وزير نفت در برنامه دو شب گذشته نگاه يك، روي آنتن رفت؛ تقريباً از هر دري سخن گفته شد و نظرات بيژن نامدار زنگنه «زيرنويس» همه ابهامات و مسائلي شد كه طي ماههاي گذشته بر اهميت آنها افزوده شد؛ از ماجراي دكل جنجالي ۸۷ ميليون دلاري تا «مثنوي ۵.۳ ميليارد دلار». مطابق معمول، شاهبيت اظهارات «وزير سه دهه» موردي نبود جز بابك زنجاني؛ كسي كه به زعم وزير نفت ۲.۸ ميليارد دلار از حقوق ملت را «خورده و برده» است و در اين دولت اجازه داده نشده «افسانه بابك» تجديد شود.
وزير نفت معتقد است حرف آوردن از پرونده ۵.۳ ميليارد دلاري قصد و غرضي ندارد جز نزولي كردن «قبح بابك»؛ آنجا كه ميگويد: «برخي براي راهاندازي جنگ رواني اقدام به ساخت اسامي مختلفي همچون «م. خ» و «م. ر» ميكنند و دليلش اين است كه قبح عملياتي را كه در ارتباط با بابك زنجاني انجام شده، بشكنند.»
كساني كه ماجراهاي بابك زنجاني را دنبال ميكنند به خوبي آگاهند در جغرافياي سياسي و دوقطبي اصولگرايان- اصلاحطلبان، اين اصولگرايان بودند كه براي نخستين بار از پرونده بابك زنجاني خبر دادند و پس از آن، سكان بهرهبرداري سياسي از اين ماجرا را به دست دولت يازدهم سپردند. حال كه «افسار» اين پرونده در دست دولت يازدهم بوده و دولتمردان و رسانههاي وابسته به كابينه «وا اسفا» گويان به پيش ميروند، خود مجال ديگري را ميطلبد كه چرا اينگونه است اما چه كسي در جلسات خصوصي با نماينده رسانهها خواستار مانور بيشتر بر پرونده بابك ميشد و صد البته که می شود؟
تخلف و دزدي و فساد بد است، در هر دولت و هر منصبي كه ميخواهد باشد و اراده عمومي بر آن است كه با لكههاي سياه برخورد شود. قصد طي مسير در بيراهه را نداريم اما بدون ترديد بزرگنمايي پرونده بابك زنجاني و سانسور بخشهاي بزرگي از حقيقت ماجرا مانند نقدكردن نيمي از بدهيهاي وي، خروجي جلسات خصوصي است كه سياسيكاري در آن موج ميزند.
قبح فساد اقتصادي زنجاني با نگراني رسانهها از تكرار «افسانه بابك» كم نميشود زيرا هيچ يك از شهروندان ايران اسلامي و دستگاههاي زير نظر حاكميت، آن را رها نميكنند اما چه شد كه بابك زنجاني سرپوشي شد براي انحراف افكار عمومي از فساد كرسنت و «قبح زدايي» از آن. خبرهاي جديدي از كرسنت شنيده ميشود كه چندان نميتوان به آن اشاره كرد و قطعاً اگر قبحي بايد در ميان باشد، قبح كرسنت ارجحتر از قبح بابك است؛ پروندهاي كه حالا توپ آن در زمين لغوكنندگان قرارداد «شوت» ميشود در حالي كه رئيسجمهور فعلي اشكالات زيادي بر آن وارد كرده است.
از كرسنت حرفي نميشود حتي در دقايقي كه وزير نفت به موضوع دكل جنجالي ۸۷ ميليون دلاري ميپردازد. «مهندس» چنان با آب و تاب از اين فساد نفتي سخن ميگويد كه گويي «صيدي تازه» است و وزارت نفت طي دو سال گذشته به جد پيگير آن بوده است. وزير نفت ميگويد، پول به حساب نامعلومي واريز شده است در حالي كه به خوبي ميدانند اين پول در حسابي جز حساب رضا مصطفوي طباطبايي واريز نشده است؛ فردي كه يكي از سرحلقههاي اصلي كرسنت شناخته ميشود، به اين حد گنگ و مبهم است كه حتي اسناد موجود و سفر اخيرتان به چين شما را از نام بردن از ايشان بر حذر ميدارد؟
به گواه بسياري از همراهيكنندگان رستم قاسمي در سفر به چين، به محض ورود «قمار باز كرسنتي» به جلسه ميان هيئت ايراني و چيني، وزير وقت نفت خواستار اخراج طباطبايي از جلسه ميشود در حالي كه يكي از منصوبان شما همكار رسمي طباطبايي در پرونده دكل جنجالي است. قطعاً آقاي زنگنه به خوبي ميدانند كه يكي از مديران منصوب شده به حكم ايشان، نقش بيبديلي در «روان سازي» فعاليتهاي طباطبايي در نفت داشته و امروز در مقام «شكاربان»، شكار كرده و پرونده را طور ديگري پرزنت ميكند.
دزدي، دزدي است، چه يك ريال چه ۲.۸ ميليارد دلار؛ چطور است كه بابك زنجاني ترجيع بند اظهارات وزير ميشود و متخلفان كرسنتي به «نامعلوم» تغيير واژه ميدهند؟ اين جريده، از سال پيش گزارشهاي فراواني را درباره پيگيري ۸۷ ميليون دلار منتشر و از وزارت نفت و صندوقهاي بازنشستگي، بررسي و مطالبه حقوق از دست رفته را مطالبه كرده اما گويا اين پرونده، از دستور كار اين وزارتخانه خارج شده است و در پاسخ عنوان ميشود كه مسائلي وجود دارد كه نميتوان در رسانهها بازگو كرد. نكند به دليل اتصال دكل گمشده به فرزند عطاءالله مهاجراني و به ويژه كرسنت، تحويل رضا مصطفوي طباطبايي به ايران از سوي دولت فرانسه به فراموشي سپرده شود. نميدانيم در سفر فابيوس به ايران وي با اين خواسته مواجه شده است يا خير اما بهتر بود وزير نفت با مطرح كردن بابك زنجاني از قبح دكل ۸۷ ميليون دلاري نميكاست!
شايد حق با وزير نفت است؛ كرسنت و دكل گمشده قبح بابك زنجاني را كم ميكند...
يکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۳۲