ميزنفت : بسیاری از ایرانیان، استان ایلام را یا به واسطه جنگ تحمیلی می شناسند یا گذر از آن برای سفر به کربلا و عتبات عالیات. استانی آرام و بی هیاهو که گوشه نقشه گربه شکل ایران کز کرده است. ایلامی ها این سال ها دلشان می خواهد بچه هایشان «سیاوش» باشند. آتش به آنها کارگر نیفتد اما انگار «آتش» ایلامی ها را دوست تر دارد.
در سال های اخیر مردم هیچ استانی اندازه ایلام شاهد «خودسوزی» دخترهایش نبوده و حالا حتی وقتی پالایشگاهی در تهران آتش می گیرد، باز هم قربانیانش که در میان شعله ها سوختند زاده و بالیده ایلام هستند. شش جوان زیر 30 سال روستایی. چند مجروح نیمه جان که پرهایشان در آتش سوخته.
روز گذشته در جریان آتش سوزی در یکی از بخش های پالایشگاه نفت تهران، شش کارگر ایلامی در میان شعله ها جان دادند. آنها تا آخرین دقیقه برای خاموش کردن آتشی که ستون های تقطیر را می بلعید جنگیدند اما «آتش» پَر ایلامی ها را خوب می سوزاند! سجاد دارابی فرزند امیر، نعمت کوخایی فرزند علی اکبر، پوریا دارابی فرزند آزادخان، حسن دارابی فرزند عابدین، افشار میرزائی فرزند برار و کاظم امیری فرزند باپیره جان باختند. علی نظر جلیلیان و جواد نوروزی هم به شدت دچار سوختگی شده اند.
پالایشگاه ها مثل هر سیستم دیگری نیاز به تعمیرات دارند، خراب شدن قطعات، فرسودگی و خوردگی و گاهی چک کردن دهها قطعه و پیچ و مهره نیازمند بهره گرفتن از متخصصان و تعمیرکارانی است که هم در این حوزه دانش داشته باشند و هم جسارت رویارویی با خطر. اما بچه های روستایی ایلام کی و کجا متخصص شدند؟
منبع : عصرایران