ميزنفت/ متن زیر حاصل بحثی در گروه تحولات نفت و انرژی است که محمد ابراهیم نجاتیان، کارشناس مسائل پایین دست صنعت نفت به واکاوی موضوع آلودگی هوای تهران و ریشه های آن پرداخته است:
موضوع آلودگی هوای تهران و سوخت توزیعی در این کلانشهر٬ سالهاست به چالشی بزرگ میان جریانات سیاسی کشور تبدیل شده است و بر همین اساس بیشتر گفتهها غیرعلمی و سطحی است. به عنوان نمونه عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت از نحیط زیست چندی پیش گفته بود درصد زیادی از آلودگی هوای تهران در روزهای سرد سال٬ معلول استفاده نیروگاه شهید رجایی قزوین از سوخت مایع است. نیروگاهی که 85 کیلومتر با تهران فاصله دارد.
فارغ از اینکه چنین گفتهای موجب تحیر کارشناسان شده٬ بهتر است بطور علمی به آن بپردازیم. اصولا آلودگی هوای محیط شهری در تمامی دنیا با شاخصی با نام AQI سنجیده میشود که در مورد تهران چند آلاینده مانند مونوکسید کربن، اکسید گوگرد، اکسید نیتروژن، ازن، ذرات معلق کمتر از 2.5 دخیل هستند.
این شاخص در تهران به صورت دائم و روزانه سنجیده میشود و شرکت کنترل کیفیت هوای تهران طی دو یا سه نوبت آن را اعلام میکند. در این میان 6 بازه برای AQI فرض میشود که از شاخص «هوای پاک» شروع شده و به شاخص «بحرانی» ختم میشود. بنابراین هر کدام از آلاینده های نامبرده با توجه به میزان بازه های مجازشان برای سلامتی انسان با وزن بخصوصی بر شاخص AQI تاثیرگذار هستند لذا در هر روز ممکن است آلاینده یا آلایندههای مشخصی باعث افزایش مقادیر AQI و ورود شرایط کیفی هوا به ناسالم و بدتر از آن شوند.
طی چند روز گذشته وضعیت هوای تهران در میان 6 بازه مورد اشاره٬ در حالت «سالم» قرار داشته که نشان میدهد ذره معلق برابر با 2.5 میکرون است. این بدان معناست که همواره آلاینده «ذره معلق» به عنوان عامل اصلی تعیین AQI در تهران تعیین کننده است.هر گاه شاخص برای ذره معلق کمتر از 2.5 میکرون باشد٬ هوای تهران وارد شرایط ناسالم میشود در حالی که چنین حساسیتی برای سایر آلاینده ها وجود ندارد و درجه حساسیت آنها به این شکل نیست.
ریشه یابی منشا تولید این آلاینده محیط زیستی در تهران مسئله اصلی شناخت علل آلودگی هوای این کلان شهر است. اصولا ذره معلق از دو منبع احتراق ناقص سوخت های فسیلی یا گرد و خاک طبیعی تولید میشود. گزارشهای شرکت کنترل کیفیت نشان میدهد که 70 درصد ذره معلق موجود در هوای تهران در طول سال از منابع متحرک تولید شده است. به بیانی ساده تر، سهم منابع تولید آلاینده ساکن مانند نیروگاههای نزدیک به شهر، کارخانهها و پالایشگاه تهران در حدود 30 درصد است که ریز آن در سایت کنترل کیفیت در دسترس قرار گرفته است.
از طرفی گرد و غبار که عمدتا در فصل تابستان و گاها اوایل پاییز در شهرهایی مثل تهران رخ پدیدار میشوند گاهی سبب آلودگی هوای تهران در فصل گرما میشود که تکرار این روزهای آلاینده در فصل تابستان چشمگیر نبوده لذا تاثیر زیادی روی آلودگی هوای تهران ندارد.
طیق بررسیهای دقیق و گزارشهای رسمی که با همکاری چند نهاد بین المللی و شرکت کنترل کیفیت از سال 2014 انجام شده است 80 درصد ذره معلق تولیدی از منابع متحرک از احتراق سوخت در موتورهای درون سوز دیزلی ناشی میشود. یعنی اتوبوسها٬ مینی بوسها٬ کامیونها٬ ماشین آلات ساختمانی و ... نیمی از آلودگی هوای کلان شهر تهران را موجب میشوند. موتورسیکلتها و برخی باقیماندگان از خودورهای کاربراتوری در مقام دوم و سوم آلوده کردن هوای تهران قرار دارند.
حال به بحث اصلی برگردیم؛ در میان مردم این ذهنیت بوجود آمده است که دلیل اصلی آلودگی هوای تهران مساله بنزینهای پتروشیمی و سرب دار٬ ازن٬ سوخت مایع یک نیروگاه و ... است در حالی که گزارشهای رسمی نشان میدهد مشکل اصلی چیست و ریشه آلودگی هوا در چه بخشی است.
شاید در فضای کنونی کشور٬ نقش سازمان حفاظت از محیط زیست به مانند بسیاری از کشورهای دنیا آنچنان در تحولات صنعتی و محیط زیستی موثر نباشد.اما صداقت و بیان درست مسئله حق تمامی مردم است و این انتظار از آقای کلانتری میرفت با صداقت بیشتری با مردم سخن بگویند و یا اطلاعات خود را به روز کنند.
البته ممکن است استفاده از بنزین کم کیفیت در دورهای از زمان سبب تشدید آلودگی هوا بشود؛ به طور مثال بنزین با گوگرد یالا یا اکتان پایین میتواند آلاینده هایی نظیر ساکس و هیدورکربن نسوخته را افزایش دهد ولی فضاسازیهای گذشته درباره نقش بنزین پتروشیمیها در آلودگی هوای تهران یک فشار سیاسی بود زیرا اصلا این نوع بنزین در تهران توزیع نشد!
به فرض آنکه چنین بنزینی در تهران توزیع شده باشد باید توضیح کوچکی برای آن ارائه کرد. کسانی که معتقدند این بنزین منشا آلودگی است روی «بنزن» تاکید دارند. به طور کلی بنزن به عنوان یکی از ترکیبات آروماتیک بنزین نباید بیش از حد استاندارد - طیق قوانین داخلی و بین المللی - وجود داشته باشد. حال سوال اینجاست که این ماده چگونه در آلودگی هوا می تواند تاثیر گذارد؟
این ماده آروماتیک سمی به شرط وجودش در بنزین تنها به عنوان یک آلاینده نوع اول از منابع ساکنی مانند تبخیر ازجایگاه های سوخت و تانکرهای کشنده قابل انتشار در هوای شهری است وگرنه پس از احتراق بنزین در موتور دیگر بنزنی موجود نیست که سبب آلودگی هوا شود!
به فرض های بیان شده در مورد بنزین پتروشیمی در مورد محتوی بنزن و توزیع آن در تهران و با اختلاف اندک مابین مقدار بنزن در بنزین بورو 4 و بنزین پتروشیمی، این آلاینده که تنها بخش کوچکی از 15 درصد سهم منابع ساکن در آلودگی تهران دارد؛ چقدر می تواند سبب آلودگی هوا شود؟ شاید اگر محاسبه دقیق انجام شود میزان سهم بنزن در آلودگی هوای تهران به 1 درصد هم نرسد ولی چون این موضوع سیاسی شد٬ همه استدلالهای علمی در فرافکنیهای سیاسی محو شد.
وضعیت پایداری جوی در آن روزها، تاثیرات تجمعی احتراق ناقص دیزل و تاثیرات تولید بیشتر آلایندهایی نظیر ناکس و مونوکسید کربن بر اثر استفاده از سوخت با کیفیت کمتر طی آن روزها اصلی ترین علل آلودگی هوا بودند و ربط دادن این موضوع به بنزین پتروشیمی شبیه ربط دادن اثر حادثه چرنوبیل به آلودگی هوای شهری در برزیل است.
امید است مسئولان کشور برای اظهار نظر درباره آلودگی هوای تهران و منشا آن٬ یش از گذشته مطالعه کرده و با علم بیشتری روشنگری کنند.