اقتصاد ایران در دهه گذشته، با چالشهای عمیق در زمینه تشکیل سرمایه ثابت خالص و جذب سرمایه خارجی دست و پنجه نرم کرده است. اقتصادی که به شدت نیازمند سرمایهگذاری است، به دلیل ادامه تحریمهای سختگیرانه
ایالاتمتحده چشمانداز امیدوارکنندهای را برای تغییر روند سرمایهگذاری ندارد. این چشم انداز تیره و تار در شرایطی است که طبق گفته های وزیر نفت گفته این صنعت نیازمند سرمایهای معادل ۲۵۰ میلیارد دلار است. این میزان سرمایه در شرایطی نیاز است که تحریم ها امکان تامین منابع از خارج از کشور را به شدت سخت کرده است. از طرفی خبری از سرمایه گذاری روس و چین هم نبوده و این دو کشور با وجود تمام وعده های داده شده سرمایه گذاری در این صنعت حیاتی کشور انجام نداده اند.
سیدمهدی حسینی طراح قراردادهای آی پی سی هم در این باره می گوید: بیش از ۲۰ سال است که لزوم سرمایه گذاری در
صنعت نفت برای توسعه وجود دارد، طی این سال ها از تکنولوژی های جدید عقب افتادیم، برخی کشورهای منطقه پیشرفت هایی داشتند که ما نتوانستیم به آن دست یابیم. اگر اکنون نیز سرمایه گذاری های هنگفت انجام نشود و ظرفیت سازی صورت نگیرد، ضایعاتی که به آن خواهیم رسید، بسیار زیاد خواهد بود، اینکه نفت و گاز را زیر زمین نگه داریم تا قیمت آن ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار شود تفکر غلطی است.
حکمرانی بد انرژی در ایران
کاهش سرمایه گذاری در ایران در شرایطی است که ایران با داشتن جمعیت تحصیلکرده و رتبه دوم ذخایر گاز و رتبه چهارم ذخایر نفتی اثباتشده و نیزاز اقتصادی متنوعی در میان سایر کشورهای نفتی حاشیه خلیجفارس برخوردار است.
اینکه چرا کشور ما با این وضعیت نگران کننده مواجه شده است، اغلب به تحریمهای اقتصادی نسبت داده میشود. در اینکه تحریم ها شرایط سختی را در ایران رقم زده تردیدی نیست اما مساله اینجاست که عمده مشکل امروز ما ناشی از از حکمرانی اقتصادی ناکارآمد بوده است.
کامران ندری اقتصاد دان در این باره می گوید: اینکه چرا کشور ما با این وضعیت نگران کننده مواجه شده است، اغلب به تحریمهای اقتصادی نسبت داده میشود. در اینکه تحریم ها شرایط سختی را در ایران رقم زده تردیدی نیست اما مساله اینجاست که عمده مشکل امروز ما ناشی از از حکمرانی اقتصادی ناکارآمد بوده است.
او با اشاره به کاهش تمایل به
سرمایه گذاری در ایران، می گوید: همواره گفته میشود که سرمایه ترسو بوده و از هرگونه عدم قطعیت فراری است. بدیهی است که سرمایه گذار ترجیح می دهد سرمایه خود را به جایی ببرد که از ثبات بالایی برخوردار بوده و ریسک های احتمالی کمتری متوجه اوست.
این عضو پژوهشکده پولی و مالی با اشاره به اینکه بخش ساختوساز کشورهای همسایه همانند ترکیه و دوبی، یکی از مقاصد عمده سرمایههای خروجی از ایران بوده، ادامه داد: بر اساس دادههای مرکز آمار ترکیه، روسها و ایرانیان در سالهای اخیر رکورددار خرید ملک در این کشور بودهاند. این آمارها نشان می دهد که نه تنها ما در جذب
سرمایه های خارجی ناکام بودیم بلکه در حفظ سرمایه های داخلی هم نتوانسته ایم عملکرد خوبی داشته باشیم.
نفت چقدر سرمایه می خواهد؟
این آمار نگران کننده در شرایطی اعلام شده که کشور به دلیل ناترازی شدید انرژی به شدت نیازمند سرمایه گذاری در صنعت، نفت، گاز و انرژی است.
احمد رجبی، مدیر برنامهریزی تلفیقی
شرکت ملی نفت ایران، در ۲۲ دی ۱۴۰۲ و در نخستین گردهمایی تخصصی و هماندیشی مدیران برنامهریزی شرکت ملی نفت ایران که در مشهد برگزار شده بود، اعلام کرد که «حدود ۲۷۵ میلیارد دلار سرمایه برای حفظ و نگهداشت تولید نفت خام و گاز از سال ۱۴۰۳ تا افق سال ۱۴۲۰ نیاز است».
او توضیح داد: «برای دستیابی به تولید روزانه ۵.۵ میلیون بشکه نفت در افق ۱۴۱۰ و استمرار و نگهداشت تولید تا سال ۱۴۲۰ با مجموع سرمایهگذاری حدود ۱۵۰ میلیارد دلار برنامهریزی شده است؛ همچنین برای دستیابی به تولید ۱.۵ میلیارد مترمکعب گاز خام در افق ۱۴۱۰ و نگهداشت تولید تا سال ۱۴۲۰ با مجموع سرمایهگذاری حدود ۱۲۵ میلیارد دلار برنامهریزی شده است.
همچنین پیشبینی میشود با سرمایهگذاری حدود ۶۰۰ میلیون دلار تا پایان سال ۱۴۰۲، تولید نفت به سهمیلیونو ۶۰۰ هزار بشکه در روز برسد و با سرمایهگذاری حدود سه میلیارد دلار تا پایان سال ۱۴۰۳ به حدود چهار میلیون بشکه در روز خواهد رسید». این ارقام کلان برای سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز در شرایطی مطرح میشود که دولت پیشازاین بارها از امضای تفاهمنامههای ۴۰ میلیارد دلاری با گازپروم روسیه خبر داده و گفته بود چینیها هم راغب به سرمایهگذاری در نفت و گاز کشور هستند؛ اما
گازپروم روسیه نیامد و چین ترجیح داد سرمایه خود را به نفت و گاز کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس ببرد. در این شرایط دولت میگوید که منتظر رفع تحریم نمانده است و سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز را با پیمانکاران و منابع داخلی پیش میبرد. به همین دلیل بود که در آخرین روزهای سال ۱۴۰۲ وزارت نفت خبر داد که قرارگاه خاتمالانبیا، مپنا و چند شرکت دیگر مجموعا به ارزش ۲۰ میلیارد دلار در
پارس جنوبی سرمایهگذاری کردهاند.
یک هفته بعد از امضای قرارداد گازی ۲۰ میلیارددلاری دولت ابراهیم رئیسی با شرکتهای داخلی، وزارت نفت اعلام کرد که قراردادهایی به ارزش ۱۳ میلیارد دلار با شرکتهای داخلی برای توسعه شش میدان نفتی امضا میکند تا تولید روزانه نفت را ۳۵۰ هزار بشکه افزایش دهد.
تناقض گویی در آمار نفتی
حالا شاید این سوال پیش آید که سهم نفت از جذب سرمایه ها در کشور چقدر بوده است. متاسفانه پاسخ روشن و شفافی در این خصوص ارائه نشده و حتی شاهد تناقض گویی هایی در این حوزه هستیم. این همان نکته ای است که
فرشاد مومنی هم بدان اشاره دارد.
آقای سخنگو در هشتم اسفند ۱۴۰۲ رقم سرمایهگذاری خارجی در بخش نفت را حدود ۴.۸ میلیارد دلار اعلام کرد و گفت از این نظر بخش نفت نسبت به دیگر بخشهایی که جذب سرمایهگذاری خارجی کردند شاگرد اول بوده است! اما در ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ میگوید سهم بخش نفت از کل سرمایه خارجی جذب شده یک و نیم درصد است! اگر این ۱.۵ درصد درست باشد به معنی این است که کل سرمایه خارجی جذب شده در بخش نفت حدود ۸۲ میلیون دلار است یعنی زیر ۱۰۰ میلیون دلار بوده است
او گفته که آقای سخنگو در هشتم اسفند ۱۴۰۲ رقم سرمایهگذاری خارجی در بخش نفت را حدود ۴.۸ میلیارد دلار اعلام کرد و گفت از این نظر بخش
نفت نسبت به دیگر بخشهایی که جذب سرمایهگذاری خارجی کردند شاگرد اول بوده است! اما در ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ میگوید سهم بخش نفت از کل سرمایه خارجی جذب شده یک و نیم درصد است! اگر این ۱.۵ درصد درست باشد به معنی این است که کل سرمایه خارجی جذب شده در بخش نفت حدود ۸۲ میلیون دلار است یعنی زیر ۱۰۰ میلیون دلار؟ فاصله زمانی این دو اظهار نظر را مقابل چشم خود بیاورید!
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد یادآور شد: سال گذشته
وزیر نفت اعلام کرد ما فقط با روسها حدود ۴۰ میلیارد دلار قرارداد برای سرمایهگذاری در بخش نفت بستهایم! طول و عرض و ابعاد تناقضها را ببینید، اما آقای سخنگو در سخنرانی ۱۴ فروردین عنوان کرده است که جایگاه روسیه در میان سه سرمایهگذار اصلی خارجی در ایران نیز قرار ندارد.
پرواز سرمایه
البته وضعیت نگران کننده سرمای گذاری تنها محدود به صنعت نفت نیست. جالب است که بدانید آمارهای اعلامی از طرف بانک مرکزی نشان میدهد کل تشکیل سرمایه ناخالص از۵۲۴ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۰ به رقم ۲۷۴ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۱ کاهش یافته است. به بیان دیگر، در یک بازه تقریباً ۱۰ساله، مقدار مطلق تشکیل سرمایه ناخالص (به قیمت ثابت) در ایران تقریباً نصف شده است.
از طرفی آمارهای موجود نیز از خروج سرمایه از ایران خبر می دهد. بر اساس آمار بانک مرکزی از تراز پرداختهای کشور، خالص حساب سرمایه ایران در سال ۱۴۰۱ نزدیک به ۱۵ میلیارد دلار منفی بوده است که میتوان آن را با اغماض به عنوان «پرواز سرمایه» در نظر گرفت.
روند سرمایهگذاری ناکافی در ایران در دهه گذشته به سرمایههای فیزیکی خلاصه نشده و استهلاک شدید سرمایههای انسانی و طبیعی را نیز شامل میشود. بانک جهانی (۲۰۱۹) تخمین میزند که «فرار مغزها»، یعنی خروج سرمایههای ارزشمند انسانی از کشور، سالانه هزینهای حدود ۵۰ میلیارد دلار را بر اقتصاد ایران تحمیل میکند.