به گزارش
ميزنفت، این مدیر نفتی که در «لابی گری» و توافق های غیرشفاف یدطولایی دارد طی چند سال اخیر خود را شایسته ترین فرد برای مدیریت شرکت نفت معرفی کرده است و بر این باور است که با حضور در این سمت، تحولی چشمگیر در نفت به وجود خواهد آورد.
این در حالی است که تجربه تاریخی مدیریت مرد لابی گر نشان می دهد حضور وی در برخی سمت ها، مدیون لابی با جریان هایی بوده است که ضربات مهلکی به نفت زده اند مانند کمیته انتصابات دوره مسعود میرکاظمی. وی در آن دوران با ارائه اطلاعات غلط و جهت دار به مراجع تصمیم گیر، جاده را برای ورود خودبه صحنه صاف کرده و خود را به وزیر وقت نفت نزدیک کرد تا در نهایت بازی سمت های مدیریتی وی از آن دوره آغاز شود.
وی که هم اکنون مدیریت یکی از شرکت های مهم نفتی رابر عهده دارد در مجموعه تحت مدیریت خود، سمت ها را با لابی های خود تقسیم کرده است و سبب بروز نارضایتی درمیان کارکنان این شرکت شده است.
این مدیر «قد کوتاه» که علاقه بسیاری دارد خود را «قد بلند» نشان دهد به هیچ عنوان مورد اعتماد و وثوق رکن الدین جوادی قرار نداشته و تا شب پیش از انتصاب خود، نهادهای ذیصلاح وی را رد صلاحیت کردند اما در نهایت با لابی های صورت گرفته، حکمش صادر شد.
سازش با همه وزرا از دوره زنگنه سال 76 تا زنگنه مدل 92 و مجیزگویی وزرا باعث شده است تا همچنان در نفت حضوری جدی داشته باشد و بدون هیچ نظر و تحلیلی، تنها و تنها به تایید نظرات مدیران بالادست بپردازد. مصاحبه های نامحدود وی درباره صلاحیت همه وزرا جهت رسیدن به سمت های بالاتر یکی از داستان های رایج محافل نفتی است که از وی تصویر «اسطوره مجیزگویی» را ساخته است.
وی در حالی خود را آماده سفر به خیابان طالقانی می کند که سوءمدیریت وی درسمت قبلی، هنوز هم تاثیرات خود را نشان می دهد که
ميزنفت در صورت جدی شدن بحث حضور وی در شرکت ملی نفت، آن ها را منتشر خواهد کرد هرچند که چنین انتصابی از سوی زنگنه بعید هم نیست!