«توطئه نفتي» تیتر نخست روزنامه محترم «شرق» در تاريخ ١٨مرداد ٩٥ بود که در گزارش آن از قول جناب آقاي جهانگيري، معاون اول محترم رئيسجمهور، نقل شده بود: «خارجيها در داخل پول خرج ميكنند تا قراردادهاي نفتي سر نگيرد». البته وقتي به متن خبر در صفحه دوم مراجعه كنيد، ميبينيد گفتهاي كه از ايشان نقل شده است، قدري متفاوت است و اينگونه ميخوانيد كه: «برخی از کشورهای خارجی که با ما میدان مشترک دارند، برای اینکه ما فعالیت نکنیم و بتوانند از میادین مشترک و سهم ملت ایران برداشت کنند، یک تیپی از آنها هم در داخل کشور خرج و هزینه میکنند که با روشهایی مانع انجام قراردادهای ما شوند، اما ما تسلیم این شرایط نخواهیم شد و قطعا انشاءالله بهزودی قراردادهای نفت بسته خواهد شد».
با توجه به اينكه اينروزها بحث قراردادهاي موسوم به آيپيسي(IPC) داغ است و چند روز قبل هم دولت مصوبهاي را در اين زمينه ابلاغ كرد و با توجه به اينكه قراردادهاي مذكور با انتقادهاي زيادي مواجه است، بهنظر میرسد دستاندركاران محترم روزنامه «شرق» كه خود نيز در گذشته نقدهایي را در زمينه اين قراردادها منتشر كردهاند، تيتر مناسبی انتخاب نكردهاند؛ به ويژه اينكه اين تيتر با متن اظهارات تطبيق دقيقي ندارد.
انتخاب اين تيتر در فضایي كه در آن قرار داريم و تلقياي كه در اين فضا ايجاد ميكند، ميتواند به نوعي سانسور در زمينه اظهار نظر درباره IPC بينجامد و منتقدان را نگران كند كه اگر انتقاداتشان را ادامه دهند، مورد ظن ارتباط با خارجيها و پولگرفتن از آنها قرار ميگيرند و ايجاد چنين فضایي شايسته روزنامه آزادانديش «شرق» نيست.
اما برگرديم به فرمايشات جناب جهانگيري؛ با توجه به اينكه در كل فضاي خبر، صحبت ايشان به قرارداد IPC برميگردد، از اظهارات ايشان اينگونه برميآيد كه مسير بيبديل سرمايهگذاري براي توسعه ميادين نفتي و از جمله ميادين مشترك را قرارداد IPC ميدانند وگرنه بهتر بود كه مثلا ميفرمودند: «برخي از كشورهايي كه با ما ميادين مشترك دارند، خرج و هزينه ميكنند كه مانع سرمايهگذاري ما روي توسعه ميادين شوند... و تأكيد ميفرمودند كه ما تسليم نخواهيم شد و قطعا بهزودي تحت هر قراردادي كه با مصلحت ملي سازگار باشد، سرمايهگذاري انجام خواهد شد».
جناب آقاي جهانگيري كه در گذشته نيز در مقامات بالا و در دولت حضور داشتهاند، حتما بايد به خاطر داشته باشند همين دوستاني كه امروز القا ميكنند مسير بيبديل توسعه، ميادين قرارداد IPC است، روزگاري همين مسير بيبديل را عقد قراردادهاي بيعمتقابل ميدانستند. معاوناول محترم كه بحق روي توسعه ميادين مشترك حساسيت دارند و علاقهمند هستند كار توسعه ميادين نفتي و خصوصا ميادين مشترك با سرعت پيش برود، چه خوب بود در مقامي كه قرار دارند، قبل از پرداختن به IPC دستور ميفرمودند يك مطالعه آسيبشناسانه دقيق درباره عملكرد بيعمتقابل انجام شود تا مشخص شود که اگر به ادعاي دستاندركاران IPC، در قالب بيعمتقابل سرمايه كافي براي توسعه ميادين نفتي جذب نشده، آيا همه مشكل به نوع قرارداد مربوط بوده است يا بخش درخورتوجهي از مشكل با عوامل ديگري مانند نابسامانيها در برنامهريزيهاي صنعت نفت، فروپاشي كه در ساختار صنعت نفت اتفاق افتاده بود، ضعف تيمهاي مذاكرهكننده، دركنکردن تفاوتهاي ميادين نفتي با مثلا ژنراتور برق از سوي بعضي از مديران و تصميمگيران مربوطه، ارتباط داشت.
معاون اول محترم خوب است سؤال كنند در آن دورهاي كه شركتهاي خارجي آمدند و با شيفتگان بيع متقابل ديروز و IPC امروز، بيعمتقابل امضا كردند، چرا حتي يك ميدان مشترك نفتي تحت قرارداد بيعمتقابل براي توسعه قرار نگرفت؟ (تنها قرارداد بيعمتقابل مربوط به ميادين مشترك قراردادهاي مربوط به فازهاي ميدان گازي پارس جنوبي بوده است.)
جناب آقاي جهانگيري شايد اطلاع داشته باشند كه يكي، دو سال پيش دولت قطر رسيدن به ركورد استخراج يكميلياردبشكهاي نفت خام از لايه مشترك نفتي پارس جنوبي (قطريها الشاهين مينامند) را جشن گرفت و هماكنون هم اين ميدان با حدود ٣٠٠ هزار بشكه توليد روزانه، نيمي از كل توليد نفت خام كشور قطر را پوشش ميدهد و ايران هنوز توليدي از این ميدان ندارد. حال كساني كه از هيچ كوششي براي بهكرسينشاندن IPC دريغ نكردهاند، اگر در راستاي تلاشهايشان گفته بودند IPC را براي ميداني مانند لايه نفتي پارسجنوبي ميخواهند، ميتوانستند همه مخالفان را قانع يا حداقل خلعسلاح و ساكت كنند چراكه با توجه به فاجعهاي كه در آنجا در حال رخدادن است، بسياري از منتقدان IPC و از جمله اينجانب حتي با قرارداد مشاركت در توليد هم براي آنجا موافق هستيم و مشتاق هستيم نفت هرچهزودتر از آن بيرون آيد.
اصولا يكي از انتقادهای هميشگي اينجانب چه در مورد بيعمتقابل و چه IPC اين بوده است كه با توجه به تفاوتهاي عظيم ميان ميادين هيدروكربني و ريسكها و نيازهاي متفاوت توسعه آنها، ديكتهكردن يك فرمول واحد براي همه آنها غيرمنطقي است.
حال سؤالي كه پيش ميآيد اين است كه چرا حتي بهعنوان مستمسكي براي جاانداختن IPC هم نامي از اين ميدان يا بعضي ميدانهاي مشترك دريایي ديگر برده نميشود و گويا يا آقايان نميخواهند هيچ تعهدي در اين زمينه براي خود ايجاد كنند يا شركتهاي نفتي بينالمللي موردنظر كه در آن سوي ميدان منافع دارند، علاقهاي به اين كار ندارند.
در هر حال بهنظر ميرسد كه دوستان هم ميدانند با وضعيتي كه متأسفانه صنعت نفت دارد، كار توسعه ميادين پيش نميرود و بهنظر ميرسد اخيرا IPC هم كاركرد ديگري پيدا كرده است. همه مسائل و تمهيدات مربوط به توسعه ميادين به قرارداد IPC تقليل داده شده و بحث IPC همه مسائل ديگر را تحتالشعاع قرار داده است و از اين طريق در آينده همه كاسهكوزهها بر سر مخالفان IPC شكسته خواهد شد!! همانطور كه معاون اول محترم فرمودهاند احتمال بسيار دارد برخي از كشورهايي كه با ما ميادين مشترك دارند، خرج و هزينه كنند كه مانع سرمايهگذاري ما روي توسعه ميادين شوند، اما خوب است يك سيستم اطلاعاتي مطلع و تخصصي را مأمور كنند كه تمام روشهای پيچيدهاي كه ميتواند چنين كارشكنياي را تمهيد كند، شناسایي كنند تا كسي نتواند آدرس غلط بدهد.
چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۵۸