به گزارش «
ميزنفت» به نقل از اقتصاد ایرانی، کاهش قیمت نفت از ۱۱۵ دلار در هر بشکه در ماه ژوئن به حدود ۷۰ دلار، تغییر در اقتصاد صنعت نفت و ژئوپولیتیک جهانی را نشان می دهد؛ اما این برای نخستین بار نیست که جهان شاهد اشباع نفت در بازارهای جهانی (و درنتیجه کاهش قیمت) است. در این گزارش، یکی از مقالات آرشیوی مربوط به کاهش قیمت نفت پس از جنگ خلیج فارس (عراق و کویت) در سال ۱۹۹۱ را مرور می کنیم.
*هشتم مارس ۱۹۹۱ در پایین ترین سطح، انتظار می رفت که جنگ بر سر نفت، بخشی از تنش های موجود در اوپک را که منجر به بروز جنگ شدن را حل کند؛ اما اینگونه نشد. وزاری نفت اوپک خود را برای نشست ۱۱ مارس در وین آماده می کنند. اتحادیه تولیدکنندگان نفت با مشکلات قدیمی روبرو است و مشکلات جدیدی نیز به آنها اضافه شده اند.
بسیاری از کشورهای صادرکننده نفت از توقیف فروش نفت کویت و عراق سود بردند: عربستان سعودی طی سال ۱۹۹۰ بالغ بر ۲۴ میلیارد دلار درآمد بیشتری کسب کرد. (اما با اتمام جنگ) مشخص شد که تأسیسات نفتی عربستان سعودی محفوظ از خطر بودند و قیمت نفت به سطوح پیش از جنگ بازگشت. اکنون قیمت به زیر ۲۰ دلار در هر بشکه رسیده و تمامی نشانه های حاکی از سقوط بیشتر قیمت ها است.
مصرف نفت در طول سه ماهه آخر سال ۱۹۹۰ در کشورهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) حدود ۱.۷ میلیون بشکه در روز کمتر از مدت مشابه در سال ۱۹۸۹ بود که کاهش ۴.۵ درصدی را نشان می دهد؛ اکنون با گذشت فصل زمستان، تقاضای فصلی بیشتر کاهش پیدا خواهد کرد. سهام نفت مصرف کنندگان ۳ درصد بالاتر از میزان سال گذشته است: تولیدکنندگان حدود ۱۰۰ میلیون بشکه از نفت فروش نرفته را در مخازن اروپا و آمریکا نگهداری می کنند؛ نشانه کمی از کند شدن تولید مشاهده می شود. این کشورها در موقعیت دلخواه برای پمپاژ نفت از زمین به هر میزان که می توانند، هستند. آنها در حال تولید یک میلیون بشکه در روز بیشتر از هدف تولید اوپک در ماه ژوئیه هستند، که این هدفی با تقاضای پیش از جنگ تنظیم شده بود.
اشباع نفت مسئله جدیدی نیست؛ اما این بار می تواند به تولیدکنندگان نفت در زمانی که به پول نقد نیاز دارند، صدمه وارد کند. سود بادآورده عربستان سعودی کمتر از نیمی از ۵۰میلیارد دلاری است که جنگ برای آنها هزینه داشته است. کویت نیز برای بازسازی خود بالغ بر ۵۰ میلیارد دلار خرج خواهد کرد که بخشی از این مبلغ از ۸۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در خارج از کشور تأمین می شود. عراق نیز با صورتحساب بزرگی مواجه است، درحالیکه سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز در پی تقویت نیروهای مسلح خود هستند.
در گذشته، ترکیب ظرفیت بیش از حد و نیاز به (افزایش) درآمد برای تضعیف نظم و انضباط اوپک کافی بوده و منجر به تولید بیش از حد و کاهش قیمت نفت می شد. این بار دلایل متعددی برای بدتر شدن شرایط وجود دارند؛ نخست اینکه تولیدکنندگان بزرگ اوپک قادر به سرعت دادن به صنایع خود با شتاب کامل شش ماه گذشته هستند؛ آنها اکنون می دانند، زمانیکه تولید به حالت قبل (از جنگ) بازگردد، از چه میزان درآمد محروم می شوند.
دوم اینکه، تخریب کویت و عراق یک منبع اختلاف موثر و پایدار درون اوپک ایجاد کرده است؛ دست کم دو سال طول می کشد تا میزان تولید نفت کویت به سطح ماه ژوئیه برسد و روند بازگشت (به سطح پیش از جنگ) عراق نیز دقیقا مشخص نیست. هرچه تولید در هر دو کشور بتدریج ترمیم شود، سایر تولیدکنندگان باید میزان تولید خود را کاهش دهند؛ اما این کشورها برای این اقدام آمادگی ندارند، حتی اگر توافقی در نشست یازدهم مارس تصویب شود.
در واقع تمامی تولیدکنندگان بزرگ اوپک، قطع سهمیه عراق و کویت را بعنوان شانسی برای کسب امتیازات قدیمی می بینند؛ ونزوئلا مدت هاست که احساس می کند که از طریق کشورهای حاشیه خلیج فارس در اوپک به حاشیه رانده شده و سهمیه این کشور با توجه به ذخایرش مناسب نیست. رئیس جمهور این کشور خواستار تغییر در سیستم سهمیه بندی اوپک شده است. ایران نیز بدنبال بازگشت به سهمیه بالاتر و تولید بیش از ۵ میلیون بشکه در روز مشابه (تولید) قبل از انقلاب سال ۱۹۷۸ است.
اما عربستان دنباله روی غرب، نقش تعیین کننده ای در این میان ایفا می کند؛ بخصوص اینکه در حال حاضر تهدیدی از سوی نیروهای عراق برای عربستان و سایر اعضای اوپک وجود ندارد. عربستان سعودی میزان تولید خود را از ۱۰ میلیون بشکه در روز در سال ۱۹۸۰۰ به ۳.۵ میلیون بشکه در روز در سال ۱۹۸۵ رساند و در حال حاضر سهمیه این کشور ۵ میلیون بشکه در روز است. نشانه های زیادی وجود دارند که نشان می دهد، سعودی ها خواستار استفاده از سلطه خود – دارای یک سوم ظرفیت تولید اوپک – برای بازسازی بهبود سهم خود و تشویق به استفاده از نفت هستند؛ این بدان معناست که پایان قیمت های بالای نفت برای مدت طولانی فرا رسیده است.
منبع: اکونومیست