به گزارش میز نفت، «حلقه مریدان» دانشگاه صنعت نفت که رویاهایشان اینک تحقق یافته، حکایتی جالب دارند. اینگونه می توان روایت کرد که آنان وزارت نفت را نه «فتح» که «تسخیر کرده اند»، «تصمیم گیری» شدهاند که «تصمیم سازی» نیز کرده و مقام عالی وزارت را تحت فشار قرار می دهند. اراده شان معطوف به عمل شده و می سازند آنچه را که هدف گذاری کرده اند. و اینگونه می شود که کرسی به کرسی و میز به میز نام ها از پاکت برون کشیده می شود تا جانمایی ها کامل شود.
اجازه بدهید، سریع تر حرکت کنیم. «دانشگاه نفتیها» اینک، تار و پور وزارت را میبافند با این قید که خاصه گزینی شده و برخی از چهرههایی که در زمان تحصیل، کلونی استراتژیکی را تشکیل داده بودند هماکنون قبای مدیریت ارشدی را بر تن کردهاند که گشاد است و زار.
«محسن خجسته مهر» اما از معروفترین اینهاست؛ مدیر دزفولی شرکت ملی نفت ایران که حسب یک اتفاق در سال 88، از کارشناس عادی در مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت، بنا به تصمیم مسعود میرکاظمی، معاون وزیر نفت در امور برنامهریزی شد و دیگر هم از موضع معاونت پایین نیامد. او در نفت ماند و در دوران مدیریت زنگنه، قائممقام معاونت برنامهریزی شد و پس از شش سال، در سال 98 به ستاد اجرایی رفت تا نزد مخبر کارت حضوروغیاب بزند.
او اما دوباره به نفت بازگشته نه اینکه چیزی جاگذاشته باشد؛ او آمده تا بماند و شاید هم در آینده حتی وزیر هم شود. موفقترین فرد در کلونی «دانشگاه نفتیها»، حالا بهواسطه ارتباطات خود مدیرعامل شرکت ملی نفت و معاون وزیر است. البته او تنها معاون دانشگاه نفتی اوجی نیست؛ در کنار او احمد اسد زاده قرار دارد؛ سرپرست معاونت بینالملل وزارت نفت. اسد زاده همداستان جالبی دارد. او یک کارشناس ساده در این معاونت بود که به مدد نزدیکی به کلوپهای قدرت و جناحهای سیاسی بهمانند سایر همقطاران خود معاون وزیر شد. مانند سجاد خلیلی، معاون نظارت بر منابع هیدرو کروبوری که او هم جزو تیم دانشگاه نفتیهاست.