وحید حاجی پور/ 18 سال پس از معامله «آزادگان» با ژاپنيها در سفر رئيسجمهور وقت به توكيو، تاريخ باز هم تكرار شد و اهالي سرزمين آفتاب تابان، اين بار به تهران آمدند و قول گرفتند تا يكي از بزرگترين ميادين نفتي جهان را يك تنه توسعه دهند؛ قولي كه 18 سال پيش دادند اما نماندند و رفتند.
داستان حضور شركت اينپكس ژاپن در صنعت نفت ايران به روزهايي برميگردد كه رئيسجمهور وقت ايران با هيئتي عاليرتبه به ژاپن سفر كرد و در آن سفر مقرر شد وزير نفت كشور با اين شركت به توافق برسد؛ وزير نفت آن روزها وزير نفت همين روزها بود و در نهايت «دستي» به نشانه توافق داده شد تا مهندسان ژاپني در آيندهاي نزديك چمدانهاي خود را به سمت اهواز ببندند.
* آزادگان از ديروز تا به امروز
آزادگان بر حسب قولي كه به ژاپنيها داده شده بود شش سال معطل جاري شدن قرارداد بود كه سرانجام در سال 1382 قرارداد توسعه ميدان امضا شد. آنها پس از چند سال مذاكره و تفاهم و توافق و قرارداد و تحقيق به ايران آمدند و كار خود را آغاز كردند؛ «آوانس سياسي» كه در خاك ژاپن به سرعت به ثبت رسيد در خاك ايران با كندي غيرقابل باوري همراه شد. ژاپنيها دست روي دست گذاشتند و ايرانيها نيز فشاري براي آغاز كار وارد نكردند، اين ميدان نفتي هرچند با عراق مشترك بود اما به دليل عدم ثبات سياسي اين كشور، آن سوي مرز تعطيل بود.
با اين وجود ژاپنيها، گردش را به كار در ايران ترجيح دادند و بهانهها را يكي پس از ديگري روي ميز ايرانيها قرار ميدادند؛ از افزايش زمان حفر چاههاي اكتشافي تا مين روبي سطحالارض كه اختلافات را به اوج رساند. در دولت نهم اين بهانهجوييها به اوج خود رسيد و اولتيماتوم وزارت نفت به اين شركت، با تحركي اندك دفع ميشد تا روزي كه اينپكس از فشار امريكا براي خروج از اين ميدان خبر داد و رسماً با ايرانيها خداحافظي كرد ولي 10 درصد از سهم قرارداد خود را حفظ كرد.
در اين شرايط جلسهاي اضطراري در شركت ملي نفت برگزار شد تا تكليف اين پروژه مشخص شود؛ شركتهاي ايراني برنامههاي خود را ارائه دادند كه در نهايت مقرر شد شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب توسعه اين ميدان را بر عهده بگيرند.
پس از شش ماه و پس از توليد كردن شش حلقه چاه اكتشافي، توليد ۱۵ تا ۱۶ هزار بشكهاي در روز از اين ميدان محقق شد. با توليدي كردن ميدان اطلاعات مفيدي از سوي مهندسان كسب شد كه در اطلاعات مخزني و نحوه توليد در آينده نقش مهمي داشتند. بر پايه اطلاعات به دست آمده مشخص شد MDP ژاپنيها براي توليد ۱۷۵ هزار بشكه با حفر ۳۵ چاه پايه علمي نداشت چراكه پس از توليد ۱۶ هزار بشكه مشخص شد دبي چاهها پس از مدت كوتاهي كاهش يافته و نيازمند برنامههاي ديگري مانند حفر چاههاي بيشتر جهت توليد حداكثري است.
* يك اشتباه
پيشبيني غلط درباره زمان نمكي شدن نفت استخراجي يكي ديگر از اشتباهات طرف ژاپني بود؛ آنها پنج سال پس از توليد را زمان نمكي شدن نفت ميدانستند در شرايطي كه پس از توليد ۱۶ هزار بشكه مشخص شد از همان بدو راهاندازي نياز به احداث واحد نمكزدايي است. ضمن اينكه اشتباه محاسباتي قابل تأملي در طرح ژاپن بود به عنوان نمونه آنها اعلام كرده بودند در برخي از لايهها به آب ميخوريم در حالي كه با حفاري افقي ۲۰ چاه ديگر در فاز دوم توسعه آزادگان مشخص شد همان لايهها نفتي هستند. پيشبيني مناطق به واقعيت بيش از ۹۵ درصد بود حتي در ميزان توليد هر چاه كه اينپكس براي هر چاه رقم رويايي ۷ هزار بشكه نفت در نظر گرفته بود؛يعني بيش از ۴ هزار بشكه دور از واقعيت هر چاه ميدان كه رقم بزرگي است.
يكي ديگر از ويژگيهاي MDP مناطق يكپارچه ديدن آزادگان بود، البته شركتهاي خارجي قبل و بعد از مناطق، ميدان را به شمالي و جنوبي تقسيم كردند و حفاري چاههاي توسعهاي در هر يك از اين دو قسمت را بدون توجه به يكديگر در برنامه داشتند و دارند؛ اين يك اشتباه بزرگ در توسعه ميدان به شمار ميرود زيرا مخزن يكپارچه بوده و هر حفاري در هر نقطه از ميدان روي چاههاي ديگر تأثير ميگذارد، اين مهم به خوبي از سوي شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب رعايت شد.
يكي ديگر از ايرادات اينپكس دوري چاهها از نقطه صفر مرزي بود كه اشتباهي بزرگ خوانده ميشود در حالي كه عراقيها دكلهاي خود را در نزديكي نقطه صفر مرزي جاي داده بودند. بر همين اساس مناطق نفتخيز چاههاي خود را نزديك به مرز برد و به شركت ملي نفت پيشنهاد داد پس از خلع يد مناطق از توسعه، به طرف بعدي قرارداد تكليف شود موقعيت چاههاي خود را درنقطه صفر مرزي قرار دهد.
نخستين مرحله براي تحقق توليد ۲۰ هزار بشكهاي در مدت شش ماه انجام آزمايشهاي لازم روي چاهها و تعيين توانايي بهرهدهي چاهها و مخزن و كسب اطلاعات ارزشمند ديناميكي بود. با توجه به زمانبر بودن حفاري چاههاي جديد و هزينهزا بودن آن چاههاي اكتشافي با دقت و بررسيهاي كارشناسانه به مدار توليد آورده شدند.
پايان سال ۸۸ مصادف بود با توليد ۵۶ هزار بشكهاي نفت از آزادگان كه در كمتر از يك سال محقق شد آن هم با مبلغ كمتر از 300 ميليارد تومان در حالي كه ژاپنيها براي توليد همين ميزان 2 ميليارد دلار از ايرانيها طلب كرده بودند! اشتباهات غلط و بسيار دور از واقعيات اينپكس كه البته طبيعي هم بود با برآوردهاي مالي بسيار بالا مصادف شد با توليد مطلوب و كمهزينه توسط شركتهاي ايراني. با اين موفقيت قرار شد كه فاز دوم و سوم توسعه اين ميدان هم به شركتهاي ايراني واگذار شود كه اين بار اين ميدان، طعمه چينيها شد و شركت cnpc، «خلعت آزادگان» را از ايرانيها گرفت؛ درست مانند ژاپن در سال 1376.
*كماي آزادگان
با واگذاري شبانه اين پروژه به چينيها و اخراج ايرانيها در دولت دهم، آزادگان باز هم به كما رفت و تا به امروز نيز هرچه كه توليد ميكند براي همان يكسالي است كه شركتهاي ايراني وارد گود شده بودند. 18 سال از نخستين زمزمههاي توسعه نفت ميگذرد و اين ميدان كمتر از 50 هزار بشكه توليد دارد و فرصتها يكي پس از ديگري به هوا رفت؛ معامله آزادگان با روابط سياسي، اين ميدان را در «كنج» قرار داده است. 18 سال از نخستين ديدار ژاپنيها با ايرانيها براي توسعه آزادگان گذشت و تجديد اين ديدار شباهت بسياري به سال 76 دارد. وزير نفت همان وزير نفت است و ديدگاه همان ديدگاه؛ گفته ميشود ژاپنيها به اين پروژه وارد خواهند شد؛ شايد آزادگان بار ديگر قرباني شود!
سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۳۲