به گزارش «
ميزنفت»، فایننشال تایمز نوشت :
تازه ترین تحلیل آژانس بین المللی انرژی نشان می دهد ظرفیت تولید نفت به رغم سقوط شدید قیمتها رو به افزایش است ولی پرسشی که وجود دارد این است که آیا عربستان سعودی آماده است اعتراف کند استراتژی تولید بیش از اندازه به منظور بیرون راندن تولید کنندگان دیگر از بازار ، شکست خورده است؟
در طول سال گذشته، عربستان سعودی در حال پیگیری آنچیزی بوده است که فرانک گاردنر خبرنگار امنیتی بی بی سی هفته گذشته آن را سیاست زور آزمایی در منطقه و در بازار نفت خواند. واضح است این سیاست در حال شکست خوردن است. حال سؤال این است که آیا این کشور پادشاهی به اقداماتش ادامه می دهد و رویکرد فعلی خود را تشدید می کند یا عقب نشینی خواهد کرد و تغییر مسیر می دهد.
گزینه دوم مایه آبروریزی مهمی برای پادشاه جدید و پسر مورد علاقه اش خواهد بود. با این حال ، هزینه های ادامه دادن به این شیوه می تواند بسیار بدتر باشد. نتیجه ، آینده منطقه و بازار بین المللی نفت را شکل می دهد.
مشخص شده امسال بدترین سال برای عربستان بوده است. مهم ترین مشکل عربستان ، رقیب اصلی اش ایران است. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا نگرانی های عربستان را در مورد مذاکرات هسته ای با ایران و توافق بدست آمده که در حال حاضر موجب تحول در توازن قوا در منطقه شده قاطعانه بی مورد دانسته است. سیاستمداران و سرمایه گذاران غربی البته به رهبری قدرتهای نفتی حتی قبل از آنکه توافق با ایران کامل شده باشد در حال سرازیر شدن به طرف این کشور هستند. تولید و صادرات نفت ایران ممکن است بلافاصله افزایش چندانی نیابد ولی ممکن است این میزان طی یک یا دو سال به میزان یک میلیون بشکه در روز افزایش یابد. این میزان افزایش تولید نفت ایران موجب تضعیف بازار می شود آنهم در بازاری که از قبل ضعیف بوده است.
نگرانی در مورد بازتوانی ایران و نفوذ رو به رشد آن در منطقه باعث شده است که عربستان سعودی در یمن بر ضد نیروهای حوثی مداخله کند. حملات هوایی بد طراحی شده و غلط اجراء شده دستاوردهایی فراتر از نشان دادن محدودیت های نظامی عربستان سعودی به همراه نداشته است. پس از چهار ماه، نتیجه ای که به وجود آمده ، فاجعه انسانی است که موجب شد نیروهای حوثی کنترل بسیاری از قسمت های شمال یمن در مرز جنوبی با عربستان سعودی را تحت کنترل خود داشته باشند.
در همین حال، قدرت نمایی ناکام عربستان در بازار بین المللی نفت نتیجه معکوس داشته است. صنعت نفت شیل بر این اساس عمل نکرده است که به سبب کاهش قیمت ها ، با فروتنی تولید خود را کاهش دهد. مقاله ای بسیار عالی در پایگاه اینترنتی آمریکایی وال استریت ژورنال این موضوع را تایید می کند.
بر عکس ، تولید کنندگان از فشار قیمت پایین برای کاهش هزینه ها استفاده کرده اند و تولید نفت شیل در این سال بالاتر از سال 2014 خواهد بود. در سراسر جهان تولیدکنندگان دیگر نفت از جمله روسها به سقوط قیمت نفت با افزایش تولیدشان واکنش نشان داده اند تا درآمدهای آنها افزایش یابد. قیمت نفت به بشکه ای 50 دلار در هر بشکه بازگشته است.
در حالی که ذخایر نفت از قبل بالا و تقاضا به سبب رکود در چین ثابت است ، قیمتهای نفت ممکن است بیش از این کاهش یابد.
بنابراین سؤالی که پیش می آید این است که بعد چه اتفاقی می افتد؟ سلمان بن عبد العزیز پادشاه عربستان و شاهزاده محمد بن سلمان پسر بسیار بلند پرواز وی که در سن سی سالگی نه فقط معاون ولیعهد، رئیس دربار و رئیس شورای امور اقتصادی و توسعه بلکه وزیر دفاع و رئیس شورای عالی شرکت دولتی نفت آرامکو نیز است - می توانند در یکی از این دو جهت اقدام کنند.
این دو در مناقشه با ایران می توانند درصدد تشکیل ائتلافی از نیروهای سنی در سراسر منطقه برای مقابله با قدرت شبکه ای از اتحادهای تهران در لبنان، سوریه، یمن و عراق بربیایند. این شیوه ممکن است تفکری باشد که در پس دیدار غیر معمول نمایندگان حماس و اخوان المسلمین در دیدارهای هفته های اخیر از ریاض قرار داشته است.
اتحادهای مصلحتی که در آنها بیزاری های گذشته نادیده گرفته شده است در جهان پیچیده خاور میانه ( غرب آسیا ) موضوعی ناشناخته نیست. این وضعیت ممکن است موجب مداخله ای قاطع علیه رژیم اسد سوریه و همچنین تشدید درگیری ها در یمن شود و هر دو غرق در خون خواهند شد.
در بازار نفت، پادشاهی عربستان ممکن است به این نتیجه برسد که برای صدمه زدن به تولید نفت شیل ، قیمتها را به اندازه کافی مجبور به پایین آمدن نکرده است. اگر قیمت 50 دلار به اندازه کافی کم نباشد ، ریاض ممکن است 40 دلار را هدف قرار دهد و اگر یکسال کافی نباشد ، احتمال دارد عربستان فشارها را به مدت دو، سه، چهار سال یا بیشتر حفظ کند.
این وضعیت می تواند افزایش استقراض مالی را که سعودی ها دو هفته گذشته اعلام کرده اند توضیح دهد. چرا عربستان باید ذخایر نقدی خود را که امسال تا کنون از 62 میلیارد دلار آن استفاده کرده است کاهش دهد در حالی که بازار بسیار مایل به قرض دادن پول است؟ البته در مدت طولانی تر استراتژی که موجب قیمت های پایین تر نفت شد می تواند هزینه هایی داشته باشد اما محاسبه عربستان ممکن است این باشد که بیشتر این هزینه را کشورهای دیگر وابسته به صادرات نفت مانند ونزوئلا و روسیه یا در واقع ایران پرداخت خواهند کرد.
با این حال، این رویکرد که به شکلی جسورانه افراطی است ، تغییر ناپذیر نیست. جایگزین ، دیدگاهی عملگرایانه تر در مورد منافع واقعی عربستان و ارزیابی واقع بینانه تر در این باره است که آیا سیاست های کنونی این منافع را به خوبی تامین می کند.
خطر بروز درگیری های حتی بیشتر در منطقه آشکار است.
بمب گذاری ها در عربستان سعودی نشان می دهد دشمن در حال حاضر در دروازه این کشور قرار دارد. خطر گسترش درگیری به طرف جنوب به واسطه داعش و به طرف شمال از جانب یمن ، خطری واقعی است. بمب گذاری انتحاری پنج اوت در مسجدی در ابها، مرکز استان عسیر نزدیک مرز جنوب غربی با یمن این موضوع را تایید می کند. خصومت به همان اندازه واقعی در قبال عربستان سعودی ، از جانب دیگر تولیدکنندگان نفت است که توان مالی زیادی ندارند.
برخی از اعضای اوپک تا کنون با استراتژی عربستان همراهی کرده اند ولی هیچ اعتماد واقعی در کارتل نفتی اوپک به قضاوت ملک سلمان و پسرش وجود ندارد. یک نگرانی واقعی این است که
دوره طولانی تر قیمت های پایین نفت می تواند منجر به گسترش بی ثباتی شود.
درک اینکه این نتایج چگونه با منافع افراد در قدرت در عربستان مطابقت خواهد داشت دشوار است. نیاز اصلی عربستانی همگام با بسیاری از رژیم های منطقه ، اطمینان یافتن از بقای قدرت خود است. این وضعیت مستلزم دوره ای طولانی از آرامش و شواهدی از بهبود اوضاع اقتصادی برای شهروندان عادی است. عربستان از لحاظ داخلی نیازمند اصلاحات اقتصادی مانند حذف یارانه های به شدت ناکارآمد است. قیمت هر لیتر بنزین در عربستان لیتری شانزده سنت است. عربستان سالانه هشتاد میلیارد دلار از درآمد صادراتی که می تواند داشته باشد از دست می دهد زیرا نفت زیادی برای کار دستگاههای تهویه هوا استفاده می شود.
جایگزین هایی مانند انرژی خورشیدی و بادی که وعده آنها مدتی مدید داده شده ولی اجراء نشده اند ، به سهولت می توانند جایگزین بیشتر نفت هدر داده شده شوند و در این روند مبالغی صرفه جویی شود.
اگر مقادیر جدید و مهمی از گاز طبیعی نتواند در داخل عربستان پیدا شود ، گاز باید از جاهای دیگر وارد شود.دولت عربستان جرات نکرده است به شکست در این زمینه اذعان کند زیرا آبرویش در خطر می افتد.
همزمان نیاز است قیمت نفت تثبیت شود. این حقیقت دردناک که عربستان آن قدرتی که می خواهد باشد نیست ، در آنچه در بازار نفت روی داده آشکار است. به نظر می رسد اینکه صنعت نفت شیل تا این اندازه قدرتمند بوده است موجب غافلگیری شده باشد. این وضع نشان می دهد حکام سعودی تا چه اندازه از مسائل بی اطلاع بوده اند. پادشاه عربستان هفتاد و نه ساله و علی النعیمی وزیر نفت هشتاد ساله است.
این دو نفر شاید تصور می کردند بازار جهانی نفت مانند دهه 80 میلادی فعالیت می کند. اینطور نیست و رژیمی عملگرا در ریاض قبول می کند منافع عربستان سعودی در قیمت پایدار نفت شاید 70 تا 80 دلار در هر بشکه برای پنج سال آینده باشد. رسیدن به این وضع مستلزم کاهش جدی تولید شاید به میزان دو میلیون بشکه در روز باشد. چند کشور دیگر مانند کویت و امارات عربی متحده می توانند کمکهای کوچکتری کنند. نظم اوپک هیچ گاه کامل نیست و زمانی که ایران و عراق به افزایش تولید خود در چند سال آینده بپردازند این موضوع قطعا به چالش کشیده می شود اما حتی نظم جزیی بهتر از این جایگزین است.
عملگرایی مشابهی در سیاست های دیگر مورد نیاز است. در داخل منطقه، اگر چه رقابت با ایران واقعی و دیرینه است، زمینه همکاری در مورد مسائل اقتصادی و هدف مشترک شکست دادن داعش وجود دارد. هدف ایجاد بی ثباتی بیشتر با فشار آوردن برای قیمتهای پایین تر نفت فقط موجب دشمنی می شود و به بی نظمی ها دامن می زند و در نتیجه داعش قدرتمندتر خواهد شد.
عربستان در عرصه بین المللی و همچنین منطقه ای نیاز دارد دوستانی داشته باشد. صبر و شکیبایی آمریکا در مورد خاور میانه ( غرب آسیا ) کاهش یافته است. هر کسی به جای اوباما رئیس جمهور شود این وضع چندان تغییر نمی کند.
رائف بداوی وبلاگ نویسی که به طور جدی درباره جدایی دین و سیاست مطلب می نویسد ، هنوز هم در معرض خطر خوردن هزار ضربه شلاق قرار دارد. بر اساس اعلام سازمان عفو بین الملل ، رکورد عربستان سعودی در مورد نقض حقوق بشر با بریدن سر 102 نفر تا کنون در امسال موجب شده است عربستان کشوری منفور باشد.
نویسنده مقاله در ادامه نوشت : یک سیاستمدار ارشد اروپایی اوایل سال جاری به من گفت مجبور به شرکت در مراسم تشییع جنازه ملک عبدالله در ماه ژانویه بوده است اما او فقط چند ساعت در عربستان حضور داشته و امیدوار است هرگز دوباره پایش را به این کشور نگذارد. تنها اصلاحات و نوسازی بنیادین می تواند نگرشها را تغییر دهد.
اینها انتخابهایی آسان نیست. با در نظر گرفتن همه عوامل ، من فکر می کنم احتمال تغییر سیاست بیشتر از این است که در این باره تغییری روی ندهد. در طول سالها احتیاط به جای قدرت نمایی کاملا به نفع عربستان بوده است . تغییر سیاست احتمالا به معنی تغییر کادر رهبری و تقریبا به طور قطع خروج معاون ولیعهد از قدرت خواهد بود.