به گزارش «
ميزنفت»، اولین اکتشافات نفتی در عربستان را یک شرکت آمریکایی به نام «اویل کالیفرنیا» در سال ۱۹۳۳ آغاز کرد. این شرکت سه سال بعد از آغاز اولین اکتشافات با بحران تامین مالی روبرو شد لذا روسای شرکت تصمیم گرفتند ۵۰ درصد سهام خود را به شرکت نفت تگزاس واگذار کنند. ده سال پس از آغاز فعالیت نفتی شرکت استاندارد اویل آمریکا – عربستان به شرکت آرامکو تغییر نام داد.
در سال ۱۹۴۸ شرکت استاندارد اویل نیوجرسی ۳۰٪ درصد و شرکت "سوکونی وکیوم" معادل ۱۰٪ درصد از سهام این شرکت را خریداری کردند و به این ترتیب شرکت استاندارد اویل کالیفرنیا و شرکت نفت تگزاس بهعنوان سرمایهگذار در یکدیگر ادغام شدند و هریک سهمی برابر ۳۰٪ درصد را به خود اختصاص دادند.
در سال ۱۹۵۰ ملک عبدالعزیز بن آل سعود با تهدید به ملی کردن تأسیسات نفت کشور، شرکت آرامکو را وادار ساخت تا سود حاصل از فروش نفت را به صورت مساوی و پنجاه - پنجاه میان شرکت و دولت عربستان تقسیم نماید. دولت ایالات متحده آمریکا با به کار بستن آنچه «ترفند طلایی» خوانده میشد، میزان سودی را که شرکتهای وابسته به آرامکو در نتیجه تقسیم سودهای نفتی با آل سعود از دست داده بودند، به صورت تخفیف مالیاتی به آنها اعطا کرد.
در سال ۱۹۷۳، دولت عربستان سعودی ۲۵٪ درصد از سهام آرامکو را از آن خود ساخت و این رقم را تا سال ۱۹۷۵ به ۶۰٪ درصد افزایش داد. بعد از سال ۱۹۸۰ ظاهرا کنترل کامل شرکت آرامکو بدست خاندان پادشاهی عربستان افتاد تا جایی که مجلس وزیران عربستان سعودی بهعنوان مالک اصلی این شرکت معرفی شد. مجلس وزیران عربستان را ۳۰ نفر از خاندان آل سعود تشکیل میدهد که تقریبا تمام قدرت سیاسی و اقتصادی عربستان را در دست دارند.
آرامکو تقریبا تمام پروژه های خود را با همکاری شرکتهای غربی چون اکسان موبیل، رویال دات شل و توتال انجام میدهد و پشتیبانی فنی و قطعات بسیاری از پروژههای نفتی عربستان بر عهده چهار یا پنج شرکت محدود غربی است و در برخی موارد از شرکتهای چینی نیز دعوت به همکاری میشود.
جالب آنجاست که شرکت نفتی اکسان موبیل در واقع توسعه یافته همان شرکت نفتی اکسان اویل نیوجرسی است که در سال ۱۹۴۸ از سود ۳۰ درصدی اکتشاف نفت در عربستان برخورد بود. مهندسان دو شرکت شل و توتال نیز بخش عظیمی از پروژههای شرکت آرامکو را سازماندهی و مدیریت میکنند.
چندی پیش اسنادی منتشر شد که طبق آن بسیاری از شخصیتهای سیاسی اروپایی و آمریکایی رابطه بسیار نزدیکی با شرکت آرامکو دارند. همچنین روزنامه دیلی میل از همکاری تونی بلر با یکی از شرکتهای زیرمجموعه آرامکو خبر داد. این شرکت که توانسته بخش عظیمی از ثروت نفتی عربستان را در خدمت خاندان آل سعود قرار دهد تا حدود زیادی تضمین کننده بقای دیکتاتوری سعودیهاست و افول آرامکو با سست شدن خاندان آل سعود رابطه مستقیم دارد.
روابط بسیار نزدیک شرکتهای نفتی آمریکایی با عربستان تا حدود زیادی موجب میشود تا اقتصاد عربستان اهرمی برای اجرای سیاستهای غرب در منطقه خاورمیانه باشد. دو سال پیش گروهی از هکرها با دسترسی به اطلاعات سری شرکت آرامکو از دست داشتن این شرکت در سرکوب شیعیان بحرین و گسترش اقدامات تروریستی در خاورمیانه پرده برداشت. همچنین چندی پیش برخی رسانهها ازامضای قرارداد بین سرکردگان گروه تروریستی داعش و شرکت آرامکو عربستان برای واردات نفت عراق و سوریه به قیمت ناچیز خبر دادند.
"رابرت بایر" مؤلف کتاب "خوابیدن با شیطان" از افسران عملیاتی سابق دستگاه اطلاعات مرکزی آمریکا:درخصوص طرح گسترش حرمین شریفین و رابطه آن با شرکت آرامکو میگوید: کسی با توجه به نفوذی که داشت، سعی میکرد تا به اندازهای که میتواند غارتگری کند. این کار توسط وزرای اصلی دولت و هم پیمانان وهابی آنان صورت گرفت که تصمیم گرفته بودند آثار تاریخی را تخریب و دوباره بسازند. بنابراین به شرکت آرامکو دستور داده شد ۱۰۰ میلیون دلار آمریکا کنار بگذارد و مجموعه "بکر بن لادن" مأمور این پروژه شد. ولی به جای آنکه این پول کاملا صرف پروژهها شود، به جیب شاهزادگان ارشد و جمعیت های خیریه و علمای وهابی سرازیر شد.
از سوی دیگر با وجود آنکه اکثریت کارگران شرکت نفت آرامکوی عربستان را شیعیان تشکیل می دهند اما کمترین میزان بهره را از نعمت نفت عربستان برخوردارند و نفوذ خاندان وهابی آل سعود باعث شده تا همواره با آنها به عنوان شهروندان درجه دوم رفتار شود و از حقوق اولیه و بنیادین خود محروم باشند.
یکی دیگر از عواملی که نشان میدهد شرکت نفتی آرامکو کاملا تحت سیطره آمریکا است ماجرایی است که در حوالی سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ با افزایش تنش بین ایران و آمریکا رخ داد. بر طبق گزارشات برخی منابع نفتی اروپایی در سال ۲۰۰۷ شرکت نفتي آرامکو در عربستان که توسط کارشناسان آمريکايي اداره مي شود، از این تاريخ میزان يک ميليون تا يک ميليون و دويست تن سوخت هواپيما را که احتمالا توسط هواپيماهاي موجود در ناوهاي هواپيمابر آمريکايي در خليج فارس مورد استفاده قرار ميگيرد، ذخيره کرده اند. اين در حالي است که همين آمار در مقايسه با سال ۲۰۰۶ نشان مي دهد که ميزان ذخيره سوخت مصرفي اين هواپيماها از سوي آرامکو فقط ۲۰۰ تن بوده است. شرکت آرامکو در صدد بود تا با تامین سوخت هواپیماهای نظامی آمریکا در خلیج فارس احتمال رویارویی دو طرف را تشدید کند.
بزرگترین دلیل وابستگی محض آرامکو به کمپانیهای نفتی غربی در شیوه بهرهبرداری از ذخایر نفتی عربستان مربوط است. بسیاری از کارشناسان حوزه انرژی میدانند که افزایش ناگهانی تولید آسیبهای فراوانی را به میدانهای نفتی وارد میکند و اين امر تاکنون به توليد صيانتی ميادين عربستان آسيبهای جدی رسانده و سبب افت نرخ توليد نفتخام و افزايش ميزان آب همراه ميادين نفتی اين کشور شده است اما عربستان در موارد متعدد برای همراهی با غربیها اقدام به افزایش ناگهانی تولید خود کرده است. بر طبق آمارهای موسسات تحقیقاتی حوزه انرژی با توجه به وارد شدن ميادين عمده عربستان به نيمه دوم عمر خود و افزايش ميزان افت توليد اين ميادين، نقش و توان توليد نفتخام عربستان در آينده بسيار کاهش پيدا خواهد کرد.
منبع: فردانیوز