر هم ضعفی در این پژوهشگاه وجود دارد و یا انتقاداتی به آن وارد است، باید به فکر اصلاح بود و نه آنکه با تخریب آن به فکر مدلی دیگر بود که مشخص نیست عاقبت آن به کجا میرسد. البته مدل فکری وزیر نفت مشخص است، او معتقد است که کار پژوهشی در بدنه دولت جواب نمیدهد و باید برون سپاری را در پیش گرفت، در دوره سوم وزارت خود دانشگاهها را طی قراردادهایی وارد کارهای پژوهشی نفت کرد ولی تا به امروز خروجی خاصی را از این تفکر ندیدهایم.
امروز نوبت به پژوهشگاه صنعت رسیده است؛ جایی که وزیر نفت آن را قبول ندارد و همه موفقیتها و شکستهای آن را به حساب ناکارآمدی این نهاد مینویسد و بهترین راه را پاک کردن صورت مساله میداند. چنانچه پژوهشگاه صنعت نفت نتوانسته به تحقق اهداف وزارت نفت جامه تحقق بپوشاند باید به فکر برطرف کردن مشکلات موجود باشیم و نه آنکه تا چالشی بوجود بیاید برنامههای «حذف» را روی میز قرار دهیم.
همین تفکر البته در باره موسسه مطالعات بین المللی انرژی نیز صدق میکند؛ موسسهای که در دوران نخست زنگنه بنا نهاده شد ولی وزارت نفت نسبت به بهره گیری از نتایج مطالعاتی آن بی تفاوت است و همین موضوع موجب دلسردی مدیران و کارشناسان آن شده است بطوری که این موسسه تبدیل به مکانی برای مطالعه و تحقیقاتی شده که وزارت نفت محلی به آن نمیگذارد.
خوشبختانه وزیر نفت در ظاهر تاکید بسیاری بر پژوهش دارد ولی در عمل، گرایش به رویا پردازی و نگاه صفر و یک موجب شده است تا افکار اقلیتی غیرنفتی، برای حذف این نهادها بسیج شوند و وزیر نفت هم آن را دنبال کند. پژوهشگاه صنعت نفت و سایر نهادهای آموزشی – پژوهشی نفت مورد قبول وزیر نیست و خود آگاهند که در صورت هرگونه موفقیت با برخورد سر وزیر مواجه میشوند لذا وقتی اظهارات هفته گدشته زنگنه را شنیدند بیش از گذشته دلسرد شدند؛ دلسردی که قطعا به ضرر صنعت نفت تمام خواهد شد، نا امیدی که پس از وزارت زنگنه تبعاتش مشخص میشود و در آن روز ، کسی مسئولیت نخواهد پذیرفت.
وزیر 4 دورهای نفت از لزوم آموزش و پژوهش میگوید اما به اجرا که میرسد با داس به جان این نهادها میافتد و بجای تصحیح روند موجود همه آنها را به مثابه هزینه میبیند. اینجاست که میتوان فرق نگاه مهندسی و آماری را با نگاه استراتژیک درک کرد. پژوهشگاه صنعت نفت را باید قربانی دیگری در پازل تفکرات وزیر نفت دانست و البته این قربانی آخرین قربانی هم نیست.
شنبه ۱ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۳۹
جناب آقاي زنگنه لطفا حكم انتصاب خود را براي مديران تحت امرتان بازخواني كنيد. براي كدام مديريت خط مشي و برنامه تعيين كرده ايد. شما در انتخاب آقاي كاتوزيان چه انتظارات و ماموريت هايي تعيين كرده ايد كه ايشان انجام نداده اند. متاسفانه همواره " نظر به تعهد و تخصص" افراد حكم مي دهيد و هرگز تعيين نمي كنيد كه مثالا 10 درصد درآمدزايي كنند، يا 5 قلم كالاي اساسي بومي سازي شود. البته از حضرت عالي كه دانش نفتي را به تجربه تضعيف بدنه تخصصي و كارشناسي صنعت نفت به دست آورده ايد بيش از اين انتظار نداريم. اما وضعيت كنوني صنعت نفت حاصل عملكرد خود شماست.