به گزارش میز نفت ، شیوع گسترده ویروس کرونا در کشورهای مختلف و اتخاذ سیاست قرنطینه خانگی توسط دولتها، تقاضای جهانی نفت را به شدت کاهش داد، به طوری که در حال حاضر بازار جهانی نفت با مازاد عرضه 20 میلیون بشکهای مواجه شده است. افت شدید تقاضا، قیمتهای جهانی نفت را بعضا به زیر 10 دلار رساند تا بدین صورت کشورهای تولیدکننده نفت خام بیشترین ضرر و زیان را از تحولات ناشی از شیوع کرونا متحمل شوند.
در نتیجه برای بازگشت ثبات به بازار و افزایش قیمت جهانی نفت در اقدامی بیسابقه، همه کشورهای تولیدکننده نفت متعهد شدند که میزان تولید نفت خود را کاهش دهند. در این بین تولیدکنندگان عضو اوپک، اوپک پلاس و گروه G20 در توافقی هماهنگ کاهش 19 میلیون بشکهای تولید نفت را پذیرفتند تا بدین صورت بازار نفت در آستانه بازگشت به ثبات قرار گیرد.
اما نگاهی دقیقتر به حضور همه تولیدکنندگان نفت از جمله عربستان، روسیه و آمریکا در توافقات مربوط به کاهش تولید از جهاتی میتواند حائز اهمیت باشد. در این بین شاید این توافق همهجانبه، نشانگر تغییراتی مهم در صورتبندی آینده بازار جهانی نفت باشد. در این راستا برای بررسی پیرامون صورتبندی جدید بازار جهانی نفت در عصر پساکرونا با فریدون برکشلی رئیس دفتر مطالعات انرژی وین به گفتگو نشستیم.
برکشلی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی است و 13 سال اداره امور اوپک وزارت نفت ایران را در اختیار داشته است. وی علاوه بر تجارب ذی قیمت حضور طولانیمدت در سطوح بالای تصمیمگیری درباره بازار نفت، کارشناسی با عقبه آکادمیک محسوب میشود.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
بعد از شیوع کرونا بازار نفت دستخوش تحولات گستردهای شد که این تحولات با آغاز جنگ قیمتی عربستان و روسیه نیز قوت گرفت. در ادامه اما توافقاتی برای کاهش تولید نفت بین اوپک پلاس و گروه G20 صورت گرفت تا بازار نفت به ثبات برسد. شما صورتبندیهای بازار را با توجه به تحولات اخیر چگونه ارزیابی میکنید؟
برکشلی: این سوال مهمی است. در واقع پاسخ کامل و جامع به این پرسش، بسیاری از ابهامات بازار جهانی نفت را در بطن خود تعریف میکند. من با یک تاریخچه کوتاه از یکی از وقایع مهم تاریخ اوپک شروع می کنم. در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی، قیمت جهانی نفت افزایش یافت و در ادامه تولید ۱۳ عضو اوپک در آن مقطع زمانی هم بالا رفت. اوپک در ۱۹۸۳ و اوایل ۱۹۸۴ جمعا ۳۳.۲ میلیون بشکه در روز تولید میکرد. اوپکیها در پرتو قیمتهای بالا و سرمایهگذاریهای جدید در سایر کشورها و به ویژه منطقه دریای شمال، عمدتا نروژ، فعالیتهای خود را گسترش دادند و در اندک مدتی میزان تولید نفت از سطح ۲.۵ میلیون بشکه در روز هم فراتر رفت. همزمان کشورهای دیگر هم که قبلا در قیمت های نفت در دهه ۱۹۷۰ میلادی امکان تولید نداشتند، تولید خود را افزایش دادند.
اوپک در ۱۹۸۵ عملا ناخواسته با تولیدکنندگان جدید که در حال حاضر غیر اوپک خوانده میشوند، وارد جنگ سهم بازار شد. افزایش تولید جمعی کشورهای عضو و غیر عضو اوپک، به مازاد عرضه نفت در مقابل تقاضا و در نتیجه کاهش قیمتهای جهانی نفت منجر شد. در ۱۹۸۶ قیمت نفت به زیر ۱۰ دلار به ازای هر بشکه کاهش یافت و در ماههایی از آن سال به بشکهای ۶-۷ دلار هم رسید. جنگ سهم بازار را عربستان شروع کرد. اعضای اوپک عصبانی و نگران بودند، اما تولید اوپک به کمتر از ۱۴ میلیون بشکه در روز رسیده بود و مابقی سهم اوپک نصیب تازه واردهای بازار نفت شده بود. جنگ سهم بازار اوپک در میانه دهه ۱۹۸۰ میلادی، تاریخیترین و اولین نبرد سهم بازار جهانی نفت بود.
آنچه که امروز بازار جهانی نفت، اوپک و اوپک پلاس تجربه میکند، تداعی شرایط آن روزها است. در طول یک دوره، در قیمتهای بالای نفت که گاه حتی سه رقمی هم میشدند، تولیدکنندگان تازهای وارد بازار شدهاند. این تولیدکنندگان ابتدا در ذیل اوپک و سپس در ذیل تولیدکنندگان موسوم به اوپک پلاس وارد بازار شدند و بخشی از بازار را تصاحب کردند. البته در حال حاضر این جنگ بین سازمان اوپک، اوپک پلاس و نفت شیل است و شما مطمئن باشید این همکاری تولید کنندگان نفت خامهای متعارف، بر علیه شیل یا تولید کنندگان نفت خامهای غیرمتعارف، پایانی ندارد. البته باید توجه داشت که در حال حاضر بازنده و برنده این نزاعها به صورت همه یا هیچ کدام است و کشورهایی که در حال حاضر توسط عربستان، روسیه و شیل نمایندگی میشوند، باید به صورت جمعی از تولید خود بکاهند تا بازار به سوی تعادل حرکت کند.
در پرتو آنچه بیان شد، در ابتدای نبرد سهم بازار و در زورآزمایی مرحله نخست، هدف اوپک و غیر اوپک، محو و یا به حاشیه راندن نفت شیل آمریکا است. اوپک پلاس این تصور و بلکه یقین را دارد که چنانچه بتواند قیمت نفت را به مدد کرونا، در محدوده ۲۰-۳۰ دلار نگه دارد، شیل در یک سال از صحنه خارج خواهد شد. البته عزم اوپک پلاس در امریکا یک بلوف تلقی میشود. عربستان و روسیه هر یک حدود نیم تریلیون دلار ذخیره ارزی دارند.
در این ارزیابی چنانچه شیل یک ساله از پای درآید، اوپک و یاران برندهاند. اما شرایط ممکن است چرخش متفاوتی هم داشته باشد. زیرا فناوریها روز به روز در حال تکامل هستند. شاید صاحبان امروز صخرههای شیل در شرایط فعلی نتوانند دوام بیاورند و از صحنه خارج شوند، اما با تقویت بازار نفت دوباره بازگردند. خیلی از میادین نفت خامهای متعارف در صورت توقف تولید برای دورهای، به سختی به میزان تولید قبلی باز میگردند. من فکر میکنم که روسیه و عربستان تا مرز محو شیل جلو نروند. هر دو یعنی اوپک پلاس و شیل، میخواهند بدانند که طرف مقابل تا چه حد مصمم است.
از نظر شما دورنمای بازار نفت در آینده چگونه خواهد بود؟ آیا در پساکرونا تقاضا برای مصرف نفت افزایش خواهد یافت؟
برکشلی: این روزها، تحولات بازار نفت به ندرت از طرف عرضه شروع می شود. امروزه آغاز تحولات بازار نفت در دنیا برخلاف دهه قبل از طرف تقاضا صورت میگیرد. الان هم شیوع ویروس کرونا در واقع طرف تقاضا را تخریب کرد. یعنی آنچه شاهد آن هستیم، دیگر کاهش تقاضا نیست بلکه تخریب تقاضا است. در خوشبینانهترین ارزیابیها، از ۱۰۰ میلیون بشکه مصرف روزانه نفت در دنیا، ۲۰ میلیون بشکه در روز آن کاهش یافته و از بین رفته است. البته بیشتر تحلیلگران از ارقام ۳۰ تا ۳۵ میلیون بشکه کاهش روزانه صحبت میکنند زیرا دنیا به تدریج در حال پذیرش وجود ویروس کرونا به عنوان بخشی از واقعیات جامعه است که باید بر مبنای آن زندگی فردی و اجتماعی را شکل داد. در نتیجه تاثیرات منفی شیوع کرونا بر روند تقاضای نفت عمیق و گسترده است.
حتی در صورتی که قرنطینه هم برداشته شود، مطمئن باشید سفرهای هوایی، مسافرتهای جادهای و بسیاری از فعالیتهای دیگر، اولین اولویتهای پس از برداشتن قرنطینه نخواهند بود. طرف عرضه نفت، در دست انسانها، شرکتها و دولتها است بنابراین خواه یا ناخواه به توافقاتی دست پیدا میکنند. اما دخالت انسان در طرف تقاضا چندان در اختیار ما نیست. حالا بحث اقتصاد رفتاری هم به حوزه نفت وارد شده است؛ اینکه ایا جوامع در رفتار مصرفی خود در دوران پساکرونا، همانند گذشته برنامهریزی خواهند کرد. چنانچه پاسخ به این پرسش منفی باشد، یعنی مصرف و تقاضای نفت هم دیگر از روند گذشته پیروی نخواهد کرد.
این موضوع بر مباحث ژئوپولیتیک نفت هم تاثیر خواهد داشت. خاورمیانه و صاحبان منابع نفتی هم یک یا چند پله از موقعیت گذشته خود افول خواهند کرد. نقشه ژئو انرژی دنیا، باز تعریف خواهد شد و آنچه که تا دسامبر ۲۰۱۹ از مقولات ذهنی بود، شکل واقعی به خود میگیرد. امروز قیمت شرکت نتفلیکس از اکسان موبیل بیشتر است. گوگل و آمازون چندین برابر شورون و توتال میارزند. در نتیجه در صورت تداوم وضعیت فعلی ساختار بازار نفت و اقتصاد جهانی رو به دگرگونی و تحولات ساختاری است.
در شرایط فعلی آیا اوپک میتواند همچون گذشته بازار جهانی نفت را مدیریت کند؟ آیا در صورت تداوم همکاریهای کشورهای اوپک، اوپک پلاس و گروه G20، شاهد ایجاد یک نهاد بینالمللی با حضور همه تولیدکنندگان نخواهیم بود؟
برکشلی: با توجه به آنچه صحبت کردیم، مخاطبان بازار در طرف تقاضا، نقش موثرتری در تعیین قیمت نفت خواهند داشت. این مطلقا به این معنا نیست که از ارزش نفت کاسته میشود بلکه به این معنا است که بازار اصطلاحا تجدید ساختار پیدا میکند. در دهه ۱۹۸۰ میلادی اوپک با تولید ۲۹ تا ۳۰ میلیون بشکه در روز، بیش از ۵۰ درصد مصرف نفت جهان را در اختیار داشت. امروز با همین میزان تولید، فقط یک سوم تقاضای جهانی را پاسخ میدهد. در دهه ۱۹۸۰ میلادی اوپک فقط ۱۵ درصد از نفت تولیدی خود را مصرف می کرد. امروز اوپک به مصرف کننده بخش مهمی از تولیدات نفت خام و فرآورده خود تبدیل شده است.
بدیهی است که نفوذ و تاثیرگذاری اوپک در طول سه دهه اخیر کاهش یافته است. اوپک به تنهایی نمیتواند و نمیخواهد، بار سنگین مدیریت بار جهانی نفت را بر عهده گیرد. در شرایط کنونی، بازار جهانی نفت باید حداقل ۲۰ میلیون بشکه در روز از تولید خود بکاهد. این رقم یعنی دو سوم تولید اوپک. لذا حالا مسئولیت مدیریت بازار نسبت به حتی یک دهه قبل، بینالمللیتر شده است. تمام تولیدکنندگان و بازیگران باید در صحنه باشند.
* تحولات بازار نفت چه تاثیری بر اقتصاد ایران خواهد داشت؟
برکشلی: تحریمها بخش زیادی از توان صادراتی جمهوری اسلامی ایران را کاسته است. در بازار جهانی نفت و در صحن اوپک، این چنین وقایعی بسیار بوده است. برخی از مهمترین تصمیمات اوپک در مقاطعی گرفته شده که عملا خاک یک کشور عضو در اشغال عضو دیگر بوده است. البته تعلیق صادرات یک کشور عضو به معنای عدم حضور فعال و جدی آن عضو در مراحل تصمیم گیریها نیست و باید در نظر گرفته که ایران یک عضو موسس سازمان اوپک است.
از سوی دیگر اقتصاد ایران نسبت به بیشتر کشورهای اوپک و تولیدکننده نفت خام، گسترده و عمیق است. این بدان معناست که اقتصاد نسبت به کاهش قیمتها و کاهش صادرات به طور نسبی مقاوم است. ضریب آسیبپذیری کشورهای منطقه خاورمیانه، حکایت از آن دارد که امارات متحده عربی، عربستان و عمان، سه کشوری هستند که در شرایط افول قیمت نفت و شیوع کرونا، شدیدترین آسیبها را متحمل میشوند. این کشورها، پرهزینهاند و بقیه اقتصاد آنها هم به نوعی به تحولات بازار نفت وابسته است. در نتیجه شرایط کنونی، بیشترین آسیبها را به اقتصاد وارد کرده است.
منبع : فارس
يکشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۵