ميزنفت/ عوامل متعددی هستند که همگی عدم تناسب جناب آقای مهندس زنگنه را برای نفت نشان می دهند اما از عوامل سیاسی و شرایط سنی پیشینه و هرچیز بگذریم در این گزارش سعی می شود با تکیه به نکات فنی و کارشناسی وجو مهمی از عملکرد وزیر محترم بررسی شود تا نمایندگان مجلس ملاک و مناط تصمیم گیری مناسبی را در اختیار داشته باشند:
الف - نادرستی اطلاعات ارایه شده به مجلس و مردم
درآمد 85 میلیارد دلاری از قرارداد توتال با اغراق 1000 درصدی در قیمت گاز اعلام شده در جلسه 12 تیرماه مجلس:
در جلسه فوق وزیر محترم نفت قیمت گاز را 20 سنت بر مترمکعب اعلام نمود حال آنکه قیمت گاز در هاب اروپا و هنری هاب امریکا حدود 10سنت است.
قیمت گاز تحویلی به پتروشیمی ها طبق اعلام شرکت گاز در فروردین سال جاری 6.3 سنت بر متر مکعب بوده است قیمت گاز خانگی در هشت ماهه گرم به طور متوسط حدود 4 سنت و در چهار ماهه سرد حدود 3سنت برای اقلیم های مختلف برابر جداول شرکت گاز است.
با توجه به سبد مختلف مصارف اعم از صادرات تجاری خانگی پتروشیمی و ... به نتیجه ای جالب یعنی حدود 4 سنت بالغ می گردد. اولا چرا قیمت گاز چند برابر واقعیت اعلام شده ثانیا 4 سنت، قیمت گاز پالایش شده در نقطه مصرف است نه گاز ترش پالایش نشده ای که تاسیسات شرکت توتال در پارس جنوبی قرار است به ما تحویل دهد لذا قیمت گاز تحویلی توتال به ما از 2 سنت تجاوز نمی کند. یعنی 10 برابر واقعیت و هزار درصد اغراق در درآمد قرارداد توتال.
وزیر محترم نفت درآمد قرارداد توتال را 84 میلیارد دلار اعلام کرده است لیکن درآمد محاسبه شده بر اساس قیمت محصولات خروجی پالایشگاه اعلام شده است حال آنکه اصلا قرار نیست شرکت توتال پالایشگاهی احداث کند و صرفا گاز ترش خام مخلوط با مایعات گازی را به ایران تحویل می دهد. هزینه راهبری و نگهداری پالایشگاه و سهم تاسیات فاز 12 از ده ها ایستگاه تقویت فشار بین راهی و شبکه عظیم ارسال و توزیع گاز به مصرف کننده با فرمول احداث و بهره برداری در قراردادهای IPC حدود 20 میلیارد دلار است که از درامد 84 میلیارد دلاری تاسیسات توتال باید کسر گردد.
عمر مفید تاسیسات با عنایت به مسایل خوردگی و پیشرفت تکنولوژی 25 سال است( مانند طراحی قبلی توتال) بنابراین در زمان ترک مخزن توسط شرکت توتال، زمان به روزرسانی تاسیسات و نیاز به سرمایه گذاری است مطابق اعلام شرکت نفت و گاز پارس حدود 30 میلیارد دلار از درآمد فوق متعلق به تاسیساتی است که در آینده احداث می شود و باید از درآمد اعلام شده برای قرارداد توتال باید کسر شود.
مطابق اعلام وزیر محترم نفت در جلسه مجلس، مبلغ 12 میلیارد دلار به شرکت توتال برای بازپرداخت سرمایه گذاری سود بانکی و دستمزد پرداخت می شود. هزینه بهره برداری از تاسیسات تعمیرات قطعات یدکی نیروی انسانی و ... طی 25 سال تولید حدود 11 میلیارد دلار برآورد می شود.
گاز خام درون مخزن نیز به عنوان یک معدن تجدید ناپذیر نیز ارزشی دارد که قیمت آن حدود 10 میلیارد دلار به عنوان هزینه ی مواد اولیه وارده به کارخانه از مبلغ اعلام شده باید کسر شود.
همانگونه که ملاحظه می گردد مبلغ باقیمانده که سهم شرکت ملی نفت ایران می شود تنها یک میلیارد دلار در مقابل دریافتی 12 میلیارد دلاری توتال ( کمتر از 10 درصد دریافتی توتال) است و در صورتی که پاداشها و جریمه های قرارداد نیز اعمال شود سود طرف ایرانی باز هم کمتر می شود چه بسا وارد وادی خسارت هم شود بنابراین سهم 85 درصدی شرکت ملی نفت ایران اغراقی اعجاب آور است.
ب سوء تدبیرهای وزیر در اجرای طرحها و پروژه ها
لغو متعدد مناقصه میدان آزادگان جنوبی: افزون بر 120 حلقه چاه در میدان مشترک آزادگان جنوبی حفاری و تکمیل شده که فقط 50 حلقه چاه از این تعداد در حال تولید می باشد و تاکنون سه بار مناقصه احداث کارخانه ی بهره برداری آن لغو شده است که سالانه از این بابت 3.1 میلیارد دلار برداشت ایران از میدان مشترک محدود شده است همان کارخانه ای که نظیر آن در غرب کارون در اوج تحریم ها در زمان چهار سال ساخته شده در حالی که شرکت انی ایتالیا و دو شرکت چینی همین ظرفیت فرآورش را به ترتیب در همان منطقه در میادین دارخوین، آزادگان شمالی و یادآوران طی 7، 8 و 9 سال ساختند.
نسبت حیف ها و میل ها در وزارت جناب مهندس زنگنه: جناب وزیر سال 1384 زمان ترک وزارتخانه در مورد زیاد بودن حیف ها نسبت به میل ها در صنعت نفت صحبت فرمودند حوب است بدانند فکر و ذکر چهارساله ایشان و همکارانشان به جای اینکه محدود کردن حیف ها باشد به میل 2.8 میلیارد دلاری ب ز (که البته باید با آن برخورد شود) معطوف شد خسارت دوره چهارساله از این محل فقط در میدان آزادگان 12 میلیارد دلار در همین یک میدان است. طبق اعلام خودشان ازهمین تریبون مجلس خسارت هر فاز پارس جنوبی را 5 میلیارد دلار مطرح فرمودند که تاخیر چهار ساله ی فاز 12 در دولت یازدهم قریب به 20 میلیارد دلار است فقط دراین دو مثال میزان تضییع بیت المال به 32 میلیارد دلار بالغ شده است.
با صرفنظر از حیف های وزیر در سایر میادین حالا باید پرسید که اقای وزیر "حیف" های بیزن زنگنه (که اتفاقا یک "ب ز" است) بیشتر است یا میل ان آقای ب ز. از بقیه ی موارد صرفنظر کنم که شرح قصه خونین جگری ماست که وزیر محترم برای 4 میلیارد دلارسرمایه گذاری اینهمه باید چارسوی اروپا را بگردد.
سوزاندن گازهای تولیدی غرب کارون و مناطق نفتخیز جنوب و آلایندگی محیط زیست خوزستان: برای فرآورش گازهای تولیدی میادین نفتی غرب کارون پروژه ی کارخانه NGL-3200 با تامین مالی پتروشیمی به مبلغ 1.3 میلیارد یورو مدت کوتاهی قبل از دولت یازدهم آغاز شد و با عرض تاسف با تغییرات متعدد استراتژی توسط جنابعالی نهایتا سال گذشته اجرای پروژه را به خصولتی ها واگذار کردید آنهم با 5 درصد پیشرفت. در این پروژه که دیگر مشکل تامین مالی و ارزی نبود چرا باید روزانه صدها میلیون فوت مکعب گاز را در خوزستان با آن وضع هوا آن هم با سکوت محض و مرگبار سازمان محیط زیست بسوزانید. فاجعه ای بالاتر اینکه طرحی را تحت عنوان آماک برای جمع آوری گازهای همراه نفت در مناطق نفتخیز جنوب اجرا کرده و راه اندازی کرده اند ولی گازهای جمع آوری شده را به ماهشهر ارسال و به جای پالایش در بندر ماهشهر در مشعل می سوزانند.
تعطیلی امضای قراردادهای توسعه ی میادین نفتی و گازی : طی 4 سال گذشته تا تیرماه سال جاری حتی یک قرارداد برای توسعه ی میدان نفتی امضا نگردید چنین رکودی در طول دوران جنگ تحمیلی هم بی سابقه بوده و در زمان جنگ حتی میادین متعدد نفتی و گازی توسعه داده شدند. تنها در تیرماه قرارداد توتال امضا گردید که به قصه ی پرغصه ی آن اشاره شد.
جناب وزیر پروژه های مشابهی که سال 1392 پیشرفت 95 درصدی و 65 درصد پیشرفت داشتند را در سال 96 همزمان در استانه انتخابات افتتاح کردند یعنی یک پروژه را 7 برابر کند کردند تا پروژه ی دیگر که پیشرفت کمی داشته است به آن برسد دریغ از این که وضع راه اندازی انها به گونه ایست که موادی مثل پروپان و بوتان از گاز جدا می شود و لی به دلیل اماده نکردن واحدهای دیگری مجدد این مواد به گاز خروجی پالایشگاه تزریق می شود قصه ی پرغصه ی این راه اندازیها هم مثنویهای هفت من کاغذ برای کارشناسان نفت شده است.
ج سوء مدیریت در فضای کلی نفت و مجامع بین المللی
پذیرش کاهش سقف تولید و فریز اوپک: وزیر محترم و لشکر تبلیغاتی شان بارها اعلام کردند که نه فریز تولید و نه کاهش سقف تولید را در اوپک می پذیرند پس از اجلاس اوپک هم ادعا کردند ایران مستثنی شده و فاتحانه در مصاحبه با صدا و سیما این موضوع را مطرح کردند حال آنکه پس از 24 ساعت از انتشار مصوبه ی اوپک مشخص شد ایران هم مانند دیگر کشورهای عضو اوپک نه تنها فریز را پذیرفته بلکه کاهش سقف 5 درصدی تولید را مانند دیگر کشورها پذیرفته است. مرزهای ناراستگویی کجا قرار است پایان یابد؟
اصرار وزیر برای گسترش خام فروشی: وزیر محترم به جای توسعه پالایشی و ایجاد ارزش افزوده با شادمانی به صادرات نفت خام روی آورده به طوری که محصولات قرارداد IPC نفت خام و گاز طبیعی و مایعات گازی است. متاسفانه ایشان می فرمایند منتقدین بی سوادند باید اول نفت خام تولید شود بعد پالایشگاه ساخته شود حال آنکه ما روزانه بیش از 2.7 میلیون بشکه نفت خام و مایعات گازی صادر می کنیم که پالایشگاه برای آن نداریم که اگر پالایشگاه سازی می شد به جای نفت خام محصولاتی مثل بنزین، بنزین هواپیما گازوییل و ... با قیمت بالاتر صادر می شد. این سیاست تداوم وزارت 8 ساله ی قبلی وزیر است که هیچ قرارداد توسعه ی پالایشگاه نفتی در این چهارساله امضا نگردید.
ایجاد فضای بحران و قحط الرجالی در نیروی انسانی: وزیر محترم با وعده به کار گیری ژنرال های نفتی به نفت آمدند اما حاصل آن تشکیل تیم مذاکراتی بود که در دیدار رییس جمهور فرمودند متوسط سنی آنها 30 سال بوده است یعنی ابتدای دولت یازدهم 26 ساله بوده اند با فرض حداقل مدرک لیسانس یعنی متوسط سابقه ی دو ساله داشتند. تیم مذاکره با دو سال سابقه؟! حقیقتا که چه ژنرالهای بی فروغ و بی ستاره ای. طی چهار سال گذشته وزیر محترم همه ی معاونین خود را که شخصا حکم انتصابشان را صادر کرده اند حداقل یکبار تغییر داده اند (معاونت مهندسی ایشان که رسالت تولید استاندارد مدل قرارداد ساخت داخل و پژوهش را داشته اند سه بارتغییر داده اند) مهمترین معاون ایشان یعنی مدیرعامل شرکت ملی نفت یک فوق لیسانس مالی و همه کاره ی قراردادهای IPC و مذاکره با شرکتهای خارجی یک فارغ التحصیل آب و فاضلاب است.
در کنار این ساکنین برجهای عاج، انبوه نیروی متخصص، باسابقه و مومن وزارتخانه ساکن بیغوله های نفت شده اند. وزیر محترم پس از انتخابات دوازدهم فرمودند که کسانی که به رییس جمهور رای نداده اند باید بروند جناب وزیر مگر با جارویی که شما طی 4 سال گذشته کرده اید مگر نیروی دیگری هم باقی مانده است و اگر هم در رده های پایین مانده باشند مگر باز و بستن شیر نفت یا فعالیت بتن ریزی و لوله کشی در اجرای پروژه هم اصولگرا و اعتدالی و اصلاح طلب دارد؟
آنچه در بالا ذکر شد خلاصه ای از کارنامه ی عیان چهارساله وزیر محترم است که با تمام توان جو فروشی های خود را گندم نمایی کردند بازگرداندن تولید به قبل از تحریم را به دولت و مجلس و مردم به عنوان یک شاهکار ویژه ارایه نمودند در حالی که این کار با بستن شیرهای نفتی اتفاق افتاده بود. پرسنل نفت که اخراج نشده بودند و مطابق برنامه فعالیت های تعمیر و نگهداری شرکت نفت در حال انجام بود و با یک مانور چند روزه قبل از برجام مشخص شد که افزایش تولید به سادگی با باز کردن شیر تولید چاهها و راه اندازی سیستمهای پمپاژ میسر است.
و اما کارنامه ی پنهان که حاصل آن ساخت لابیهای متفاوت و متعددی است که منجر به کارگیری نیروهایی حتی از شرکتهای طرف مذاکره در تیم ایرانی و استقرای همین امر به سایر فعالیتهای نفت می باشد که رسالت این یادداشت نیست.
رضا نجفی
کارشناس نفت