به گزارش
ميزنفت ، شاید ستاره «دنبالهدار» خلیج فارس نام زیبندهتری برای پالایشگاه 360 هزار بشکهای میعانات گازی ایران بود. از همان سالهای 82 و 83 یعنی مدتی پس از افتتاح فازهای اولیه پارس جنوبی، مقامات وزارت نفت متوجه لزوم ساخت یک پالایشگاه میعانات گازی در کشور شدند. زیرا در آن سالها شرکت توتال به عنوان مجری اصلی فازهای پارس جنوبی، میعانات گازی را نیز به عنوان بخشی از طلبش از ایران میخرید. اما پس از مدتی توتال به بهانههای مختلف از محاسبه ارزش واقعی میعانات سرباز زد. ادعای توتال این بود که میعانات بازار گستردهای در دنیا ندارد، بازاریابی آن کار سادهای نیست و مشتریهای خاص خودش را دارد.
به همین دلیل طرح ساخت یک پالایشگاه 360 هزار بشکهای در سال 83 در میان مقامات وزارت نفت و دولت ایران مطرح شد و روز به روز حالت پختهتری به خود گرفت تا نهایتا در سال 85 کلنگ احداث این پالایشگاه به زمین خورد. با این حساب هماکنون 13 سال است که ایران «با هدف پرهیز از خام فروشی میعانات گازی» عزم و اراده خود را جزم کرده است که این پالایشگاه ساخته شود. حالا آن فازهای ابتدایی پارس جنوبی با افت فشار مواجه شدهاند اما هنوز پالایشگاه ستاره خلیج فارس به بهره برداری نرسیده است و پیش بینی میشود تکمیل فازهای 2 و 3 آن 3 الی 4 سال دیگر به طول انجامد.
همزمان با ما و در نقطه مقابل، کشور قطر با همین هدف تصمیم به ساخت پالایشگاه 146 هزار بشکهای راس لفان برای فرآورش میعانات گازی پارس جنوبی گرفت و در سال 2009 از آن بهره برداری کرد. قطر همچنین ساخت فاز 2 و نمونه مشابه این پالایشگاه با ظرفیت یکسان را کلید زد که آن هم در سال 2016 پیش راه اندازی شد و امسال به بهره برداری کامل میرسد تا ظرفیت این پالایشگاه در مجموع به 292 هزار بشکه در روز برسد.
اما در پالایشگاه ستاره خلیج فارس با گذشت 13 سال تاکنون یک فاز از مجموع سه فاز پالایشگاه، به ظرفیت 120 هزار بشکه و آن هم به صورت ناقص به بهرهبرداری رسیده است. این پالایشگاه تاکنون 3 مرتبه تغییر در ترکیب سهامداری و 2 مرتبه تغییر در پیمانکاری پروژه را تجربه کرده است و نهایتا در حال حاضر 49 درصد از سهام آن متعلق به شرکت تاپیکو (شرکت سرمایه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین اجتماعی)، 33 درصد متعلق به صندوق بازنشستگی کارکنان نفت و 18 درصد متعلق به شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران است.
کمبود منابع مالی همواره جزء مهمترین مشکلات و میتوان گفت واکنشگر محدود کننده این پروژه بوده است اما با نگاهی به روند تاریخی تامین مالی صورت گرفته در این پروژه مشخص میشود که از حدود 3.5 میلیارد یورو منابع مالی تزریق شده به پروژه تنها 20 درصدِ آن آورده سهامداران بوده است و 80 درصد این منابع از محل وامهای دولتی یا صندوق توسعه ملی تامین شده است. 66 درصد از جمع مبلغ وامهای واصله نیز توسط خود وزارت نفت تامین شده و از محل تسهیلات دریافتی از شرکت نیکو در سالهای 88 و 89 و طی قراردادی فی مابین شرکت ملی پالایش و پخش و شرکت نیکو بوده است.
با این حساب میتوان گفت که تاکنون بیشترین تلاشهایی که برای به ثمر رسیدن پالایشگاه ستاره خلیج فارس صورت گرفته توسط خود وزارت نفت بوده است. اما کاهش سهام پالایش و پخش به زیر 20 درصد عملا امکان هرگونه ابتکار عمل را از این وزارتخانه گرفته و تنها انتظارات تکمیل هر چه سریعتر پالایشگاه را برای او باقی گذاشته است.
مطابق صورتهای مالی شرکت پالایش نفت ستاره خلیج فارس، تا پایان سال 95 شرکت تاپیکو به عنوان سهامدار اصلی این پروژه که 49 درصد از سهام آن را در اختیار دارد تنها 357 میلیون یورو به این پروژه 5 میلیارد یورویی تزریق کرده است. متاسفانه بیشترین تلاشی که از این سهامدار بخش خصولتی برای تسریع در روند ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس در رسانهها و مجامع شنیده میشود مطالبه افزایش تخفیف خوراک پالایشگاه از 5 درصد به 10 درصد از وزارت نفت است. محمد حسن پیوندی مدیر عامل شرکت تاپیکو در آخرین اظهار نظر خود در 1 آبان 96 مجددا این درخواست تکراری خود را مطرح کرده و گفته است: «بر اساس بند 12 و 13 قانون رفع موانع تولید میتوان 10 درصد تخفیف به مراکز تولیدی داد که اکنون همه پالایشگاهها از 5 درصد تخفیف استفاده میکنند، اما برای پالایشگاه ستاره خلیج فارس به عنوان یک طرح ملی باید این تخفیف کامل در نظر گرفته شود تا زمینه برای تکمیل آن به وجود آید.»
این اظهارات پیوندی در حالی است که سایر پالایشگاههای کشور که از خوراک نفت خام استفاده میکنند به مراتب نیاز بیشتری به تخفیف خوراک دارند زیرا در پالایشگاههای میعانات گازی نزدیک به 70 درصد فرآوردهها، محصولات سبک میان تقطیر هستند و در این پالایشگاهها نفت کوره تولید نمیشود و همین مزیت، اقتصاد پالایشگاههای میعانات گازی را بسیار جذابتر از پالایشگاههای فعلی نفت خام با تولید 25 الی 30 درصدی نفت کوره میکند.
پالایشگاه ستاره خلیج فارس برنامهریزی و مدیریت 5 دولت هشتم تا دوازدهم را به خود دیده است و در این مسیر با تغییرات متعدد مدیریتی، سهامداری، پیمانکاری، منابع تامین مالی و امثال آن مواجه بوده است. بررسی سیر تاریخی این پالایشگاه نشان میدهد صرف تغییر مدیر عامل پالایشگاه که تاکنون 5 مرتبه اتفاق افتاده است و در روزهای اخیر ششمین مدیر عامل پالایشگاه روی کار آمده است تاثیر به سزایی در روند پیشبرد پروژه ندارد. بعضی تحلیلگران معتقدند از اتفاقات اخیر رخ داده در این پالایشگاه میتوان امیدوار بود که مدیر عامل جدید شرکت ملی پالایش و پخش عزم جدی برای به ثمر رسیدن این پروژه ملی دارد و با یک دید خوشبینانه میتوان اتفاقات اخیر و تغییر یکباره مدیر عامل این پالایشگاه که در واقع نماینده شرکت تاپیکو بود را پایان بیتفاوتی پالایش و پخش نسبت به این پروژه دانست. با این وجود باید منتظر بود و دید که آیا اقدامات این وزارت خانه برای تکمیل سریعتر پالایشگاه ستاره خلیج فارس به همین اقدام نسبتا سیاسی محدود میشود یا اقدامات تنظیمگری و حمایتی دیگری نیز در راستای وظایف وزارت نفت از این وزارتخانه برای تکمیل این ستاره دنبالهدار خواهیم دید.
منبع : فارس