به گزارش میز نفت، افزایش میزان مصرف گاز و برق خانگی در مدت اخیر سبب شد تا کشور با مسئلهای پیچیده انرژی مواجه شود. در همین راستا خروجی این صورت مسئله پیچیده سه عنصر قطعی گاز، خاموشی برق و آلودگی هوا بود. به استناد اظهارات مسئولان در شرایط کنونی هیچ راهکاری به جز انتخاب بین یکی از اضلاع این مثلث شوم وجود ندارد، اما بررسی جوانب این مسئله بیانگر وجود راهکارهای خرد و کلان برای حل ریشه این مسئله دشوار است.
در چنین شرایطی اختلال در تامین گاز کشور به عنوان سوخت اصلی نیروگاههای سوخت فسیلی میتواند، سبب ایجاد بحران جدی در مدیریت برق کشور شود، چرا که متاسفانه جایگزینی برای تامین برق از سایر منابع تولید انرژی نظیر برق هستهای وجود به میزان کافی وجود ندارد. همین امر سبب میشود تا شاهد قطعی گسترده شبکه برق بوده و در بهترین حالت شاهد فشار سنگین به تاسیسات برق کشور باشیم.
عسگر سرمست، کارشناس حوزه انرژی هستهای در گفت و گو با فارس گفته است:
*. مجموع برق اتمی و تجدیدپذیر به غیر از نیروگاههای برقآبی تنها یک درصد از کل برق تولیدی کشور را شامل میشود و اگر نیروگاههای برقآبی کنار گذاشته شود، مابقی همه از جنس نیروگاههای سوخت فسیلی هستند. علت اصلی که سهم نیروگاههای سوخت فسیلی در کشور بسیار زیاد است، دسترسی تقریبا رایگان ما به منابع نفت و گاز به حساب میآید، اما توجه به یک نکته در این بحث ضروری است. در حقیقت این نحوه چینش سبد تولید برق در کشور میتواند، امنیت انرژی ما را به خطر بیندازد. به این معنا که وابستگی بخش عمده تولید برق کشور به یک منبع، میتواند خطری بزرگ را در پشت گوش ما پنهان کند. توجه کنید، گازی که برای تولید برق در کشور مصرف میشود، مصارف دیگری از جمله سوخت کارخانههای بزرگ، گرمایش واحدهای مسکونی و سایر بخشها نیز به حساب میآید و اگر مشکلی در تامین گاز کشور به وجود بیاید و یا حملهای به یکی فازهای پارس جنوبی انجام شود، تمام کشور وابسته به گاز ما مختل خواهد شد. این وابستگی بیش از حد به گاز ممکن است آسیب زا باشد.
*ما در سالهای مختلف این مسئله را با مدیریت پیک (اوج) مصرف، جایگزینی سوخت گاز با گازوییل و مازوت در نیروگاه که همگی جزء راهکارهای کوتاه مدت است، مدیریت کردیم، اما هیچ گاه نگاهی ریشهای به این مسئله نداشتیم. برای مثال اگر بخواهیم یک رشد اقتصادی را در کشور تجربه کنیم، آیا همین رویه فعلی پاسخگوی این مسئله است و زیرساخت جهش اقتصاد ما فراهم میشود یا خیر. این اظهارات مطلقا به این معنی نیست که استفاده از سوخت فسیلی در کشور محدود شود، بلکه هدف توسعه سایر بخشهای تولید انرژی است.
* نباید همه تخم مرغها را در یک سبد قرار داد. برای مثال کشوری مانند امارات که همانند ما از منابع سوخت فسیلی بهرهمند است، قراردادی برای ساخت 4 نیروگاه هستهای نسل سوم با کره جنوبی منعقد کرده است که یکی از این نیروگاهها افتتاح شده و قرار است تا 3 سال آینده هر چهار نیروگاه به شبکه توزیع برق این کشور متصل شود. افتتاح این 4 نیروگاه 5600 مگاوات به شبکه توزیع برق امارات اضافه کرده که معادل 14 درصد از ظرفیت تولید برق این کشور است. در این پازل توسعه هستهای عربستان نیز علاوه بر برنامه تولید 17 هزار مگاوات برق با هزینه 80 میلیارد دلاری از طریق نیروگاههای هستهای تا سال 2040 به سمت آبشیرینکنهای هستهای نیز حرکت کرده است. خب چرا کشوری که از منابع فسیلی غنی است، به فکر توسعه سایر بخشهای تولید برق نظیر انرژی هستهای است، علت این امر همان بالابردن امنیت انرژی تلقی میشود.
*در حال حاضر تنها 1000 مگاوات از 88 هزار مگاوات ظرفیت تولید برق کشور به نیروگاههای هستهای تعلق دارد، اولین قدم توسعه همین ظرفیت است. بر اساس مطالعات انجام شده توسط دانشگاه آکسفورد، بهینهترین سهم برای توسعه نیروگاههای هستهای ایران معادل 20 درصد از کل ظرفیت تولید برق است. اگر این رقم 20 درصد معادل 16 برابر میزان فعلی تولید برق هستهای را به عنوان هدف بلندمدت انتخاب کنیم، در گام اول باید از فاز دوم نیروگاه هستهای بوشهر بهرهبرداری کنیم. متاسفانه بر خلاف کشورهای منطقه و با وجود اینکه اولین نیروگاه هستهای برای کشور ایران بود اما ما همچنان چشمانداز و افقی برای آینده این صنعت نداریم. توجه کنید، ایران ساخت نیروگاه هستهای را از سال 54 با همکاری آلمان غربی شروع کردیم. ساخت این نیروگاه حدود 26 سال زمان برد و در سال 90 برق نیروگاه هستهای بوشهر به شبکه توزیع وارد شد.
*در حال حاضر 2 معدن اورانیوم گچین بندرعباس و ساغند یزد در کشور وجود دارد، اما هیچ گزارشی از برآورد میزان اورانیوم محتمل در کشور وجود ندارد. متاسفانه ما به این سمت هم حرکت نکردیم که برآوردی از میزان ذخایر اورانیوم در کشور به دست آوریم.
*واقعیت این است که ما در مسئله تکنولوژی ساخت نیروگاه هستهای خودکفا نیستیم. در دنیا نیز کشورهای سازنده نیروگاه هستهای محدود هستند، اما توجه کنید، ساخت نیروگاه هستهای پرچم دار تکنولوژی است. برای مثال مسیر انتقال آب در این نیروگاهها به جهت فشار فوقالعاده زیاد نیاز به تکنولوژی پیچیده جوش دارد، اما دستیابی به این تکنولوژی ما را در ساخت خطوط انتقال نفت و پالایشگاهها نیز یاری میکند. در واقع تکنولوژیها به کار رفته در صنعت هستهای در بسیاری از صنایع دیگر کاربرد دارد و عملا ما با پیشران فناوری روبرو هستیم. از سوی دیگر قطعا زمانیکه ما دست روی دست بگذاریم و کاری نکنیم، فناوری گسترش نمییابد، اما زمانی که به سمت توسعه این نیروگاهها برویم شاهد تکامل تکنولوژی و نهایت خودکفایی در این صنعت هستیم.
* یک اشتباهی مانند اشتباه 100 سال پیش پیرامون زباله هستهای وجود دارد. 100 سال پیش انگلیسیها به ایران آمدند و گفتند، این ماده بدبوی کثیفی که نفت نام گرفته چیست که زمینهای شما را آلوده کرده است، ما این کثافت را از شما میگیریم. زباله هستهای مطلقا موجود بدی نیست و اساسا یکی از منابع اصلی تامین فلزاتی خاص و نایاب نظیر پلوتونیوم 238 به حساب میآید. اساسا مراکز عمدهای در دنیا وجود دارد که نسبت به بازیابی عناصر خاص از زباله هستهای اقدام میکند. پس از آن دستورالعملهای بیشماری و سختگیرانهای برای دفن زباله اتمی وجود دارد که عملا خطر آن را به نزدیک صفر کاهش میدهد. در حقیقت این مورد اصلا پارامتر تاثیرگذار و محدودکنندهای در صنعت هستهای کشور به حساب نمیآید. نکته دیگر اینکه کشورهای سازنده نیروگاههای هستهای برای حفظ انحصار خود و جلوگیری از پیشرفت سایر کشورها نسبت به غول سازی از این صنایع اقدام کرده و در تشریح مسئله زبالههای هستهای غلو میکنند. سوالی که اینجا مطرح میشود، این است که اگر این صنایع برای محیط زیست نامطلوب است، چرا توسط این کشورها در سایر ممالک دنیا ساخته شده و توسعه پیدا میکنند؟
*کم خطرترین برق از این لحاظ برق هستهای است، اما متاسفانه واقعیت در این زمینه برعکس نشان داده میشود. مشابه حادثه نیروگاه هستهای چرنوبیل تنها یک مورد در تاریخ اتفاق افتاد، آن هم در زمانهای که دستورالعملها بسیار سهلانگارانه بوده و هم اکنون بسیار سختگیرانه است. در شرایط کنونی گنبدهای نیروگاه هستهای به قدری مقاوم طراحی میشود که آسیب دیدن راکتور هیچ تاثیری بر خارج از گنبد نداشته باشد. مطابق استانداردها، حادثه در نیروگاه هستهای باید با احتمال 10 به توان منفی 6 باشد.
*توسعه نیروگاه هستهای چندین نکته مثبت دارد که کم اهمیتترین آن بحث زیست محیطی و کاهش آلودگی ناشی از تولید برق است. مهمترین سود این نیروگاهها، بحث متنوع سازی سبد انرژی کشور است، نکته مثبت دوم پیشران بودن این صنعت در حوزه تکنولوژی تلقی میشود. از سوی دیگر بحث اقتصادی بودن این نیروگاهها نیز از اهمیت روزافزونی برخوردار است.
*بر اساس گزارشات هزینه همتراز شده تولید برق آژانس بینالمللی انرژی، گرانترین قیمت تمام شده تولید برق هستهای با احتساب نرخ تنزیل 3 درصد از ارزانترین قیمت تمام شده نیروگاههای سیکل ترکیبی ارزان تر است. البته این اختلاف با افزایش نرخ تنزیل کاهش پیدا میکند. در حقیقت ارزانترین برق دنیا برق هستهای است و مهمترین دلیل گسترش این نوع نیروگاه در دنیا همین بحث اقتصادی است که 11 درصد از سبد تولید برق دنیا را نیز به خود اختصاص داده است و اگر تکنولوژی ساخت هم گسترش پیدا میکرد، قطعا این سهم بسیار بیش از اکنون بود. از سوی دیگر بر مبنای محاسبات انجام شده در کشور با استناد به هزینه تامین سوخت، تعمیر و نگهداری، ساخت و سایر بخشهای مختلف با احتساب نرخ تنزیل 1 درصد تا 21 درصد محاسبه شد که مشخص کرد تولید هر کیلووات ساعت انرژی برق از 200 تومان تا 1220 تومان تغییر میکند. البته این برآورد با نرخ تومان و برای سال 96 است.
*در حال حاضر هزینه نزدیک به صفر تامین گاز یکی از اصلیترین دلایل حرکت نکردن از نیروگاه سوخت فسیلی به سمت نیروگاه هستهای است. در همین راستا میتوان هزینه یارانه انرژی برای گاز را صفر کرد و هزینه خرید برق از نیروگاه را نیز با قیمت واقعی اعمال نمود. از سوی دیگر منابع بدست آمده از حذف یارانه انرژی گاز برای پرداخت یارانه برق صرف شود تا مشترکان متوجه این تصمیم مدیریتی نشوند. این گزینه باعث میشود، حرکت ما از نیروگاه سوخت فسیلی به سمت سایر روشها تولید برق تغییر کرده و شاهد تنوع در سبد انرژی کشور باشیم.
يکشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۳