به گزارش میز نفت ، برخی از مخاطبان فارس من با ثبت سوژه «یک پیشنهاد اقتصادی؛ سهمیه سوخت به جای خودرو به شماره ملی تعلق بگیرد» خواستار پیگیری این موضوع شدند. بر اساس این گزارش، در حال حاضر فقط افرادی از سهمیه بنزین برخوردار هستند که دارای وسایل نقلیه باشند. در این صورت بسیاری از افراد جامعه که هیچ وسیله نقلیهای ندارند از سهمیه بنزین بیبهرهاند. در نتیجه اگر بنزین به جای هر خودرو به هر فرد تعلق بگیرد بسیار به عدالت نزدیکتر است. در این راستا برای بررسی پیشنهاد اعطای بنزین به هر فرد به جای هر خودرو با محمدعلی سلیمانیتبار کارشناس نفت و گاز به گفتگو نشستیم.
*بنزین درمانی راهحلی کارشناسی برای فقرزدایی نیست
فارس: با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی مردم و از طرفی ناعادلانه بودن شیوه توزیع بنزین بین اقشار مختلف، پیشنهادی مطرح شده است ناظر به اینکه جای اعطای سهمیه بنزین به هر خودرو، سهمیه مشخصی از بنزین به صورت رایگان به تمامی مردم داده شود. مزایا و معایب این پیشنهاد از نظر شما چیست؟
سلیمانیتبار: نگاه کنید در واقع سؤال اصلی این است که چرا ما باید این کار را بکنیم؟ کاری که هیچ کجای دنیا آن را انجام نمیدهند. البته چند دلیل ممکن است برای آن مطرح شده باشد. مثلا اینکه بگویند اعطای سهمیه به هر فرد به جای هر خودرو عادلانهتر است. یا ممکن است بگوید با این کار میتوانیم به اقشار ضعیف کمک کنیم. در واقع شاید این دو دلیل، رایجترین جوابهایی باشد که در پاسخ به این پرسش بنده مطرح میشود.
در پاسخ به اینکه اعطای سهمیه بنزین به هر فرد به اقشار ضعیف جامعه کمک میکند، باید توجه داشته باشید که سیاستهای فقرزدایی، سیاستهایی مشخص و معین هستند که در کشور خودمان هم اجرایی شده مثل اعطای سبد کالا، اعطای یارانه نقدی، کاهش قیمت کالای اساسی مثل نان، ایجاد بیمههای سلامت، ارزان بودن آموزش و مواردی از این دست. پس دولت با اجرای این سیاستها در راستای فقرزدایی تلاش میکند و الزاما نباید از هر سیاستی مثل اعطای بنزین به هر فرد برای فقرزدایی استفاده کرد بلکه فقرزدایی سیاستهای ویژه خودش را میطلبد.متاسفانه تصوری که در جامعه کارشناسی وجود دارد این است که همه این شکاف طبقاتی را باید با کاهش قیمت بنزین یا اعطای رایگان بنزین به مردم حل شود و به اصطلاح میخواهند بنزیندرمانی کنند.
درباره اینکه گفته میشود اعطای بنزین به هر فرد عادلانه است؛ ممکن است با عینک نزدیک بین و در کوتاه مدت عادلانهتر به نظر برسد؛ یعنی چه؟ یعنی هم کسانی که خودرو دارند و هم کسانی که خودرو ندارند از این سرمایه ملی در واقع بهرهمند میشوند. اجازه دهید قبل از پرداختن به این قضیه مثالی بزنم. فرض کنید که این استدلال که چون همه افراد جامعه از مزیت دریافت بنزین یارانهای برخوردار نیستند؛ پس ما بنزین را بین همه افراد تقسیم کنیم درست باشد. حالا چرا این موضوع برای سایر فرآوردههای نفتی مثل گازوئیل قابل تعمیم نیست. در حال حاضر چند نفر در این کشور خودروی سنگین دارند؟ فکر نمیکنم تعداد کسانی که وسائل نقلیه سنگین استفاده میکنند از یک میلیون و پانصد هزار نفر بیشتر باشد. حالا چرا ما با گازوئیل چنین کاری نمیکنیم؟ بالاخره گازوئیل سوختی است که خیلی بیشتر از بنزین در اقتصاد ایران تاثیرگذار هست. هم حمل و نقل کالا بین شهرها با گازوئیل انجام میشود، هم در نیروگاهها استفاده میشود، هم در بعضی از صنایع استفاده میشود. خب چرا ما با گازوئیل چنین کاری نکنیم؟
در نتیجه اگر ما یک عینک دوربین به چشممان بزنیم و همه ابعاد را بررسی کنیم میبینیم که اگر ما بخواهیم نفت را استخراج کنیم و گاز را استخراج کنیم و آن را به فرآورده نفتی را تبدیل کنیم و سپس به قیمت مجانی در اختیار مردم قرار دهیم، تا آنها این بنزین را با هم مبادله کنند و کسب درآمد کنند. پس پول آن صنایع نفت، گاز و برق را چه کسی قرار است بدهد؟ چه کسی قرار است انرژی را از اینها بخرد؟ پس نگاه کنید این شرکتها ورشکسته میشوند و از این سمت ماجرا، عدهای باید هزینههای ایجاد شده را از جیب خود بپردازند.
*اعطای رایگان بنزین به همه مردم جایگاه سیاستگذاری دولت را تضعیف میکند
فارس: البته نقدی به پیشنهاد مطرح شده وجود دارد ناظر به اینکه اعطای رایگان بنزین و تعمیم این استدلال برای سایر حاملهای انرژی، جایگاه سیاستگذاری دولت را تضعیف میکند؟ همچنین این پیشنهاد در تناقض با هدف نهایی ما در شناور کردن قیمت حاملهای انرژی است. نظر شما در این باره چیست؟
سلیمانیتبار: توجه داشته باشید که حالت ایدهآلی که صنعت نفت و نیرو یک کشور به اوج کارآیی میرسد؛ زمانی اتفاق میافتد که همه قیمتها شناور و آزاد شود تا رقابت شکل بگیرد و کارآیی افزایش یابد. یعنی تولیدکننده خوراکش را با قیمت آزاد خریداری کند، آن هم از هر کشوری که دلش میخواهد؛ یعنی کشوری که خوراک را به او ارزانتر میفروشد. سپس فراوردهاش را دوباره با قیمت واقعی بفروشد که بتواند در واقع بهترین سودآوری و بیشترین حساسیت نسبت به بازار و بهرهوری خودش را داشته باشد.
حالا دولت ایران چون میداند که درآمد مردم پایین است و توان خرید انرژی با قیمت بالا را ندارند. لذا خودش فرآورده را با قیمت واقعی از پالایشگاهها میخرد و با قیمت پایینتر در اختیار مردم قرار میدهد و به اصطلاح یارانه میدهد. پس اینجا چند نکته وجود دارد. اولا در صورت اعطای رایگان بنزین به هر فرد چه کسی باید هزینه تولید فرآورده را به این صنایع بپردازد؟ اگر پولی پرداخت نشود که این صنایع نابود میشوند.
ثانیا اگر ما بگوییم نفت برای مردم است پس رایگان در اختیار پالایشگاهها قرار بگیرد و آنها هم فرآوردهها را رایگان در اختیار مردم قرار دهند؛ اساسا جایگاه دولت و نهاد تنظیم را از بین بردهایم. یعنی در حال حاضر دولت به نمایندگی از مردم قرار است که بیاید نفت و گاز را بفروشد و درآمدهای آن را دریافت کند و در بودجه سالهای مختلف در برنامههای مختلفی که برای توسعه دارد خرج کند.
در واقع دولت قرار است با هوش بیشتر از هوش تک تک مردم و با نگاه بلندمدت به هزینهکردهای مختلف بودجه را تخصیص بدهد که میتواند ساخت سد، ساخت پل، ساخت نیروگاههای برق، ساخت پالایشگاهها و مواردی از این دست باشد. در نتیجه در صورتی که دولت اقدام به تنظیمگری کند؛ فضای کسب و کار را برای مردم با توسعه زیرساختها بهتر میشود و مردم میتوانند آزادانه فعالیت اقتصادی کنند و از آن درآمد کسب کنند و حالا درآمد آن را خرج کنند.
پارادایم این پیشنهاد در واقع همان پارادایم تقسیم غنایم است. یعنی همانطور که بنزین رایگان در اختیار مردم قرار بگیرد پس پول نفت هم به طور مساوی بین مردم تقسیم شود و این استدلال به همه حوزهها تعمیم پیدا میکند. در نتیجه اگر در این پارادایم بخواهیم تصمیمی بگیریم دیگر دولتی و حکومتی وجود نخواهد داشت و در نتیجه توسعه زیرساختها متوقف خواهد شد و اساسا پیشرفتی حاصل نمیشود.
نکته بعدی اینکه ما تا کی میتوانیم نفت و گاز را استخراج کنیم و پول آن را در اختیار مردم بگذاریم؟ تا وقتی که نفت و گاز داریم یا تا وقتی که نفت و گاز ارزش دارد. ما دیدیم مازاد عرضه نفت در این روزهای اخیر چقدر قیمت نفت را پایین آورد؛ به طوری که قیمت نفت WTI زیر 10 دلار رسیده است و حالا قیمت نفت ما که در شرایط تحریم احتمالاً با تخفیف فروخته میشود ببینید چقدر پایین بوده است. تازه هزینه استخراج را هم در نظر بگیرید که حدود 10 دلار برای هر بشکه برای ما آب میخورد. یعنی شاید فروش هر بشکه نفت ایران بین 5 تا 10 دلار فقط سود دارد.
یعنی میخواهم بگویم اگر ما زیرساختی ایجاد نکنیم و صرفا تقسیم غنایم داشته باشیم؛ در نتیجه زندگیمان هم وابسته به آن منابع خدادادی میشود و اساسا تولید و خلق ثروتی در کشور صورت نمیگیرد. یعنی ما داریم مردم را معتاد میکنیم به یک درآمد از آسمان رسیده که معلوم نیست تا کی باقی بماند. در نتیجه دولت باید به نمایندگی از مردم منابع نفتی کشور را مدیریت و سیاستگذاری کند نه اینکه تقسیم غنایم کند. این منابع از مسیر سیاستگذاری دولتی تبدیل به زیرساخت و اشتغال میشود که مردم میتوانند از آن درآمد داشته باشند و آن درآمد را خرج بکنند.
* با قیمتگذاری پلکانی و سهمیهبندی بنزین باید به سمت شناورسازی قیمتها حرکت کنیم
فارس: شما فرمودید که راهکار اعطای رایگان بنزین به هر فرد کارشناسی نیست. پس نسخه شما برای برقراری عدالت در روش فعلی اعطای سهمیه بنزین چیست؟ چون الان صاحبان خودرو که پردآمد هستند یارانه بنزین میگیرند درحالیکه مابقی مردم از این یارانه محروم هستند.
سلیمانیتبار: بنده قبول دارم که شرایط الآن هم عادلانه نیست. اما باید نقطهای را هدف بگذاریم که به شرایط عادلانه برسانیم نه اینکه یک شرایط ناعادلانه دیگر را برای خودمان هدف قرار بدهیم که فقط بهتر از شرایط فعلی است. اما نقطه ایدهآل ما کجاست؟ نقطه ایدهآل ما اینجا است که دولت تقریباً هیچ یارانهای بجز موارد استثنا به کالاها و به انرژی ندهد و از طرفی مردم توان خرید اینها را داشته باشند؛ یعنی هم درآمد دولت بالا برود و هم درآمد مردم. یا به تعبیری دیگر با آزادسازی قیمتها هم هزینههای مردم بالا برود و هم درآمد مردم از طریق ایجاد اشتغال و ارزش افزوده و خلق ثروت در کشور افزایش یابد. دقیقا مثل بسیاری از کشورهای اروپایی و مثل کشورهای شرق آسیا و آمریکا که دولتشان یارانه نمیدهد.
اصلاً در کشورهای غیرنفتی دولت توان یارانه دادن ندارد. ما نفت داریم میگوییم روی این نفت پول کمتری از مردم بگیریم، روی این گاز پول کمتری از مردم بگیریم. کشورهای غیرنفتی که از اول نفت و گاز نداشتند، اصلا نمیتوانستد به مردم رایانه بدهند. لذا ایدهآل این است که هم درآمد مردم بالا برود و واقعی شود و هم هزینهها بالا برود. نه اینکه چون درآمد پایین است هزینهها را هم سرشکن کنیم. چون سرشکن کردن هزینههای ناشی از تولید نفت و گاز معلوم نیست تا کی ممکن باشد.
همین الآن که من با شما صحبت میکنم قیمت بنزین داخل با قیمت بنزین بینالمللی تفاوت زیادی ندارد به خاطر اینکه قیمت نفت کم شده است یعنی ما الآن اصلاً یارانهای روی بنزین نمیدهیم. لذا این بحث هم که شما میگویید آن کسی که ماشین دارد و بنزین مصرف میکند نسبت به آن کسی که ماشین ندارد از یارانه بیشتری بهرهمند میشود، اصلا مطرح نیست. این موضوع زمانی صادق است که قیمت بنزین داخلی با قیمت بینالمللی بنزین اختلاف دارد.
پس نقطه ایدهآل اینجا است که یارانه وجود نداشته باشد، قیمتها واقعی باشد، درآمدها هم واقعی باشد. حالا چطور میشود به این نقطه رسید؟ اینکه پله پله درآمدها و هزینهها زیاد بشوند. هزینهها چطور زیاد میشود؟ از طریق قیمتگذاری پلکانی و سهمیهبندی بنزین و سایر حاملهای انرژی. درآمد مردم چطور زیاد میشود؟ نه از طریق تقسیم پول حاصل از صادرات نفت و گاز؛ بلکه از طریق توسعه کشور و ایجاد اشتغال و تولید با ارزش افزوده بیشتر.
یعنی دولت قدم به قدم قیمتها حاملهای انرژی را افزایش دهد و با درآمد آن اشتغال و ارزش افزوده ایجاد کند تا درآمد مردم هم افزایش یابد. در این صورت گام به گام یارانه بنزین اعطایی به افراد پردرآمد که صاحب خودرو هستند نیز کاهش مییابد و در عوض درآمد افراد کمدرآمد که خودرو ندارند نیز افزایش مییابد در نتیجه عدالت برقرار میشود.
در نتیجه نباید در اثر تقسیم درآمد نفت؛ مردم به درآمدی متکی شوند که پایدار نیست و یک روزی به طور ناگهانی تمام میشود. بلکه باید ایجاد زیرساخت و توسعه اقتصادی درآمد پایداری برای مردم ایجاد کرد که از طریق تولید در کشور به وجود آید. لذا دولت باید پول بنزین، آب، برق و گاز را از مردم بگیردو با این پول به تولید رونق بدهد، از کسب و کارها حمایت کند و زیرساختهای لازم را ایجاد کند و مردم با ایجاد ارزش افزوده و صادرات محصولات بتوانند درآمد کسب کنند.
منبع : فارس
دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۱۱