ميزنفت/ وزیرنفت باز هم در صدا و سیما٬ باز هم همان حرفهای همیشگی و کلی گویی٬ باز هم برشهای ناقص از مباحث فنی در جهت کسب حمایت برای اجرای برنامه های خود. بیژن نامدار زنگنه چند شب پیش به ساختمان سیما رفت و درباره برنامههای وزارت نفت در 4 سال پیش رو سخن گفت.
وی در این برنامه اظهارات قابل تاملی بیان کرد اما آنچه که موجب تعجب کارشناسان شد٬ بحث افزایش ضریب بازیافت از مخازن نفتی بود که طی 4 سال گذشته هم بارها بر آن تاکید داشت. از آنجا که برنامه وی برای افزایش ضریب بازیافت مخازن کشور برنامه خاصی در سر دارد و معتقد است برای افزایش ضریب بازیافت باید از تکنولوژیهای روز و توان شرکتهای خارجی بهره برد٬ کلی گوییها و سخنان عجیب باز هم حاشیه ساز شد.
وزیر نفت معتقد است تنها راه افزایش ضریب بازیافت بهره گیری از تکنولوژیهای روز دنیاست در حالی که وزارت نفت ساده ترین راه ممکن برای افزایش ضریب بازیافت را فراموش کرده است و تنها و تنها روی تکنولوژیهای روز تاکید دارد. تزریق گاز به عنوان دم دست ترین روش برای افزایش ضریب بازیافت در دسترس وزارت نفت قرار دارد ولی این مهم حتی در برنامههای وزارت نفت برای 4 سال آینده قرار ندارد. این یکی از مهم ترین ضعفهای برنامه زنگنه برای توسعه صنعت نفت است که استفاده از ظرفیتهای عالی داخلی را به دلیل نگاه مانیفیستی خود٬ قربانی مواردی میکند که شاید خود نیز با آن بیگانه بوده و شناخت دقیقی از آن نداشته باشد٬ البته این موضوع برای نگاه غالب در وزارت نفت مهم نیست٬ مهم «برند» خارجی است که ذوق آن به قیمت ذبح توان داخل تمام میشود.
برای افزایش ضریب بازیافت نفت راهکارهای مختلفی وجود دارد که شرایط هر مخزن نفتی یکی از این راهکارها را میطلبد. مخازن ایران عمدتا با تزریق گاز قابلیت افزایش تولید دارند بطوری که بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس٬ با تزریق گاز به مخازن نفتی ضریبا بازیافت حدود 10 درصد افزایش مییابد. همان هدفی که وزیر نفت با اعطای امتیازات رنگارنگ به خارجیها سعی دارد به آن دست یابد که البته تحقق آن ضمانت پذیر نیست.
با دست فرمانی که وزارت نفت به طی مسیر پرداخته است٬ با تداوم روند کنونی کمبود تزریق گاز برآورد می شود 2.3 الی 2.7 میلیارد بشکه نفت خام دیگر قابل استحصال نخواهد بود و 115 الی 135 میلیارد دلار ثروت از دسترس خارج میشود. این در حالی است که کل گاز تزریقی به مخازن در زمان مورد نیاز قابل استحصال بوده و برخلاف دیگر روشهای سیال تزریقی، یک هزینه کرد به شمار نمیرود، بلکه مخازن نفتی همانند مخازن ذخیره گاز نیز عمل میکنند. لذا به لحاظ اقتصادی تزریق گازهای هیدروکربوری برای کشور و نسلهای آتی بسیار مهم است.
باید گفت در صورت تأمین گاز مورد نیاز برای تزریق، 16.3 میلیارد بشکه به مجموع ذخایر قابل برداشت اضافه میشود که معادل با افزایش ضریب بازیافت به میزان 9.15 درصد در این مخازن است ولی متاسفانه بررسی میزان گاز تزریق شده در مخازن تحت تزریق نشان میدهد که هیچگاه گاز مورد نیاز برای تزریق به میزان مورد نیاز تأمین نشده است. طی سالهای اخیر از حدود 160 میلیون مترمکعب در روز گاز مورد نیاز برای تزریق کمتر از 80 میلیون مترمکعب به طور متوسط تأمین شده است؛ یعنی تحقق 50 درصدی.
این در شرایطی است که تولید گاز کشور دو برابر شده است و ایران تنها کشوری در منطقه است که هم تولید نفت نزدیک 4 میلیون بشکهای دارد و هم بیش از 700 میلیون متر مکعب در روز گاز تولید میکند که آمار فوق العادهای است. این ظرفیت بهترین ابزار برای افزایش تزریق گاز به مخازن نفتی برای افزایش میزان برداشت از مخازن است ولی متاسفانه وزیر نفت هیچ اعتقادی به این موضوع ندارد و نه تنها سهم تزریق گاز را صعودی نکرده است٬ بلکه کاهش هم داده است که قابل تامل است.
با این وجود به دور از نگاه کارشناسی، برخی مسئولان تصمیم ساز وزارتی، در رقابت گرم بسیار پایین نشان دادن ضریب بازیافت میادین ایران، اجرای روشهای ثانویه و ثالثیه در ایران را جعبه سیاهی پنداشتهاند و تنها راه حل را شرکتهای بین المللی میدانند در حالیکه واقعا پرسش مهم این است که کسانی که دعوی داشتن حداقلهای مهندسی نفت دارند و از طرف دیگر، برای بسیار پایین بودن ضریب بازیافت میادین ایران دل میسوزانند، چگونه است که برای عقب افتادگیهای تزریق گاز دلسوزی نمیکنند که حتی آنرا جزو برنامههای گاز نیز به حساب نمیآورند؟
پاسخ به این پرسش ساده است. همه چیز در وزارت نفت به جذب شرکتهای خارجی ختم میشود و بحث افزایش ضریب بازیافت بهانهای است برای پیاده سازی برنامههای حاص. به همین سادگی.