به گزارش میز نفت، اوضاع تولید نفت در شرکت
فلات قاره جالب نیست؛ جدای از سوءمدیریت ها در این شرکت تولیدی، بی توجهی به تثبیت و افزایش
تولید نفت در دریا که روزگاری هدف یک میلیون بشکه ای را دنبال می کرد موجب شده تا شرایط خاصی بر نفت دریایی ایران حاکم شود.
تولید نفت ایران از دریا که بسیار گرانتر از تولید از میادین خشکی است، نیازمند سرمایه گذاری های کلان است؛ به همین دلیل هنگامی که
تحریم ها علیه ایران اعمال می شود، فلات قاره و میادین نفت دریایی در کاهش تولید نفت به آخرین اولویت تبدیل می شود زیرا احیای تولید از این میدان ها، بسیار سخت و البته سرمایه بر است.
حالا اما خبرهای عجیبی از شرکت ملی نفت به گوش می رسد که در صورت تایید آن توسط شرکت ملی نفت، باید صنعت نفت ایران را برای خداحافظی بزرگ با میادین دریایی آماده کرد.
چند سوال مهم از شرکت ملی نفت
اعداد و ارقام مختلفی که اسناد پشتیبان دارند، می گویند فلات قاره در تحقق برنامه تولیدی خود شکست بزرگی خورده است که اگر عدد درج شده در گزارش برنامه ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت واقعیت داشته باشد، محسن
خجسته مهر باید در این باره به چند سوال مهم پاسخ دهد:
1 . آیا برنامه تولید ابلاغی به شرکت نفت فلات قاره در سال 1402، تولید روزانه 387 هزار بشکه در نفت بوده است؟
2 . آیا میانگین تولید نفت فلات قاره در سال 1402، روزانه 265 هزار بشکه بوده است؟
3 . آیا انحراف 30 درصدی و عدم تحقق تولید 123 هزار بشکه نفت در روز، مورد تائید شرکت ملی نفت است؟
4 . آیا میزان تولید نفت در مناطق عملیاتی سیری، قشم و کیش به زیر 20 هزار بشکه کاهش یافته است؟
در صورت تائید این موضوع، اگر هر بشکه نفت را ٨٠ دلار در نظر بگیریم، روزانه حدود 9 میلیون دلار از ثروت کشور از دست رفته است که در سال معادل 3.2 میلیارد دلار می شود؛ با دلار 62 هزار تومانی چیزی بیش از 200 هزار میلیارد تومان، آن هم فقط در یک سال!
من در میادین نفتی فلات قاره شاغل هستم.
هرچند در گزارش شما اشاره به مشترک بودن برخی میادین نفت و گاز در دریا از قلم افتاده است و این به معنای دو برابر شدن ضرر کاهش تولید می باشد، اما به درستی اشاره کردید که تولید در دریا بسیار گران تر از تولید خشکی است. این میزان در خلیج فارس که حداکثر عمق حدود ۹۰ متر است، حداقل ۵ برابر تخمین زده میشود.
دلیل این تفاوت هنگفت قرار داشتن تاسیسات در محیط خورنده آب شور دریا و همچنین دشواری دسترسی به آنها جهت تعمیر و نگهداری و سرویسهای دوره ای میباشد.
البته این فاکتورهای هزینه ساز در مورد پرسنل هم صدق می کنند. روح و روان پرسنل در محیطی به غایت پرمشقت و سرشار از استرس، به دور از خانواده و امکانات اولیه، در اتاقهای چند نفره فاقد امکانات لازم درکشتی ها و سکوها، به شدت خورده و مستهلک می شود.
بخشی از این کاهش تولید، البته به دلیل تحریم های بین المللی است. اما بخش قابل توجه دیگری هم به دلیل "خود تحریمی" توسط تصمیم سازان در دولت و خود صنعت نفت است.
ایجاد فضای مسموم بر علیه کارکنان زحمتکش"عملیاتی" توسط افرادی عوام فریب و نادان باعث گردیده تا معضلات بیشمار کار اقماری و محیطی غیرمتعارف به نام "دریا" در اذهان عمومی کمرنگ شود و کارکنان متخصص و مجرب شاغل در دریا نجومی بگیر معرفی شوند.
افرادی که حتی یک شب را هم در کشتی و یا سکو سپری نکرده اند در تهران برای پرسنل عملیاتی نفت در جزایر و دریا و سکوها تصمیم گیری می کنند و با ترفندی به نام "سقف حقوق" فوق العاده های مصوب و قانونی کارکنان زحمت کش را به گروگان می گیرند، اما جرات عرض اندام در مقابل مافیای مخوف خودرو و یا فساد سر به فلک کشیده موجود در بانک های خصوصی را ندارند!، مسبب اصلی این کاهش تولید رو به تشدید هستند.
تقصیر را متوجه شرکت فلات قاره نکنید چون ما آخرین حلقه زنجیر تصمیمات هستیم که در زیر آب قرار گرفته و فریادش به جایی نمی رسد.
درود