به گزارش میز نفت، وزارت امور خارجه بزرگترین حامی این پیوند بود و در همان سال نوشت: منابع نفتی عربستان بزرگترین منبع نفت جهان است و با هدف دوگانه تکمیل کردن و جایگزین منابع رو به کاهش ما و همچنین جلوگیری از تسخیر آن توسط کشورهای متخاصم، باید در کنترل آمریکا باشد.
دو شرکت شورون و تگزاکو که تولید نفت عربستان را در دست داشتند، فاقد تأسیسات پالایشی موردنیاز در آمریکا بودند، درست برعکس شرکتهای اکسون و موبیل که پالایشگاه داشتند اما نفت نداشتند؛ با پیشنهاد دولت آمریکا، این چهار شرکت همکاری با یکدیگر را آغاز کردند تا در سال 1947 شرکت آرامکو تأسیس شود.
در دهه 40 میلادی، آرامکو بهتدریج تولید خود را افزایش داد و به رقم 500 هزار بشکه رساند؛ در سال 1946 عربستان موفق شد بیش از 60 میلیون بشکه نفت تولید کند.
آمریکا در راهبرد خود، ثابت سیاسی و امنیتی را در عربستان در دستور کار قرارداد و سعی میکرد هر مانعی که موجب اخلال در کار شرکتهای آمریکایی شود را از سر راه بردارد؛ وزارت امور خارجه، مدافع این مدل سرمایهگذاری بود؛ بدون آنکه دولت آمریکا وارد سرمایهگذاری مستقیم و قراردادهای دردسرساز شود، شرکتهای خصوصی را بهپیش میانداخت و در لایههای بالای سیاسی، از آنها پشتیبانی میکرد. اما به یک سال نکشید که عبدالعزیز به آرامکو اطلاع داد شاید امتیاز آرامکو را باطل کند.
در سال 1948 صهیونیستها با نیروهای اتحادیه عرب در خیابانهای اورشلیم وارد جنگ خونینی شدند که موجب خشم اعراب شد. عبدالعزیز به واشنگتن پیام داد در داخل کشور با فشارهای زیادی مواجه شده است اما ترومن به او نوشت نگران چیزی نباش؛ در صورت بروز اتفاقی، نیروهای نظامی آمریکا به کمک او خواهند شتافت
.