به گزارش «
ميزنفت»، حسن نزیه که روزگاری ریاست کانون وکلای ایران را بر عهده داشت به سبب نزدیکی افکار ملی گرایی به محمد مصدق و مهدی بازرگان به ملی مذهبی ها پیوست اما طولی نکشید که ملی گرایی وی موجب تضعیف مذهبی گرایی اش شد و از سوی بازرگان طرد شد تا سال های نزدیک به انقلاب. وی که در دهه ۵۰ دچار اختلافاتی شدید با رژیم پهلوی شد خود را به بازرگان رساند و با رصد کردن اقدامات شاه در باره حقوق بشر، مباحث حقوقی مربوط به این مورد را دنبال می کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با پیشنهاد مهدی بازرگان وی به عنوان نخستین مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران پس از انقلاب انتخاب شد اما به یک سال نکشید که با بروز اتفافات جالب از کشور متواری شد.
*بخشش یک روز درآمد نفت
زمانی که نزیه به نفت وارد شد با اعتصاب و نارضایتی های کارکنان نفت به ویژه در استان خوزستان مواجه شد؛ عزت الله سحابی در کتاب اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی ایران خاطرات جالبی بیان کرده است:
«در اوایل انقلاب آقای نزیه رئیس شرکت ملی نفت ایران شد؛ ایشان یک عده از کارشناسان قدیمی شرکت نفت را که می گفتند طاغوتی هستند به عنوان هیات مدیره دور خود جمع کرد و با آن ها مشورت می کرد لذا ایشان خیلی مساله داشت؛ مثلا شوراهای کارگزی آبادان که صد هزار کارگر و کارمند داشت دائم اعتصاب داشتند؛ ایشان هم به آن جا می رفت و برای ساکت کردن آن ها دائم بذل و بخشش می کرد و امتیاز می داد.
در سال ۵۸ که ایشان ۶ ماه در این پست بودند ۱۵۰۰ تومان بی جهت به حقوق کارکنان نفت اضافه کرد که تبعیض در حق دیگر کارکنان دولت بود. هم چنین ایشان در یکی از اعتصاب ها سخنرانی کرد و یک روز درآمد نفت را به خوزستان بخشیده شد در حالی که اجازه قانونی نداشت ولی چون قول داده بود دولت مجبور به اجرای آن بود.
این بود که هیات دولت تصمیم گرفت برای پوشاندن این مسائل یک روز از درآمدهای نفت کشور را به یک استان اختصاص دهد بنابراین اختصاص یک روز درآمد نفت تصویب شد و کمیته های امداد امام خمینی برای اجرا یا مصرف این بودجه در همه استان ها شکل گرفت.»
*آغاز اعتراضات
اقدامات نزیه در شرکت ملی نفت نارضایتی های بسیاری را به همراه داشت؛ اعتراضات گسترده ای از سوی کارگران نسبت به مدیریت حسن نزیه در شرکت نفت صورت گرفته بود و امام خمینی نیز بارها نارضایتی خود را از نحوه اداره شرکت نفت و از طریق نماینده خویش اعلام کردند؛ نمایده امام نیز کسی نبود جز حجت الاسلام اشراقی.
با این وجود، نزیه از حجت الاسلام اشراقی نماینده اعزامی امام خمینی به مناطق نفت خیز کشور جهت شرکت در مناظره تلویزیونی دعوت کرد که اشراقی اعلام کرد : نه تنها برای مناظره آماده میباشم بلکه حاضر به مباهله نیز هستم.
۶ مهر ۵۸ رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان کارگران و کارکنان شرکت نفت تاکید کردند: هر کس یا هر مقامی اگر خیانت کرده باشد به محاکمه کشیده می شود.
امام خمینی در این دیدار با اشاره به مسائل مطرح در مورد حسن نزیه فرمودند:«البته من میدانم که آن مرکزی که شما هستید، حساسترین مراکز است برای ما و برای دولت. و نابسامانی های آنجا را هم به من رساندهاند. و مدتهاست دنبال او بود[ند] که دیگر من اخیراً دیدم باید آقای اشراقی با هیأتی بیایند و رسیدگی بکنند، و آمدند و رسیدگی کردند. و آنها هم بعضی این مطالب را به من گفتند. و شما هم اگر مدارکی دارید جمع بکنید، که آن مدارک را به آقای اشراقی بدهید. کارهایی که این آدم میگویند کرده است، و من خیلی اطلاع ندارم، و چیزهایی که نباید بکند کرده است، اینها را شما مدارکش را جمع بکنید تا ایشان محاکمه بشود.»
به دنبال اتهامات مطرح در مورد حسن نزیه در رسانه ها و نیز انتقاد شدید نماینده امام در مناطق نفت خیز از مدیریت وی در شرکت ملی نفت دادستانی انقلاب نزیه را احضار کرد . در نامه آیت الله قدوسی به مهندس بازرگان نخست وزیر در این باره آمده است: متعاقب شکایات متعددی که از آقای حسن نزیه مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران به دادستانی انقلاب رسیده است دستورفرمائید حداکثر تا ۲۴ساعت آقای نزیه خود را به دادستانی برای پاسخ به شکایات رسیده معرفی کند اما وی هیچگاه خود را به دادستانی معرفی نکرد و راه فرار را در پیش گرفت.
نزیه پس از اینکه ایران را ترک کرد ابتدا در مصاحبه های خود به توهین به امام خمینی(ره) پرداخت. سپس به همراه چهره های بدنامی چون «پرویز صیاد» و «مهشید امیرشاهی» بیانیه ای را در حمایت از «سلمان رشدی» (نویسنده مرتد آیات شیطانی) منتشر کرد.
هرچند فعالیتهای او در شرکت ملی نفت ایران به واسطه پیشینه ملیگرایی و نزدیکی به رهبر ملی شدن صنعت نفت مورد توجه بود و روزی نبود که او در مصاحبه با رسانهها آخرین کارهای انجام شده در حوزه مسئولیتش را به اطلاع عموم نرساند اما طولی نکشید که اختلافات سیاسی او با چهرههای اصلی انقلاب عملکردش را تحتالشعاع قرار داد.
نخستین اختلاف بر سر رفراندوم تعیین نوع نظام تازه بود که او به همراهی گروه دیگری از ملیگرایان ایده «جمهوری ایران» را در برابر «جمهوری اسلامی» و حتی «جمهوری دموکراتیک اسلامی» مطرح کرد.
این اختلافات بعد از سخنرانی او در همایش کانون وکلای دادگستری در خردادماه ۱۳۵۸ اوج گرفت. او در این سخنرانی پس از بیان آمارهایی از شرایط اقتصادی کشور گفت: «امروز همه میپرسند چه خواهد شد؟ به کجا میرویم؟ حضرت آیتالله پریروز میگفتند چرا سستی میبینم؟ چرا دیگر حرارت روزهای قبل را نمیبینم؟ جواب فوقالعاده ساده است. مردم میبینند هر کسی صبح از خواب پا میشود برای مملکت دستورالعمل صادر میکند، برنامه اقتصادی میدهد، برنامهریزی میکند و همه اینها مردم را به نگرانی و اضطراب و یاس و ناامیدی سوق میدهند...»
او برای اثبات سخنش به مذاکرات با بنیانگذار جمهوری اسلامی درباره قوانین کیفری اشاره کرد و گفت: «ما مساله حقوق کیفر اسلامی را در پاریس مطرح کردیم. گفتیم آقا امروز همه جا از ما سوال میکنند شما دست دزد را خواهید برید؟ گفتند شرایط مجازات در این قبیل موارد به قدری شدید است که اصلاً شاید دستی بریده نشود ولی ایجاد ترسش برای خدمت به مردم است. بنده گفتم ولی اگر در امریکا و اروپا یا هر جای دنیا مقرراتی باشد که جایگزین آثار و نتایجی باشد که آقا انتظار دارید باز هم دست میبرید؟ گفتند "هرگز، شما بگردید، پیدا کنید مقررات مناسبتر را. اجرا میکنیم." این قدر این مرد منطقی فکر میکند...»
آیت الله بهشتی به شدت به سخنان وی اعتراض کرد و درخواست محاکمه او را به علت مخالفت با نظام اسلامی نمود. حسن نزیه در واکنش گفته بود: با چماق تهدید و تکفیر نمیتوان به مملکت خدمت کرد و اینگونه شما همه را دفع میکنید.
وی از ایران به فرانسه رفت و در پی تسخیر سفارت آمریکا در تهران، دانشجویان پیرو خط امام اسنادی منتشر کردند که او را در فهرست جاسوسان ایالات متحده نشان میداد. دانشجویان میگفتند بر اساس این اسناد، حسن نزیه با نام رمز «اس. دی. پوتی» به جاسوسی برای آمریکا پرداخته است.
نزیه در اوایل حضور در پاریس به گروههای مخالف نظام پیوست و چند سالی به فعالیت تبلیغی علیه جمهوری اسلامی پرداخت اما آرام آرام از صف اول اپوزیسیون کنار رفت و تا روز جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۳ که در تنهایی و بیخبری در پاریس و در سن ۹۱ سالگی چشم از جهان فرو بست کمتر اظهارنظری در مسائل سیاسی روز داشت.