وحید حاجی پور/ توسعه «كاريكاتوري» شهرها، بازار انحصاري خودرو، عرضه انرژي ارزان با فراواني غيرمتعارف، بيتوجهي به توسعه ناوگان حمل و نقل عمومي و خطوط ريلي درون شهري، نبود نظارت دقيق بر توليد و مصرف خودرو و انرژي، ناديده گرفتن مقوله بهرهوري و كيفيسازي كالاهاي توليدي و. . . در نهايت الگوي مصرف ايرانيان را به مثابه «ميني» كرد كه دولتها را براي خنثيسازي آن با ترديد جدي مواجه كرد.
مصرف بنزين ايران در مقايسه با بسياري از كشورهاي بزرگ دنيا و نرخ متوسط جهاني فاصله چشمگيري دارد به نحوي كه الگوي مصرف كشور دو برابر نرخ جهاني است. گرچه ميزان مصرف انرژي به ويژه بنزين در ايران بارها و بارها مورد نقد قرار گرفته است اما هيچگاه به دلايل اين برونداد توجهي نشده است كه با نگاهي عميقتر ميتوان به ريشههاي آن دست يافت.
۱- خودروي گران، بنزين ارزان: در تمامي كشورهاي توسعه يافته و حتي در حال توسعه خودرو ارزان و بنزين گران است اما در ايران، اين مهم كاملاً برعكس است؛ خودروهاي بيكيفيت و غيرقابل تعريف در استانداردهاي جهاني، به قيمتي غيرواقعي و گزاف در فضايي كاملاً انحصاري عرضه ميشود و در مقابل بنزين ارزان به عنوان مشوقي براي خريد خودرو به باكها سرازير ميشود. اين اشتباه استراتژيك موجب ميشود «عمر كاري» خودروها با افزايش مواجه شود به طوري كه ميانگين استفاده مصرفكننده از خودروي شخصي در ايران ۱۰ سال برآورد ميشود، در حالي كه استاندارد جهاني بين سه تا پنج سال است. عرضه خودروي ارزان در مقابل بنزين گران باعث ميشود كه اولاً خودروسازان در بهرهگيري از تكنولوژيهاي كاهش مصرف سوخت از يكديگر سبقت بگيرند چراكه براي حفظ بازار و مشتريهاي خود ناچار به كاهش مصرف خودروهاي خود هستند زيرا بنزين يك سرمايه شمرده شده و بخش مهمي از هزينههاي خانواده را تشكيل ميدهد. دومين ويژگي اين قاعده كاهش آلودگي هواست؛ در كشور توسعهيافتهاي كه هر سه سال خودروها تعويض ميشوند، آلودگي هوا بسيار كمتر از كشوري است كه عمر خودروهاي شخصي آن ۱۰ سال است آن هم كشوري كه خودروهايش به خودي خود آلودهكننده هوا هستند.
۲- تشويق ناخواسته دولتها به مصرف بنزين: روزگاري شركت جنرالموتورز به دليل كاهش فروش خود در چشماندازي پژوهشي به اين نتيجه رسيد كه با وضعيت موجود در آيندهاي نزديك ورشكست خواهد شد لذا به دولت پيشنهاد داد با سرمايهگذاري خود جادههاي بين شهري را توسعه دهد؛ مديران اين شركت به خوبي درك كرده بودند راه نجاتشان نزديك كردن شهرها به يكديگر است لذا طي سه سال در امريكا بيش از ۴۰ هزار كيلومتر جاده كشيدند تا اين شركت با استفاده از اين شيوه بازار خود را در امريكا تضمين كند. در واقع جادهسازي در امريكا براي تضمين فروش خودروهاي جنرالموتورز به كار گرفته شد و در ايران نيز چنين موضوعي هرچند ناخواسته تكرار ميشود، به عنوان مثال تهران به دليل تراكم بالاي جمعيت و خودرو سالهاست با «قفل ترافيكي» دست و پنجه نرم ميكند اما مسئولان امر به جاي توسعه حمل و نقل عمومي، صاحبان خودرو و متقاضيان آن را از طريق احداث زيرگذر، روگذر، تونل، دوربرگردان و. . . به استفاده از خودروهاي شخصي و مصرفگرايي تشويق ميكنند. بايد پذيرفت تهران به پايان ظرفيت تردد خودروها رسيده است و به جاي بهرهگيري از اين امور بايد به سمت توسعه شبكه مترو و ناوگان حمل و نقل عمومي حركت كرد و نه آنكه با فراموشي اين مهم، براي روانسازي ترافيك و آماده كردن فضاي رواني، درصدد برطرف كردن بحران بود. در كشورهاي توسعهيافته خودروهاي شخصي براي تعطيلات آخر هفته كاربرد دارند زيرا شبكه حمل و نقل عمومي با ظرفيت مطلوبي نسبت به نيازهاي هر شهر خدمات موردنياز را ارائه ميدهد اما اين موضوع در ايران متفاوت است كه نيازي به بازگو كردن مصائب استفاده از مترو و اتوبوس نيست!
۳- صاحبان ثروت: مردم معتقدند در كشوري كه داراي بيشترين ذخاير نفت و گاز جهان است، عرضه بنزين ارزان جزو وظايف ذاتي دولتهاست در حالي كه چنين ذهنيتي به طور كل منسوخ شده است. هرچند چنين تصوري حاصل اشتباهات مكرر دولتمردان در شكل دادن تفكر مصرفگرايي است. اگر دولتها در يك دوره ۱۰ ساله و حتي ۱۵ ساله نسبت به اصلاح الگوي مصرف و شفافيت لازم در برنامههاي اقتصادي اهتمام جدي ميورزيدند و از سويي، ملزومات مورد نياز را آماده ميكردند، به طور قطع چنين تفكري در جامعه حكمفرما نميشد كه اقتصاددانان محافظهكار شده و سياستگذاران از واهمه بروز نارضايتيهاي اجتماعي مدارا را در پيش ميگرفتند. ظهور چنين تفكري ريشه در بيبرنامگي و حفظ مشروعيتي است كه دولتها براي خود قائل شده بودند. اجراي غيرمنطقي قانون هدفمندي يارانهها طي سالهاي گذشته هم نتوانست نقش مؤثري را در اصلاح الگوي مصرف ايفا كند زيرا مردم به انرژي ارزان عادت كردهاند.
چهارشنبه ۷ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۶