به گزارش
ميزنفت ، بازار گاز طبیعی اروپا با تغييرات سرنوشت سازي روبروست. اهميت تجارت گاز در بازارهاي مصرف در حال افزايش است و با كاهش تدريجي قيمت گاز عرضه شده در دروازه هاي اروپا، آينده اين صنعت به ويژه در مورد صادرات گاز روسيه به عنوان رهبر كنوني بازار گاز اروپا، در هاله اي از ابهام قرار گرفته است. هم اينك سهم گازپروم در عرضه گاز به مشتريان سنتي خود رو به افول نهاده و روس ها در بازارهاي آزاد اروپايي سرانجام مجبور شده اند كه سياست هاي قيمت گذاري زياده خواهانه پيشين خويش را بازنگري نمايند. در اين ميان، براي روسيه تنها يك راه حل باقي مانده است: برقراري رابطه با قطر به عنوان رقيب اصلي روس ها در بازار گاز.
من در اين مقاله نشان خواهم داد كه چه سناريوهايي براي همكاري روسيه و قطر وجود دارد و نتيجه اين رويداد براي اروپايي ها چه خواهد بود.
در سه دهه اخير، مديران شركت گازپروم الگوي قيمت گذاري مورد علاقه خود را براساس قراردادهاي درازمدت و بر مبنای شاخص قيمت نفت، بنيان نهاده بودند. اما اين سازوكار هم اينك با چالش هایي جدي روبرو گرديده و اكثر كارشناسان بر شكل گيري اين شرايط جديد، اتفاق نظر دارند. دليل اصلي ايجاد چنين شرايطي اينست كه ما با كاهش تقاضاي گاز در بازار اروپا و در عين حال، افزايش ظرفيت صادرات گاز به بازار از سوي ساير كشورهاي توليد كننده روبرو هستيم.
از سوي ديگر، به خاطر داشته باشيم كه در سايه شكل گيري انقلاب ذخاير گازهاي غيرمتعارف در ايالات متحده و كاهش قابل توجه حجم ال ان جي صادر شده به اين كشور، بخش اعظم این محموله هاي ال ان جي روانه بنادر اروپايي شده اند.
بدين ترتيب امروزه در بازارهاي اروپايي، قيمت ال ان جي مبادله شده كمتر از قيمت هاي تعيين شده در قراردادهاي شركت گازپروم (كه بر اساس شاخص بهاي نفت خام مشخص شده است) مي باشد. هم اکنون گاز روسيه بالاترين قيمت را در بازار اروپا به خود اختصاص داده است و آثار اين شرايط در بازارهاي جهاني گاز، قابل مشاهده است.
به عنوان مثال، شركت اني ایتالیا حجم گاز وارداتي خود از ليبي را به 15 ميليون مترمكعب در روز رسانده است. ايتاليا اعلام نموده كه ممكن است در پايان سال جاري، قرارداد خريد گاز خود از گازپروم را تمديد نكند. دولت فرانسه هم اعلام کزده كه با وجود عدم تغيير تقاضاي مصرف گاز طبيعي در اين كشور، واردات ال ان جي خود را به 16 ميليارد مترمكعب مي رساند.
اسپانيايي ها نيز از واردات ال ان جي توليدشده در الجزاير كه نسبت به ال ان جي روس ها از قيمت پايين تر و مزيت نزديكي جغرافيايي برخوردار است، شادمانند. در مجموع، اكثر خريداران ال ان جي در قاره سبز به دنبال بازنگري در فرمول قيمت درج شده در قراردادهاي درازمدت خريد گاز طبيعي خود هستند.
اين رويدادها، خبري نگران كننده براي روس هاي زياده خواه است. از سوي ديگر، با گسترش زيرساخت هاي واردات ال ان جي در انگلستان، بهاي گاز در اين كشور به عنوان شاخص قيمت گاز در بازار اروپا شناخته شده و البته كمتر از قيمت هاي تعيين شده بر اساس بهای نفت در فرمول روس ها مي باشد.
انگليسي ها سال گذشته 24 ميليارد متر مکعب ال ان جي وارد كردند كه 85 درصد اين محموله ها از مبدا قطر بارگيري شده بود. قطري ها در پنج سال اخير قراردادهايي با بلژيك، اسپانيا، ايتاليا و فرانسه امضا کرده اند كه با رشدي قابل توجه، سهم قطري ها در بازار گاز اروپا را به 10 درصد رسانده است.
نكته ديگر مهم قابل توجه اينست كه قيمت محموله هاي گاز مبادله شده در مرزهاي اروپا و پايانه هاي واردات گاز طبيعي اين قاره تا حدود زيادي به هم نزديك شده است. شرکت استات اويل كه از ديرباز به عنوان رقيب اصلي شركت گازپروم شناخته مي شود، چندي پيش قراردادي 13 ميليارد دلاري را براي صدور گاز به انگلستان امضا کرد. بررسي قراردادهاي مبادله گاز در خاك اروپا نشان مي دهد كه در سال گذشته 56 درصد گاز طبيعي فروخته شده بر اساس بهاي نفت، قيمت گذاري شده است.
در اين ميان، شركت هاي آلماني به دليل امضاي قراردادهاي درازمدت خريد گاز قادر به لغو آنها نيستند و مجبورند همچنان قيمت هاي تعيين شده توسط روس ها را پرداخت نمايند. هرچند اين شرايط به از دست دادن تدريجي سهم آلمان ها در بازار گاز اروپا منجر خواهد شد.
گونتر شينگر، كميسر انرژي اتحاديه اروپا معتقد است كه شركت هاي آلماني بايد به ائتلاف هاي تجاري دست بزنند تا همچنان در بازار باقي بمانند. خبر بد ديگر براي مردان آلماني اينست كه خط لوله در دست ساخت نورد استريم كه گاز روسيه را از خاك آلمان به قلب اروپا منتقل خواهد كرد، در بن بست مالي قرار گرفته است. چرا كه قيمت هاي پيشنهادي انگليسي ها به مراتب پايين تر از روس ها است. در مجموع هم اكنون با وجودي كه خط لوله نورد استريم براي انتقال سالانه 27.5 ميليارد متر مكعب گاز در دست ساخت است، اما تاكنون تقاضاي خريداري گاز آن، حدود يك سوم اين رقم مي باشد.
روس ها اما همچنان معتقدند كه براي تامين امنيت عرضه پايدار گاز طبيعي به بازار اروپا، بايد فرمول قيمت گذاري گازپروم به رسميت شناخته شود.آنها تهديد كرده اند كه توسعه ميدان شتوكمان، در گروي پذيرش شرايط روس ها خواهد بود. اما روس ها در بن بستي تاريخي به دام افتاده اند كه بيش از هر چيز به دليل سياست هاي آزادسازي اقتصادی رهبران اروپا پديد آمده است.
*قطر و روسیه
كارشناسان بازار انرژي معتقدند كه اروپايي ها بايد در شرايط كنوني به قيمت هاي يكسان و همساني در بازارهاي خود براي گاز طبيعي دست يابند. هرچند در اين ميان روس ها بيكار نخواهند نشست و از همه ابزارهاي ممكن بهره خواهند برد. قطري ها كه خود را برنده كنوني اين بازار مي دانند، براي تداوم نقش آفريني در بازار اروپا بايد به تقويت روابط خود با روسيه بپردازند. هرچند هويدا شدن اين روابط پشت پرده، كابوسي براي رهبران اروپا كه در پنج سال اخير سايه ركود را بر سر خود احساس مي كنند، خواهد بود.
همچنين بازارهاي شرق آسيا با نگراني اين اخبار را دنبال مي كنند. اين دو كشور كه در فهرست دارندگان ذخاير گازي در جايگاه هاي دوم و سوم پس از ايران قرار دارند، سهم قابل توجهي در تامين گاز اروپايي ها ايفا مي كنند.
در نشست اخير مجمع كشورهاي صادركننده گاز كه با داشتن 12 عضو به اوپك گازي معروف شده است، روس ها از قطري ها خواستند كه بر بازارهاي آسيايي و بر اساس فرمول قيمت گذاري گاز طبيعي بر مبناي بهاي نفت متمركز شوند و صادرات ال ان جي به اروپا را متوقف کنند.
اما قطري ها حاضر نيستند به آساني بازار اروپا را به ساير رقبا واگذار کنند. در مقابل، روس ها برنامه هايي براي فروش گاز و نفت به دولت هاي چين، هند و ژاپن به عنوان سه مصرف كننده بزرگ ذخاير فسيلي دارند كه قطري ها از اين اتفاق بيمناكند. اما آيا در قبال صرف نظر قطري ها از بازارهاي جذاب اروپايي روس ها حاضرند كه از بازارهاي آسيايي خارج شوند؟ پاسخ اين سوال احتمالا منفي خواهد بود.
اما واقعيت اينست که هر دو طرف برنامه هايي براي حفظ سهم خود در بازارهاي جهاني و در صورت امكان، افزايش آن دارند. بي ترديد قراردادهاي درازمدت فروش ال ان جي قطري ها به كشورهاي آسيايي و بر مبناي قيمت نفت خام، در مقايسه با قراردادهاي ميان مدت و كوتاه مدت فروش ال ان جي به اروپايي هاي محافظه كار، سودآوري بيشتري براي رهبران بلندپرواز دوحه به ارمغان خواهد آورد.
قطري ها هم اينك سالانه 26 ميليون تن ال ان جي (برابر با 36 ميليارد مترمكعب) به بازارهاي شرق آسيا مي فروشند و بدون شك، افزايش اين مقدار به 50 ميليون تن و يا بيشتر، شادماني رهبران شيخ نشين دوحه را به ارمغان خواهد آورد. در يك سال اخير، قطري ها مذاكرات متعددي با چيني ها براي افزايش هفت ميليون تني صادرات گاز خود به اين كشور داشته اند كه اين مذاكرات در آستانه انعقاد قرارداد قرار دارد.
قطري ها هم اينك به ازاي هر يك ميليون بي تي يو گاز صادراتي به بازارهاي آسيايي 14 دلار (معادل 43 سنت به ازاي هر مترمكعب) دريافت مي كنند كه اين رقم دو برابر مبلغ پرداختي انگليسي هاي محافظه كار است. چراکه انگلستان به ازاي هر يك ميليون بي تي يو گاز صادراتي تنها 8 دلار (معادل 24 سنت دربرابر هر مترمكعب) پرداخت مي كنند. با وجود اين اختلاف قيمت قابل توجه، بسياري از تحليل گران معتقدند اگر قيمت گاز صادراتي قطر در بازار ژاپن به ازاي هر يك ميليون بي تي يو گاز به 25 دلار برسد، قطري ها حاضرند از بازارهاي اروپايي چشم پوشي کنند.
اما شيوخ قطري علاوه بر منافع اقتصادي به دنبال تاثيرگذاري سياسي نيز در دنيا هستند. صرف نظر از جمعيت اندك و وجود تعداد انبوهي از ثروتمندان در اين شبه جزيره كوچك، قطري ها در سال هاي اخير نشان داده اند كه درآمدهاي اقتصادي براي آنها در اولويت نخست قرار ندارد. خاندان آل ثاني كه در چند دهه اخير، حكومت قطر را در دست دارند توانسته اند به حاكم بلامنازع صنعت مايع سازي گاز طبيعي با ظرفيت سالانه توليد 77 ميليون تن ال ان جي تبديل شوند و قيمت ال ان جي در بازارهاي آسيايي و اروپايي وابستگي زيادي به سياست هاي قطري ها دارد.
قطري ها حتي در صورت واگذاري سهم خود در بازار گاز اروپا به روس ها، تنها به پهن شدن فرش قرمز روس ها در ميدان سرخ مسكو براي رهبرانشان و اطمينان از كسب درآمدهاي مالي از طریق حضور در ساير بازارهاي دنيا، رضايت نخواهند داد.
شركت قطر پتروليوم اينترنشنال هم اينك قراردادي براي مشاركت در ساخت پروژه ال ان جي يامال در قطب شمال دارد. همچنين آنها بيشترين سهم را در پروژه نواتك در خاك روسيه دارند. البته اين اقدامات نقطه شروع بوده و مطمئنا قطري ها تنها به این دو پروژه رضايت نخواهند داد. گفته مي شود قطري ها خواهان سرمايه گذاري در پروژه هاي بالادستي صنعت نفت و گاز روسيه شامل بلوك هاي غرب خاك روسيه و ميادين شرق سيبري به همراه سرمايه گذاري در صنايع پايين دستي اروپا و خروج روس ها از بازار انرژي قاره آسيا و واگذاري آن به قطري ها هستند.
*بازار پيچيده انرژي آسيا
البته شرايط بازارهاي آسيايي بايد با دقت بيشتري مورد كندوكاو قرار گيرد. چرا كه در شرايط كنوني، بازار آسيا توانايي جذب 23 ميليون تن ال ان جي صادراتي قطر به اروپا را ندارد. همچنین اگرچه به دنبال فاجعه فوكوشيما، ژاپني ها حجم واردات گاز طبيعي خود را 11 درصد افزايش دادند، اما تقاضاي کشورهای كره جنوبي ،اندونزي، مالزي و هند براي خريد ال ان جي با رشدي ملايم در حال افزايش است.
البته چيني ها را بايد همچنان بازيگر اصلي بازار گاز طبيعي قاره آسيا دانست. براساس آمار دولت پكن، تقاضاي گاز چيني ها تا سال 2030 ميلادي از 5 درصد رشد سالانه برخوردار است و بازار چين را بايد نقطه برخورد منافع دوحه و مسكو و پكن دانست. چرا كه سياست هاي عرضه ذخاير گازي روسيه در دهه هاي آتي، با آينده بازار انرژي چين پيوند خورده است.
نگاهي به راهبردهاي كشور اژدهاي زرد در حوزه انرژي نشان مي دهد كه چيني ها بيش از قيمت پرداختي جهت حامل هاي انرژي، براي امنيت عرضه آن اهميت قائل هستند. روس ها در اين گذرگاه مهم، با تغيير در راهبردهاي پيشين براي حضور در بازارهاي شرق آسيا، زمينه نقش آفريني فعال تر دولت هاي تركمنستان و قزاقستان را در اين منطقه فراهم کرده اند.
آغاز صادرات 30 ميليون مترمكعبي گاز عشق آباد به چين در سال 2015 ميلادي مي تواند بخش قابل توجهي از نياز بازار بزرگ چين به گاز را تامين کند. از سوي ديگر، دولت هاي قزاقستان و ازبكستان براي صادرات گاز به چين در حال مذاكره هستند. و ذخاير دست نخورده گاز درياي مازندران براي رهبران پكن از جايگاه مهمي برخوردار است.
چيني ها كه در سال گذشته به ازاي هر مترمكعب گاز وارداتي از قزاقستان 20 سنت پرداخت کرده اند، تمايل دارند كه همچنان به اين مبادله ادامه دهند. در اين شرايط درك مهارت قابل توجه چيني ها در بازي با مهره هاي حاضر در بازار عرضه گاز چندان دشوار نيست. آنها با چانه زني همزمان با رهبران قطر روسيه و قزاقستان، مذاكرات خود با استراليا را براي نهايي كردن زمان خريد محموله هاي ال ان جي طرح هاي جديد مايع سازي گاز اين كشور، ادامه مي دهند.
در اين ميان، شيوخ دوحه بيش از ساير كشورهاي صادركننده گاز به دشواري تداوم حضور در بازار انرژي چين پي برده اند. مذاكرات اخير دو طرف براي تمديد قراردادهاي گذشته و دستيابي به توافق براي تعيين قيمت و مدت زمان اجراي قرارداد، در بن بست قرار گرفته است. چرا كه چيني ها چندان تمايلي به تعيين بهاي گاز بر مبناي قيمت نفت عرضه شده در بازارهاي جهاني ندارند.
كارشناسان اضافه شدن استراليا به جمع پرچمداران صنعت ال ان جي را از مهمترين دلايل ناكامي دوحه در مذاكرات گازي خود با رهبران پكن مي دانند. پيوستن ديرهنگام شركت سينوپك چين به جمع خريداران ال ان جي طرح هاي بلندپروازانه توليد و مايع سازي گاز طبيعي استراليا، از نگاه كارشناسان اقتصاد انرژي به معناي افزايش دامنه رقابت در اين بازار است.
بسياري از تحليل گران بازار، از استراليا به عنوان قدرت نخست بازار ال ان جي جهان در سال 2020 ميلادي ياد مي كنند. البته ساير بازيگران حاشيه اي بازار ال ان جي نظير نيجريه و ترينيداد نيز تمايل دارند تا شانس خود را براي حضور در بازارهاي جذاب شرق آسيا بيازمايند.
قطري ها نشان داده اند كه تمايل بيشتري براي تداوم همكاري با چيني ها دارند و عقب نشيني از مواضع گذشته و حاضر شدن به ارائه تخفيف به مشتريان آسيايي، نشانگر تغيير در صحنه بازي است. قطري ها اينك با حضور همزمان در بازارهاي آسيا، اروپا و آمريكاي لاتين، به دنبال حداكثر نمودن منافع سياسي و اقتصادي خود هستند.
با افزايش سهم استراليايي ها در بازار آسيا، قطري ها اميدوارند كه براي يك دهه فرارو، بتوانند قراردادهاي خود با پكن را نهايي کنند. كارشناسان معتقدند كه به زودي با آغاز جنگ قيمت ميان استراليا و قطر، چيني ها مي توانند گاز مورد نياز خود را با قيمتي ارزان تر از گذشته خريداري كنند. هرچند هم اكنون قطري ها در غياب گازپروم و استراليايي ها، تا چند سال آینده به يكه تازي خود در بازار آسيا ادامه مي دهند.
*تاثيرات دومينووار جنگ قیمت ها
اما چيني ها چه خواهند كرد؟ درگام نخست، آنها از انعقاد قراردادهاي جديد با قطري ها و بر اساس قيمت هاي گذشته خودداري خواهند کرد. در گام بعد، چيني ها اميدوارند كه بتوانند گاز مورد نياز خويش را در درازمدت از روسيه خريداري کنند. اقدامي كه جنگ روسيه و قطر بر سر قيمت را در بازارهاي آسيا و اروپا به همراه خواهد داشت.
جنگ قيمت ها مي تواند بر قيمت گاز خريداري شده توسط چيني ها از آسياي مركزي نيز تاثير گذارد. همچنين چيني ها باوجود اعطاي وام به دولت تركمنستان براي ساخت خط لوله و ساير زيرساخت هاي واردات گاز از عشق آباد، خواهان بازنگري در بخش قيمت گاز اين قرارداد و كاهش آن شده اند. استراليايي ها نيز بايد با كاهش قيمت ال ان جي در بازار چين كنار بيايند. اما آيا اين جنگ قيمت ها، روياهاي رنگين دولت كانبرا را نقش برآن نخواهد كرد؟
روس ها با وجود دستيابي به ذخاير گاز سيبري شرقي، به دليل محدوديت هاي جغرافيايي قادر به انتقال وفروش آن به چين نيستند. از ديگر عوامل موثر بر تقاضاي گاز چين، سرمايه گذاري هنگفت پكن براي توليد سالانه 30 ميليارد متر مكعب گاز از ذخاير غيرمتعارف اين كشور است.
اما در اين شرايط روسيه چه خواهد كرد؟
مسكو با سه گزينه متفاوت روبروست كه عبارتند از:
يك) تداوم شرايط كنوني و انتظار برای تغيير بنيادين در شرايط بازارهاي آسيا و اروپا بر اساس خواسته هاي فروشندگان و پذيرش قيمت گذاري گاز بر اساس شاخص بهاي نفت خام.
دو) توافق با چيني ها براي گسترش همكاري هاي درازمدت با آنان همراه با پذيرش كاهش قيمت ها. اقدامي كه باعث سوق داده شدن قطري ها به گوشه رينگ خواهد شد. سلطه روس ها بر آسياي ميانه نیز باعث خواهد شد كه آنان از افزايش سهم تركمن ها در بازار چين نگراني چنداني نداشته باشند.
اين گزينه با وجود جذابيت سياسي و اقتصادي بسيار زمانبر خواهد بود.
سه) اين گزينه كه سريع ترين و جذاب ترين راهكار براي روس ها محسوب مي شود بر اساس برقراري روابط راهبردي و نزديك با قطري ها پيشنهاد شده است. براساس اين پيشنهاد، روس ها با كاستن از حجم گاز صادراتي خود به بازارهاي آسيايي، چيني هاي نگران از خدشه دار شدن امنيت عرضه انرژي مصرفي خود را مجبور كنند كه شرايط قطري ها را بپذيرند. همكاري نزديك دو طرف در بخش قيمت و حضور در بازارهای مصرف، مي تواند توجه قطر و روسيه را بيش از هر چيز بر توليد بيشتر متمركز نمايد.
من معتقدم اگرچه نگراني اروپايي ها از بسته شدن تنگه هرمز و قطع صادرات ال ان جي قطر به بازارهاي اروپايي چندان واقعي نيست، اما روس ها كه روابط نزديكي با تهران دارند، مي توانند اين اطمينان را براي دوحه به وجود آورند كه از امنیت رهسپاری شناورهای غول پیکر حامل ال ان جی قطر به سوی همه بازارهاي جهاني به استثناي اروپا، حمايت خواهند كرد. پيشنهادي كه در صورت موافقت قطر به معناي گسترده تر شدن سايه انحصار مسكو بر بازار گاز اروپا خواهد بود.
در مجموع هيچ تضميني وجود ندارد كه قيمت هاي گاز در آينده همچنان ارزان باقي بماند. و در پايان تمایل دارم که نكته اي را يادآوری نمایم: يك سازوكار مستقل قيمت گذاري گاز طبيعي مي تواند به ثبات قيمت اين سوخت پاك و سرمايه گذاري اطمينان بخش كشورهاي دارنده ذخاير گاز در بخش توليد بيانجامد و در چنين شرايط پايداري، روس ها مي توانند زيرساخت هاي افزايش ظرفيت استخراج گاز را ايجاد كنند. اما آيا روس ها مي توانند روياي تبديل شدن به ابرقدرت گازي قرن بیست و یکم را محقق كنند؟
پاسخ این سوال احتمالا مثبت است، اما تحقق این آرزو بيش از هر عاملي، نيازمندي همراهي شيخ نشيني كوچك در حاشيه آب هاي خليج فارس است كه به پشتوانه دارا بودن ذخاير بزرگ ترين ميدان گاز طبيعي دنياي امروز، آرزوهای بزرگی در سر دارد و امیدوار است که با پشتوانه ذخایر هیدروکربنی خود در سراسر جهان و به ویژه منطقه پرآشوب خاورمیانه به نقش آفريني های گسترده سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بپردازد. اتفاقی که برای روسیه بزرگ، چندان کم هزینه نخواهد بود.