به گزارش میز نفت ، یکی از سلسله برنامه های «روایت» که در ایام انتخابات پخش شد به موضوع نفت و نیرو اختصاص داشت. این برنامه با حضور سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نامزد انتخابات ریاست جمهوری، مهندس خجسته کارشناس حوزه نیرو و مهندس کهتری کارشناس حوزه نفت بود.
*مزیت نسبی کشور نباید تبدیل به اهرم فشار شود
مجری: آقای دکتر جلیلی سوال نخست را با شما آغاز میکنم در مورد اینکه بخش نفت، مهمترین بخش اقتصاد ایران است، این بخش تنظیم کننده روابط اقتصادی ایران در صد سال اخیر با بقیه نقاط دنیا بوده و همین طور تامین کننده بخش مهم رفاه و انچه که ما به عنوان اقتصاد ایران میشناسیم بخش نفت و مشتقاتش بوده اما در ده سال اخیر اتفاقاتی افتاده که این را از نقش قبلی که برای ایران چه در حوزه اقتصاد و چه در حوزه فرا اقتصاد بازی میکرده خارج کرده. بخشی از این موضوع به انقلاب شبه نفت توی امریکا برمیگردد که وابستگی آمریکا را به نفت خاورمیانه از بین برده. امریکا امروز متاثر از تولید نفتش است و متاثر از برنامه بنزینی اوباما تبدیل به یک صادرکننده خالص نفت شده و منطقه خاورمیانه تفاوت ژئوپولوتیک برایش پیدا کرده نسبت به پیش از انقلاب نفتیاش. این نفت ایران را تحریمپذیر کرده و امریکا هم فرصت را از دست نداده و بلافاصله به سراغ استفاده از این ابزار رفته. سوال من دو تا سوال در این مورد دارم. آن هم این است که با توجه به شرایط جدید، روابط ایران با غرب و روابط ایران و جهان چه طور تعریف خواهد شد. این ناشی از این که ما دیگر به عنوان تامین کننده امنیت انرژی غرب به خصوص امریکا شناخته نخواهیم شد و سوال دومم این است که با همین تحریمهای نفتی چه باید بکنیم. آیا با این تحریمها امکان رشد اقتصادی برای ما فراهم خواهد بود. آیا امکان اینکه از نفت همچنان به عنوان یک فاکتور موثر اصلی توی اقتصادمان استفاده کنیم فراهم خواهد بود چنین امکانی یا نه.
سعید جلیلی: نفت به هرحال یک مزیت نسبی کشور ما است. ما این نعمت خداداد را داریم که به لحاظ منابع نفت و گاز در رده دوم جهان قرار داریم. پس این برای ما یک فرصت باید باشد. باید یک مزیت نسبی باشد که اتفاقا با برنامهریزی روی آن بسیاری از مسایل اقتصادی خودمان را حل کنیم. اینجا به نظر من دو تا نگاه میتواند وجود داشته باشد. این بحث قابل گفتگو است این دو نگاه در عرصه انتخابات که ما در نزدیکی آن هستیم نگاههای خودشان را، ادله خودشان را بیان کنند. یکیاش این است که ببینید یک نگاه این است که خیلی خب نفت این طوری است، ما همچین فرصت خدادادی در اختیار ما است بتوانیم بفروشیم از منافعش هم استفاده کنیم، مثلا مشکلاتمان را در سایر عرصهها با این حل کنیم که این نگاه تقریبا شاید در صد سال اخیر در کشور حاکم بوده.
یعنی نفت را به عنوان یک ماده مصرفی استفاده میکردند، یعنی مورد توجه قرار میدادند، عمدتا میفروختند و پولش را مثلا مسایل کشور را سعی میکردند به نوعی حل کنند. من این نگاه را غلط میدانم. یک نگاه در برابر این وجود دارد که اگر شما مزیت نسبیتان نفت و گاز هست، از این باید یک استفاده حداکثری بکنید. شما باید با این نگاه حداکثری ببینید چه میزان از مسایل کشور را به شکل حداکثری میتوانید حل کنید. ببینید یک وقت هست شما میگویید من نفت را میفروشم پولش را میگذارم حقوق کارمندم را میدهم. این چیزی که متاسفانه سالها در این کشور به اصطلاح وجود داشته. یک وقت این است که میگویید نه، من نفت را ازش استفاده میکنم چگونه، اینکه آن حداکثر ارزش افزودهاش را من خودم در داخل کشور انجام میدهم آن محصول و فرآوردهاش است که به جهان عرضه میکنم. آن موقع ببینید تفاوت خیلی زیاد میشود. یعنی مثلا اگر این طوری شما برایت نفت میشود بشکهای پنجاه دلار، ان طوری به میزانی که شما بخواهید رویش کار کنید ارزش افزوده ایجاد کنید چه بسا تا هزار دلار، دو هزار دلار و بیشتر هم برسد. خب این حتما شیوه دوم بهتر است.
اما بحثی که اینجا مطرح میشود این است که خب بله این حرفها حرفهای خوبی است اما اینها شاید مثلا شعار باشد. چگونه این کار را میخواهیم انجام بدهیم که حالا این را من توضیح خواهم داد. اما اگر این نگاه دوم را داشته باشیم آن نکاتی که شما بیان فرمودید هیچ کدام دیگر تهدید برای شما نخواهد بود. ببینید نمیشود شما یک موضوعی مزیت نسبی شما باشد، که مثلا دارای دومین ذخایر نفت و گاز جهان باشید بعد این یک اهرم فشار بر شما باشد. این نشان میدهد این یک رویکرد یک جاییاش غلط بوده، یک چیزی که مزیت نسبی شما است، شما ذخایر دوم جهان را در آن دارید بعد حالا بشود اهرم فشار روی شما. اتفاقا دیگران باید نگران باشند که بله این اهرم در اختیار ایران است، حالا ایران قرار است با این چگونه رفتار کند، چه بازی انجام بدهد.
پس من میخواهم بگویم اگر شما رویکرد دوم را داشته باشید اصلا آن موضوع سوال شما عملا منتفی میشود. بله شما اگر منفعل باشید بگویید من فقط در نفتم میخواهم مثلا کشف کنم، استخراج کنم، بفروشم، اگر کسی هم از من نخرد خب بله واویلا میشود. این بله، این حتما آن نکتهای که فرمودید نگرانکننده میشود. اما اگر بگوییم نه، این نفت را من دارم و از این میخواهم یک استفاده حداکثری بکنم. حالا اینجا شما مثلا میگویید من در کشور مشکل اشتغال دارم. خب حالا شما اشتغال را آن وقت ببینید با همین موضوع چگونه میتوانید ایجاد کنید و مشکلی به اسم به اصطلاح بیکاری را رفع کنید. یک وقت هست نفت را درمیآورید میفروشید، یک وقت هست که نفت را نه ارزش افزودههای فراوان بهش میزنید. با هر ارزش افزودهای که میزنید یعنی اشتغال، یعنی افزایش ارزآوری، افزایش درآمد.
پس این دو تا نگاه متفاوت شد. من بحثم این است ما متاسفانه در کشور دیدگاههای غلطی داشتیم. دیدگاههایی که حتی قائل به پالایشگاه برای تولید بنزین هم نبودند مثلا میگفتند نه آقا، ما نفت که زیاد داریم، بنزین هم که برایمان تولید میکنند بخریم. آمدند مسئولینی توی همین تلویزیون بیان میکردند که ما اصلا به پالایشگاه نیاز نداریم، اصلا اقتصادی نیست. این نگاه هم به نظر من به لحاظ اقتصادی غلط بود، هم به لحاظ راهبردی غلط بود. به گونهای که دشمن را به طمع میانداخت خب پس از این اهرم استفاده کنیم. من حالا اینجا بر این مبنا میخواهم عرض کنم که نه، ما اگر برای آینده، حالا آنچه که گذشت که جای خود، حالا اگر بخواهیم آن را بحث کنیم مفصل جای صحبت دارد. ولی بهرحال الان عرصه انتخابات این است که برای چهار سال آینده و یا سالهای بیشتر چه برنامهای دارید. من میگویم اینجا باید نفت را و انرژی را و گاز را به عنوان یک فرصت برایش برنامه داشت، برای این که یک شما با این اشتغال ایجاد کنید، ارزآوری ایجاد کنید، صادراتت را افزایش بدهی، تولید خودت را رونق ببخشی و خیلی بحثهای دیگری که توی این عرصه وجود دارد. خوشبختانه امروز ما در یک شرایط بسیار مثبتی هم قرار داریم.
از چه نظر؟ از نظر اینکه اولا ما امروز یک نیروی انسانی متخصص جوان تحصیلکرده داریم. دوم اینکه همین فشارهای تحریمها امروز برای شما یک فرصتهایی را ایجاد کرده که همین نیرو توانسته است به خودش اتکا کند و خیلی کارهای بزرگ را انجام بدهد. ما با استفاده از چنین فرصتی اتفاقا میتوانیم حالا همین تهدیدهایی که در این حوزه به سمت ما متوجه میشود را تبدیل به فرصت کنیم. این آن بحث اصلی است که حالا این که چگونه را من توضیح اگر میخواهید الان بدهم یا حالا خدمت دوستان بیان کنیم که شیوههای بسیار خوب و کم هزینه و پرفایدهای وجود دارد که به شما امکان میدهد در این عرصه حتی آن سطح هماوردی خودت را با کسانی که میخواهند از اهرم تحریم استفاده کنند ارتقاء بدهی یعنی خودت را به یک سطح بالاتری در این هماوردی اقتصادی و راهبردی برسانی. حالا آن را من توضیح خواهم داد یعنی اینکه نه تنها شما دیگر نگران فروش نفتت نباشی، بلکه خریدار نفت باشی. بگویی من روش ها و سیاستی را دارم دنبال میکنم که میخواهم نفت را استفاده حداکثری بکنم بلکه نفت میخرم. نفت را اصلا یک قطرهاش را هم نمیفروشم.
*امکان جذب سرمایه داخلی برای احداث پالایشگاه و پتروشیمی وجود دارد
مجری: آقای دکتر، سرمایهگذاری توی لایه اول نفت و گاز، مثل پالایشگاهها و پتروشیمیها احتمالا آن چیزی که مدنظر شما است دو تا چالش اصلی دارد. چالش نخستش خود سرمایه است که خب ما با منابع کافی و توی این خصوص روبرو نیستیم، در اختیار نداریم و چالش دومش هم چالش فنی است یعنی اینکه آیا ما تجهیزات پیشرفته کافی برای توسعه پتروپالایشگاهها و پتروشیمیها در اختیار داریم یا نه. چون میدانید خیلی از آنها در حوزه هایتک تعریف میشوند و بلاخره دسترسی به اینها دشوار هست.
سعید جلیلی: ببینید من برای هر دو تا موضوع توضیحاتی را عرض کنم خدمت شما. اولا اینکه گفته میشود ما مشکل سرمایهگذاری داریم. اصل این فرض غلط است. چرا این بیان میشود. ببین ما امروز در اقتصاد کشور ما همین الان روزانه دارد دو هزار میلیارد تومن خلق پول میشود ، اینجا کجا میرود؟ در همین هشت سال گذشته، 470 هزار میلیارد تومان در سال 92 دولت تحویل گرفته، الان چند است؟ 3400 میلیارد تومان،یعنی انقدر اتفاقا این یک فرصت است برای حالا جدا از اینکه خلق پول درست است یا غلط ولی بالاخره یک واقعیتی است که فعلا وجود دارد. اتفاقا یک فرصت هست که این نقدینگی هدایت بشود به سمت یک بازار صحیح، به سمت تولید، به سمت استفاده از مزیت نسبی کشور.
این یک . ضمن اینکه شما اگر ما میگوییم نفت یک به اصطلاح مزیت نسبی کشور ما است اتفاقا یکی از آن فرصتهایی که برای کشور هست این هست که شما آحاد مردم را شریک کنید در صنعت نفتتان، یعنی چی. یعنی این سرمایهای که دست مردم هست نمیدانند این را چگونه ازش استفاده کنند در عرصههای مختلف. تا بازار سکه چیز میشود میرود آن سمت، بازار ارز میشود فلان. شما این را بیاور سمت یک بازاری که درست باشد، اصولی باشد، پایدار باشد، به تولید، به رونق، به اشتغال کشور کمک کند. ما یک حجم عظیمی از سرمایه امروز دست مردم هست. مردم هم اتفاقا استقبال میکنند. دوست دارند این سرمایهشان در جهت حالا اگر سودی میخواهند ببرند در جهت پیشرفت کشور، آبادانی کشور، ایجاد اشتغال هم باشد و این بحث مهمی است. بر همین مبنا به نظر من این فردی که بیان میشود سرمایه از کجا، من میخواهم بگویم اصل این فرض، یک فرض درستی نیست.
نکته دومی که فرمودید راجع به فناوری این موضوع است که آقا این بعضی چیزهایش یک فناوریهای مثلا پیشرفته میخواهد که شاید ما نداشته باشیم. ما انجا جلسات متعددی داشتیم. من تخصصی در حوزه مباحث فنی و تخصصی نفت و انرژی ندارم، اما جلسات متعددی داشتیم با کارشناسان این بحث ، با مدیران این بحث، کسانی که سالها در این عرصه بودند. من یک مثال برای شما بزنم سال 91-90 که تحریمهای امریکا شروع شد و شدت گرفت، ما همزمان هفده سکوی نفتی ما داشت در جنوب کشور برپا بود.
مجری: پارس جنوبی را میفرمایید؟
سعید جلیلی: بله، هفده سکو داشت آنجا کار میکرد. در شرایط سخت تحریم. خب این در شرایطی بود که دوستان میگویند این مطالعهای که دارند که قبل و بعدش ما چنین شرایطی نداشتیم و اینها کارشان را ادامه میدادند و داشتند با قدرت کار را دنبال میکردند که یکی از آن بحثهایی که حالا من در جلسات مختلف عرض کردم، شما اگر میخواهید تصمیمی برای چهار سال آینده بگیرید حتما باید مبتنی بر یک تصویر درست از هشت سال گذشته باشد که شما در هشت سال گذشته، تصویر کنید که چه شرایطی بوده است. واقعا هم با یک نگاه منصفانه، با یک نگاه درست، نقاط قوت را ببینیم، ضعف را ببینیم، اگر نقطه قوتی بوده آن را تحکیم کنیم، تقویت کنیم ادامهاش بدهیم. اگر خدای نکرده نقطه ضعفی هم بوده خب ان را برطرف کنیم. اگر مثلا احتیاج به تکمیل یا تصحیح داشته، تکمیل یا تصحیحش کنیم.
خب در همین هشت سال گذشته یکی از آن نقاط اشتباهی که بوده، این بوده است که به جای اینکه شما بیایی به نیروی انسانی ماهر و فنی و متخصصی که در داخل داری و امکاناتی که در داخل داری تکیه کنی و آن را تقویت کنی و اگر ضعفی هم دارد به نوعی آن ضعف را برطرف کنی و آن ضعف را رفع کنی آمدی هی مثلا امید بستی به کسی یا سرمایهگذاری بیاید یا مثلا به لحاظ فنی بیاید به شما کمک کند. نتیجهاش چی شد؟ شما دیدید توی همین پارس جنوبی وقتی که آمدید همین فازهایی که دست خود شما بود داشتید شروع میکردید، دادید به کی؟ چی شد؟ آمد بله ظاهرش این بود که آمد یک قرارداد بست ولی اجرا کرد؟ یک روز هم اجرا کرد؟ چند سال کشور شما را معطل کرد، ظرفیت شما را معطل کرد به اندک بهانهای هم دوباره رفت.
من اتفاقا بحثم این است که اگر ما میخواهیم از این موضوع خوب استفاده کنیم، از این عرصه استفاده کنیم، باید در همین موضوعات، در عرصه انتخابات اینها را بحث کنیم که آقا واقعا کدام کار درست بوده، کدام کار غلط بوده و به نظر من این عرصه یک عرصهی خوبی است. همه هم انشالله با نیت خیر اگر کاری کردند یا امروز بحثی دارند بیان میکنند که مردم بتوانند انتخاب کنند کدام مسیر. اینکه ما معطل بمانیم به امید یک سرمایه خارجی که هیچ وقت نیامد. به امید یک فناوری پیشرفته خارجی که نیامد. کشور را معطل گذاشت و بعد هم نتیجهاش این باشد که فقط نفت خام بفروشیم که یک مدل هست. یک مدل دیگر هم این است که نه اتفاقا من این را تبدیل به فرصت کنم، متکی بشوم به نیروی داخلی، به سرمایه داخلی و بنایم هم این نباشد فروش نفت خام. بلکه تا جایی که ممکن است ارزش افزوده را در داخل انجام بدهم.
*کشورهای بدون نفت هم پالایشگاه ساز شده اند
*دولت روحانی اجرای قانون حمایت از صنایع تکمیلی را معطل گذاشت
مجری: متشکرم. آقای مهندس کهتری در موضوع ادامه زنجیره صنعت نفت، کشورهای نفتی دنیا چه جور رفتاری نشان میدهند، چه کار میکنند؟ ایا به همین شکلی که ما عمل میکنیم و کردیم عمل میکنند یا شیوه دیگری را در پیش میگیرند؟
پیام کهتری: ببینید من از یک زاویه دیگر به بحث در واقع تحریم یک گریزی داشته باشم به سبب فرمایش جناب آقای دکتر. تمرکز تحریم روی بحث فروش نفت در واقع عملا اتفاق افتاده. اینکه نفت را چه جور از زیر چتر تحریم ما بخواهیم دربیاوریم باید ببینیم دنیا با نفت چه میکند. دنیا با نفت چه میکند قاعدتا تعریفش و تنها راه حلش ساخت پالایشگاه است. یعنی ما وقتی نگاه میکنیم به بعضی کشورها که اتفاقا حتی نفت خام هم ندارند.
کشوری مثل ایتالیا، فرانسه، کره جنوبی و حتی هند، اینها کشوری هستند که نفت خام ندارند یا بعضاً کم دارند. قائل به این هستند که نفت خام را وارد کنند و تبدیل به فرآورده کنند. این کشورها عمدتا توی لایه اول ساخت پالایشگاه را امنیت میدانند یعنی از بابت امنیت و استراتژی این موضوع. توی مرحله بعدی اقتصادی نگاه میکنند به این قضیه و وقتی شما ورود میکنید به بعضی از کشورها که خودشان دارنده نفت و گاز هستند، میخواهید ببینید رویکرد آنها چی بود برای در واقع فروش نفت. میبینیم اتفاقا آنها مسیری غیر از مسیر ما را طی کردند یعنی آمدند یک بخشی از آن نفت خامی که خودشان داشتند را داخل پالایشگاههای خودشان مصرف کردند، آن بخشی را هم که صادر کردند با آن رویکردی که ما داشتیم نبوده، یا در پالایشگاههای کشورهای هدف، سهام آن پالایشگاه را داشتند یا کاملا متعلق به خودشان بوده.
ما خلاف این مساله را دنبال کردیم. ببینید ما اگر در حوزه کاهش اثرات تحریم توی حوزه نفت و گاز بخواهیم قدم برداریم اولین قدمی که باید برداریم و مهمترینش این است که در داخل کشور باید پالایشگاه بسازیم. ببینید ما یک پالایشگاه به اسم ستاره خلیج فارس بعد از سال 76، یعنی فکر کنید از 76 تا 1400 فقط یک پالایشگاه ما ساختیم. این پالایشگاه بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی دنیا بود. این پالایشگاه که ساخته شد، نه تنها ما را از واردکننده بنزین به صادرکننده تبدیل کرد که در بحث اقتصادی، ما که سالی حداقل دو میلیارد دلار واردات بنزین داشتیم الان به نقطهای رسیدیم که سه میلیارد دلار صادرات فقط بنزین از این پالایشگاه داریم، یعنی اگر ما حرکت میکردیم به سمتی که پالایشگاه بسازیم ما شاهد ستاره خلیج فارس بودیم. بحث امنیت انرژی و در واقع بحث صادرات فرآوردهها را هم اگر جدی دنبال میکردیم چند تا پالایشگاه مثل ستاره خلیج فارس میسازیم.
این تحریمی که الان روی فروش نفت وجود دارد که روی میز در واقع امریکا هست و هر بار میخواهد این را ازش استفاده کند کمرنگ میشود باز. یعنی فرصتی که جناب آقای دکتر مطرح میکنند الان تهدید است. ما این را اگر میخواستیم به فرصت تبدیل کنیم اولین گامش چی بود؟ پالایشگاه میساختیم،ولی اگر میخواهیم رویه کشورهای دیگر را نگاه کنیم ما قبلا هم توی راهبردهایمان داشتیم، توی مالزی، توی سوریه، توی کشورهای افریقایی دنبال این بودیم که پالایشگاه بسازیم، مشارکت کنیم در ساخت. همه اینها رها شد. به خاطر چی؟ به خاطر اینکه یک تفکری وجود داشت که آقای دکتر اشاره کردند که ما حرکتمان به سمت ساخت پالایشگاه اولا اقتصادی نیست، ثانیا اگر سرمایهای داریم برویم میدان نفتی توسعه بدهیم. چرا باید بدهیم بنزین وارد کنیم.
خب شما ببینید در رأس یک دستگاه، اگر یک مسئول ارشد یک تفکر راهبردی غلط را بخواهد تزریق کند به بدنه، ولو اینکه یک سال در این مجموعه حضور داشته باشد اثرات آن تفکر غلطش ممکن است تا دهها سال ادامه داشته باشد. شما این را در نظر بگیرید کسی که شانزده سال، پانزده سال، چهارده سال در آن مجموعه با همان تفکرات را داشته باشد قطعا تا چهل سال اثرات آن تصمیم غلطش هست. حالا به عنوان راهکار اگر بخواهیم نگاه کنیم به این قضیه که ما چه میتوانیم بکنیم. ببینید بحث ساخت پالایشگاه در داخل از اوجب واجبات است یعنی اگر ما میخواهیم به صورت عملیاتی و کاملا برنامه ریزی شده ورود کنیم، ساخت پالایشگاه را بیتعارف باید انجام بدهیم.
فرمایش شما بابت اینکه ما مشکل کمبود منابع مالی داریم یا بحث فنی که ممکن است پاشنه آشیل ساخت پالایشگاه باشد، من این طوری عرض کنم خدمت شما. ببینید ما موقعی راجع به عدم توانمندی در ساخت پالایشگاه میتوانیم صحبت کنیم که تجربهای نداشته باشیم توی ساخت پالایشگاه که الحمدالله جمهوری اسلامی الان تجربه ساخت یک پالایشگاه که بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی است وجود دارد. تجربهی افزایش ظرفیت پالایشگاه اراک وجود دارد که اتفاقا این پالایشگاهها موقعی عملیاتی رویش انجام شد که ما در اوج تحریمها بودیم. اوج فشار برای اینکه حتی همان چند تا پیمانکار چینی یا پیمانکارهایی که مالزی بودند و امثالهم بروند. توی بحث تامین تجهیزات و قطعات به شدت دچار ضعف و مشکل بودیم ولی این پالایشگاه ساخته شد. حالا شما دقت کنید این پالایشگاه در شرایطی ساخته شد که ما این محدودیتها را داشتیم. حالا شما نگاه کنید این پالایشگاه زمانی که ساخته شد به لحاظ اشتغالش هم که نگاه کنیم، در دوره ساخت حدود پانزده هزار نفر فقط نیروی انسانی آنجا مشغول به کار بود، فقط این یک دانه پالایشگاه. این پانزده هزار نیروی انسانی ضرب در حداقل سه نفر کنید چهل و پنج هزار نفر مستقیم خانواده درگیر این موضوع بودند.
حالا این بحث پالایشگاه ستاره خلیج فارس شد، کنار این موضوع قرار بدهیم که ما یک موضوع دیگری برای اینکه این بحث پالایشگاهسازی تسهیل بشود، سرمایهگذاری توی آن بهتر بشود، اینکه کسی که دغدغه حضور در این حوزه را دارد بتواند راحت تصمیم بگیرد توی این زمینه هم اقداماتی انجام شد. ما موضوعی که خیلی جدی پیگیری میکردیم البته با حمایت و کمک مجلس شورای اسلامی، سال 98 قانونی تصویب شد به اسم قانون حمایت از صنایع تکمیلی.
این قانون حرفش چی بود؟ اینکه اگر کسی میخواهد توی حوزه پالایشگاهداری سرمایهگذاری کند بیاید من کمکش میکنم هم افزایش سودش را تضمین میکنم، هم یک سال الی دو سال از او آن ماده اولیه یا نفت خامی که بهش میدهم پولش را نمیگیرم و قس علی هذا. خلاصه اینکه این در واقع قانون الان بستر بسیار خوبی است. اتفاقا ما نکتهمان اینجا است. ما یک بستری را مجلس فراهم کرده. بعد از حدود چهل سال از انقلاب گذشته.
حالا یک اعتقاد و یک عزمی باید پشت این موضوع باشد برای اجرایی کردنش. الان نگاه میکنیم یک سال و خردهای از عمر آییننامه حتی این پالایشگاه گذشته، اما دولت توی این زمینه واقعا موثر عمل نمیکند. یک قراردادی را که باید امضا کند که آن سرمایهگذار با یک انرژی و با یک اطمینان خاطری ورود کند در عرصه سرمایهگذاری، آن را دوازده سیزده ماه است معطل گذاشته. یعنی میخواهم این را عرض کنم خدمت شما که اول دولت توی این زمینه باید واقعا عزمش را داشته باشد و اعتقادش را داشته باشد چون اگر توی مرحله اول این عزم و اعتقاد نباشد همان مسیر چهل سال قبل دنبال میشود.
نکته بعدی فرمایش جناب آقای دکتر، ما یک بدنه توانمند از نیروی انسانی داریم که سالها است دچار یک یأس و ناامیدی شده و اتفاقا پتانسیل بسیار خوبی است برای اینکه این توانمندی آنها در واقع توی این عرصه به کار گرفته بشود. توی بحث سرمایهگذاری هم ببینید یک موقع هست شما میخواهید یک پالایشگاه بسازید پنج میلیارد دلار سرمایه میخواهد. خب ابزارهای مالی که این پنج میلیارد دلار را بیاورد وجود دارد. به اضافه اینکه شما وقتی پنج میلیارد دلار سرمایهگذاری میخواهید بکنید برای پالایشگاه، لزوما همان ابتدا پنج میلیارد دلار نمیخواهد. فقط کافی است هر چه رجوع کنید به اینکه شما مثلا یک میلیارد دلارش را بیاورید، میتوانید در ادامه از محل تولید مواد اولیه یا محصولات اولیه، ادامه پالایشگاه را بروید. یعنی اگر ما توجیهمان بر این باشد که این کار را نکنیم یعنی توجیهمان این باشد که این کار را نکنیم، میتوانیم مسایل حاشیهای زیادی درست کنیم اما اگر عزم و اعتقاد داشته باشیم که توی این مسیر حرکت کنیم کارهای جدی میشود انجام بدهیم.
ما در حوزهی ساخت پالایشگاه حداقل بحثی که الان وجود دارد و این ظرفیتی که قانون ایجاد کرده تا دو میلیون بشکه پالایشگاه ساخته بشود. این دو میلیون در واقع ظرفیت، اشتغالی که برآورد شده حداقل پانزده تا بیست هزار نفر اشتغال مستقیم بعد از بهرهبرداری است سوای اینکه بحث ارزش افزوده و کاهش اثرات تحریم است. یعنی توی این حوزه، راهکار به شدت وجود دارد. ما به عنوان یکی دیگر از راهکارهایی که میشود توی حوزه ساخت پالایشگاه بهش اشاره کرد ظرفیتهایی است که مثلا توی بحث توافقنامه با چین ما امضا کردیم. خب میتوانیم از چین به عنوان پیشنهاد، یا در خود چین پالایشگاه با مشارکت بسازیم یا در داخل کشور. چرا ما نفت خاممان را قائل به این بشویم که مستقیم به یک پالایشگاهی بدهیم و پولش را بگیریم تمام. در صورتی که میتوانیم در آن کشور یا سهامدار بشویم، یا در داخل کشورمان. به صورت مشارکتی سرمایهگذاری بکنیم.
* ما از هر یک میلیون تن تولید محصولات پایین دستی پتروشیمی، میتوانیم دویست هزار شغل ایجاد کنیم
مجری: بسیار خب. آقای دکتر راجع به اشتغال توی صنایع پایین دست صحبت کردید. با پالایشگاه ساختن و پتروشیمی ساختن و تکمیل زنجیره ارزش فکر میکنید واقعا چقدر شغل میشود ایجاد کرد. علیرغم اینکه میدانیم توی صنایع بالادست ما خیلی اشتغالزایی نخواهیم داشت بابت مثلا بهرهبرداری و امثال اینها.
سعید جلیلی: ببینید چرا به نظر من توی همان صنایع بالادستی هم به هرحال اشتغال زیادی ایجاد خواهد شد. این طور نیست که بگوییم نخواهد شد و من یک اشارهای بکنم بحث قبل را. خب واقعا یک نگاه بود که میگفتند نه ما نمیتوانیم نفت بفروشیم. مثلا سرمایهگذار خارجی هم نداریم، توانمندی داخلی هم نداریم انجام نمیشود. خب این نگاه باید شکسته بشود. یعنی باید این نگاه غلط بودنش برای جامعه روشن بشود.
ما واقعا در این چند سال گذشته دوستان ما در همین کارگروه نفت خیلی وقت گذاشتند. این طرح پتروپالایشگاهها را وقتی که دوستان مطرح کردند و دنبال میکردند عدهای میگفتند خب این حرفها شعار است. من یادم است در جلساتی مطرح میکردند میگفتند اینها شعار است. یکی دو تا جمله هم بیان میکردند که آقا پولش کو، فناوریاش کو، فلان کو این طور چیزها. خب پیگیریاش را من همین جا تشکر کنم واقعا دوستان این طرح ساخت پتروپالایشگاه را که مطرح کردند، به مجلس دهم ارایه کردند. دوستان مجلس دهم با اینکه حالا شاید به لحاظ سیاسی هم با ما همراهی نداشتند اما انصافا با این موضوع منصفانه برخورد کردند. این طرح وقتی که بهشان ارایه شد و در کمیسیون انرژی مجلس دهم آنها ازش استقبال کردند، پیگیری کردند، دنبال کردند و مصوب شد. این خودش یک بحث خوب شد یعنی در آن مجلس دهم که ما آن زمان بحثمان این بود که از چنین موضوعی شما میتوانید اگر مثلا مثل همین پالایشگاه خلیج فارس، اگر شما هشت تا مثل این بسازید همان طور که عرض کردم شما عملا تنگه هرمز را به لحاظ اقتصادی میبندید نه با اهرم امنیتی یا دفاعی. یعنی شما میشوی خریدار نفت در منطقه. یعنی شما اجازه نمیدهید کسی را دیگری بیاید نفت مثلا عراق را بخرد. خود شما حتی نفت نه تنها محتاج فروشش نمیشوید نفت میخرید و آن را تبدیل میکنید به فرآورده و پالایشگاه و این به نظر من هم آثار ارزآوری، اشتغال اینها زیاد دارد.
خود دوستان وزارت نفت الان بیان میکنند که ما در همین شرایط فشار حداکثری، درهمین شرایطی که میگویند تحریمها بسیار سخت است ما برای فروش فرآورده هیچ مشکلی نداشتیم. چون میدانید آن فرقش این است دیگر. شما وقتی نفت میفروشید مثل یک شاهرگ است،فرآورده مثل مویرگ است. شما این شبکه مویرگی را راحت میتوانید گسترش بدهید، دنبال کنید مخصوصا توی منطقه خود ما حتی که همه نیازمندند به این فرآوردهها و از این فرصت میشود استفاده کرد. پس این بحث اولا این یک بحثی است که اولا جدی این رویکرد باشد و دنبال بشود، میتواند انشاءالله برای کشور یک موفقیت بزرگ رقم بزند.
اینکه من بیان میکنم ما در چهار سال آینده نه اینکه فقط کشور را اداره کنیم، به زور یک نفتی بفروشیم، بلکه میتوانیم در چهار سال آینده یک جهش داشته باشیم توی همین صنعت نفت، توی همین بالادستی میتوانیم داشته باشیم. آن بحث باز سرمایهگذاریاش هم آن هم باز ما مفصل روی آن بحث شد، شیوههای تامین مالیاش، اینکه چگونه مردم مشارکت داده بشوند،اینها طرحش کاملا آماده شد و اتفاقا این چیزی که امروز مردم ما متاسفانه نگران شدند در قضیه بورس آن بلایی که سرشان آمد، اگر شما یک بستر خوب ایجاد میکردید اتفاقا بورس میتوانست بهترین جا باشد برای اینکه مردم سرمایهشان را بیاورند توی موضوعی که انقدر میتواند ارزش افزوده داشته باشد، انقدر فایده داشته باشد و مردم از آن استفاده کنند و این آثار بسیار خوبی داشت.
اما برگردیم به سوال شما، این فقط از این زنجیره ارزش افزوده، فقط توی صنایع بالادستی نیست. توی پایین دستی هم همین هست. ما در صنایع پایین دستی نفت و گاز هم باید بتوانیم همین ارزش افزوده را داشته باشیم و از آن استفاده کنیم. این چگونه هست؟ این بحثش بسیار مهم است. ببینید ما اینجا جلسات متعددی داشتیم با صاحبان صنایع پتروشیمی و صنایع پایین دست پتروشیمی. ادعای آن دوستان این است. این ادعا را ما سال 96 هم یک بار مطرح کردیم یعنی چند بار مطرح کردیم. دوستان دولت آمدند آن زمان این ادعا را رد کردند. حتی بعضاً به سخره گرفتند که نه آقا این طور نیست. ادعا این بود. این ادعای من نیست. من در این زمینه تخصصی ندارم. خود صاحبان صنایع پایین دست پتروشیمی که اینجا حضور داشتند میگفتند ما از هر یک میلیون تن تولید، میتوانیم دویست هزار شغل ایجاد کنیم. خب این یک رقم بالایی است.
*ضرورت استفاده از بازار 136 میلیارد دلاری صنایع پایین دستی پتروشیمی در منطقه
مجری: تولید پلیمر منظورتان است؟
سعید جلیلی: بله، خب اگر شما میتوانید با هر یک میلیون تن، دویست هزار شغل ایجاد کنید، یعنی اینکه شما وقتی که ظرفیت کشورتان و مزیت کشورتان در این عرصه هست یک عرصه بزرگ برای اشتغال ایجاد میشود. یعنی من باز توضیح دقیقتر بخواهم بدهم این است که ما الان ظرفیت تولید به اصطلاح صنایع پایین دستی پتروشیمیمان چقدر است؟ 16 میلیون تن است. چقدر از این استفاده میشود؟ یک چیزی بین 4 تا 5 میلیون تن، تازه در حداکثرش. بعضاً کمتر است. خب اگر شما با هر یک میلیون تن چیزی که خود کارشناسانش میگویند دویست هزار شغل ایجاد میشود یعنی شما با همین ظرفیت کارخانههای موجود، بدون اینکه کارخانه جدیدی بخواهید تاسیس کنید بدون اینکه مثلا بگویند آقا این سرمایه باز میخواهد از کجا بیاید. نه، همینها را این ظرفیت معطلشان که امروز وجود دارد را به ان حد اعلایش برسانید ببینید چقدر شغل ایجاد میشود. با هر یک میلیون تن اگر دویست هزار شغل ایجاد بشود.
عرض کردم وقتی که این ادعا را این دوستان مطرح کردند و بیان شد آن زمان عدهای تکذیب کردند بعد دو سال پیش خود اینها شروع کردند این را گفتن و اینکه بله، نخیر با این صنعت میشود با هر یک میلیون... که اخیرا ما یک جلسه مجدد با اینها داشتیم، دیدم اینها یک نامهای نوشتند همین صاحبان صنایع پایین دست پتروشیمی و شکایت کردند از کسانی که آن موضوع را تکذیب کردند که آقا شما که الان پس دارید ادعا میکنید، چرا آن زمان این حرفی را که چون این فقط تکذیب یک آمار نیست، این یعنی کور کردن یک مسیر، یک راهبردی که شما دارید دنبال میکنید. من پایان اسفند سال گذشته بود روزهای آخرش یک نمایشگاهی بود همین صنایع پایین دست پتروشیمی، بیان میکردند ما فقط در منطقه خودمان امروز بازارش در صنایع پایین دست پتروشیمی 136 میلیارد دلار است.
ببینید اگر شما از این بازار سهم خودت را پیدا کنی. من میگویم شما ده درصد، پانزده درصد این بازار را اگر بگیرید، در صورتی که میتواند بیشتر باشد چون میگویم شما مزیت نسبی در دنیا، دومین ذخایر نفت و گاز جهان را دارید. اما من میگویم در همین منطقه خودمان از همین بازار 136 میلیارد دلاری که دوستان میگفتند الان وجود دارد در صنایع پایین دستی، اگر شما این را استفاده کنید 10 یا 15 درصدش را بگیرید خودش چه رقمی میتواند برای شما ایجاد کند. این میخواهم بگویم اگر ما گفته میشود که نفت و گاز مزیت نسبی ما است این یک حقیقت است. بله، برنامه میخواهد، رویکرد صحیح میخواهد، راهبردهای دقیق میخواهد و یک برنامه عملیاتی میخواهد از همه مهمتر مشارکت دادن مردم را میخواهد.
منبع : فارس
يکشنبه ۶ تير ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۲