وحید حاجیپور/ سید مهدی حسینی و بیژن نامدار زنگنه در یک شاخص با هم مشترک هستند، شاخصی به نام «غرور» که حسینی با پافشاری روی آن همراهان خود را یکی پس از دیگری از دست داد و زنگنه هم پشت سد این ویژگی، دستپاچه شده است. تنهایی و دستپاچگی حالا تبدیل به کشیده شدن سطح اختلاف و طعنه پراکنی به اسم یک قرارداد شده است؛ چه کسی فکرش را میکرد که تمامی آن مانورها روی IPC در نهایت به این روز دچار شود که سید مهدی حسینی هم روبروی وزیر نفت بایستد!
سال 84 و خداحافظی زنگنه و حسینی از نفت اتفاق سختی برای هر دو بود. آنها هیچگاه فکر نمیکردند سالها بعد به نفت رجعت کنند ولی هشت سالی جدایی زنگنه و حسینی، در سال 92 به وصالی شیرین ختم شد و زنگنه در آغاز ورودش به وزارت نفت، کمیتهای را تشکیل داد تا مدل جدیدی از قراردادهای جدید نفتی را تدوین کند. بسیاری از چهرههای قراردادی و مخزنی در این کمیته عضو شدند، ولی اغلب اعضا نمیتوانستند با حسینی کنار بیایند. از غلامرضا منوچهری و حسن شکراللهزاده گرفته است تا مرحوم نصرتالله اسپیاری و سید مصطفی زین الدین که همگی از او فاصله گرفتند.
شاید به همین دلیل بود که برخی دوستانه به زنگنه توصیه کردند که حضور حسینی در این کمیته و سپردن ریاست آن به وی٬ بیش از آنکه موجب همگرایی شود بستر اصطکاک را پهن میکند ولی زنگنه گوش نکرد و بالعکس٬ به حسینی محدوده کار بزرگی را اهدا کرد.
در این میان رکن الدین جوادی حکم مدیریت شرکت ملی نفت را در دست داشت؛ نگرش او هیچگاه با سید مهدی حسینی تراز نبود و این همان روایتی بود که از آغاز اتفاقات خبر میداد و چه شگفت انگیز که نخستین رو در رویی آنها به مخالفت جوادی برای پرداخت پنج میلیارد تومان به این کمیته منتج شد. هرچند این مبلغ از سوی صندوقهای بازنشستگی نفت پرداخت شد، ولی این نخستین اختلاف جدی بود که در نفت بهصورت چراغ خاموش خودنمایی کرد. با این وجود، کارها به پیش رفت و پیشنویس مدل حسینی ملقب به «IPC» رونمایی شد و در اسفند همان سال، همایشی پرشکوه با عنوان همایش «هماندیشی قراردادهای جدید نفتی» برگزار شد. مسئولیت برگزاری این همایش به عهده مؤسسهای بود که سید مهدی حسینی به شراکتش شهره بود و از این همایش نان داغی به روغن نفت آغشته شد برای «خودیها».
چند ماه بعد مجموع نظرها و نقدها گرفته شد و چه بد که در داخل نفت عدهای علیه این مدل قیام کردند. همان روزها بود که حسینی تنها ماند و تنها یاری که برای وی باقی مانده بود آیه کاتبی شد. منتقدان درونی روبروی حسینی ایستادند که یک هدف ویژه را دنبال میکرد:«برگزاری سمینار رونمایی از IPC در تهران».
حسینی قصد داشت این سمینار را در لندن برگزار کند و مجری آن هم مؤسسهای نبود جز مؤسسه «CWC» که خود حسینی جزو هیئت امنای آن بود. رانت بزرگی که برای لندننشینان پرسود بود، ولی جوادی باز هم به میان آمد و خواستار رونمایی از IPC در تهران بود. دومین ایستادگی جوادی در مقابل حسینی به کنار، وزیر نفت هم از تعویقهای مکرر رونمایی از IPC گلایه داشت، از این رو، دستور برگزاری این همایش در تهران را صادر کرد تا حسینی ناراحتتر از گذشته بگوید این یک پیش کنفرانس است و کنفرانس اصلی در لندن برگزار خواهد شد.
دومین شکست حسینی از جوادی کمی غرور آقای رئیس را جریحهدار کرده بود و حسینی همان لحظه پی برد که در حوزه مذاکرات و انعقاد قراردادها هیچ نقشی نخواهد داشت.
حسینی با این استدلال که با حضور در لندن میتوان اعتبار بیشتری کسب کرد، از موضع خود کوتاه نیامد تا در دوئل او و جوادی، زنگنه طرف مدیرعامل شرکت ملی نفت را بگیرد. جوادی معتقد بود اصرار به حضور در لندن شائبههایی را برای نفت ایجاد میکند که برای تشدید این شائبهها بهتر است رونمایی از IPC در تهران برگزار شود. این کنفرانس در تهران برگزار و از IPC به اصطلاح رونمایی شد ولی باز هم مسئولیت برگزاری و اجرای آن را «مؤسسه ارتباط گستران انرژی» بر عهده داشت که نصب آن به سید مهدی حسینی بر می گردد.
حسینی از این اتفاق دلگیر بود، ولو اینکه مؤسسه نزدیک به خودش آن را پیاده کرده بود. او و وزیر نفت در این کنفرانس مواضعی نه چندان جالب را اتخاذ کردند، درست بر عکس رکنالدین جوادی که برای شرکتهای خارجی شرط گذاشت و از موضعی مقتدرانه سخنرانی کرد. همه این اتفاقات موجب ناراحتی رئیس کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی شد، زیرا همه طرحها به خرابه تبدیل شده و زنگنه هم از حواشی ایجاد شده، به ستوه آمده بود.
عدهای از منتقدان IPC از مدل انتقاد میکردند، ولی عدهای دیگر روی شخص سید مهد حسینی حساس شده بودند. زنگنه به خوبی این موضوع را متوجه شد و البته روی واژه IPC تمرکز کرد و با بیان اینکه این واژه حساسیتبرانگیز شده است، سعی کرد نام آن را تغییر دهد و به رسانهها و خبرنگاران نزدیک به خود دستور داد بجای این واژه از عبارت «بیع متقابل نسل چهارم» یا «مدل جدید قراردادهای نفتی» استفاده کنند.
اگرچه خود وزیر، دستور این تغییر «جامه» را صادر کرد، ولی IPC بقدری تکرار شده بود که خود او نیز ناخودآگاه از IPC بهره میگرفت. وی دیر به این نتیجه رسیده بود و زمانی به تغییر واژه رسید که کار از کار گذشته بود. زنگنه خیلی زود فراموش کرد روزهایی را که IPC با تبختر از لبان خود و سایر مدیران خارج میشد و حالا با تغییر واژهای سعی داشت بار منفی آنچه که خود دستور «زاییده» شدنش را داده بود، کمتر کند.
اما حسینی چه شد؟ رسانهها گزارش دادند او قهر کرده است ولی حسینی تکذیب کرد و گفت کارش در کمیته به پایان رسیده و در کنار غائله نشسته است. مدلی که او نهایی کرده بود، روی همه نظرات خط بطلان کشیده یود به طوری که سید نصرالله ابراهیمی هم به منتقدان درونی تبدیل شد و در کلاسهای آموزشی خود از ضعف IPC میگفت. مدل حسینی که به هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران آمد، چکش کاری که نه، به کلی دگرگون شد و در این دگرگونی، نقش اصلی را غلامرضا منوچهری ایفا کرد که پس از رفتن رکنالدین جوادی از NIOC، سکان قراردادها را به عهده گرفته بود.
حسینی نمیتوانست تحمل کند که مدلش دست مدیری افتاده است که به باورش شناخت عمیقی از مفاد قراردادها ندارد، هرچند که خود حسینی نیز «قراردادی» نبود. حسینی، ابراهیمی و منوچهری یک نظر متفاوت درباره قراردادها داشتند و دارند و همین موضوع، IPC را ملغمهای از نظرهایی کرد که نگرانیها را افزایش داد، ولی وزیر نفت در همان فضایی غوطه ور بود که میگفت مشکل اصلی نام IPC است، این بار هم برای کاستن از سطح انتقادات پای نام IPC را به میان کشید ولو به قیمت تخریب یار قدیمی خویش:«من از اول با نام IPC موافق نبودم و این نامگذاری از سوی حسینی انجام شد».
همین اظهارات وزیر نفت کافی بود تا حسینی در فصای مجازی پاسخ زنگنه را داده و این گونه بگوید که نامش را هر چه میگذارید، بگذارید ولی حداقل یکی 2 قرارداد امضا کنید.
حسینی در پاسخ خود به وزیر نفت از طعنههای فراوانی بهره برده است و مانند سایر منتقدان، از کمکاری وزارت نفت در انعقاد قراردادهای جدید پرده برداشت و بهطور مستقیم از «عُرضه»ای گفت که خودش داشت و مدیران امروزی ندارند.
خودش را توانمند معرفی کرد که با بیع متقابل برای وزرات نفت افتخارآفرینی کرد و دست پخت جدیدش برای نفت را کسی نمیتواند اجرا کند:«سه سال است که مدل جدید قراردادهای نفتی به نام IPC شناخته میشود و در 2 سمینار بزرگ که وزیر محترم نفت، سخنران اصلی آن بودهاند، از زحمات طراحان آن و این حقیر قدردانی کردند، اتفاقا بیع متقابل هم نامی است که طراح و مجری آن همین گروه بودهاند که ساکت و بیادعا، در گوشهای نشسته تا وزارت نفت با دستاوردهای بیع متقابل افتخار جمع کند و امروز با افتخار تفاهمنامه امضا کند و جشن بگیرد و از قراردادهای جدید خبری نباشد و حالا هم که مسئله مهم اسم انتخابی آن شده است.»
حسینی روی نقطهای دست گذاشته است که منتقدان هم دست گذاشتهاند؛ حسینی تعویقهای مکرر وزارت نفت در انعقاد قراردادهای جدید و بسنده کردن به امضای تفاهمنامهها را به نیش طعنه کشیده است تا مشخص شود آنچه که وزارت نفت به آن اعتقاد دارد، طراح IPC هم منتقدش شده است.
مدل قراردادی IPC با همه متن و حاشیهاش، میان زمین و آسمان گرفتار مانده و آشی که چند آشپز داشته، به قدری شور شده است که حسینی هم با توسل به آن، انتقادهای جدی را به وزیر نفت وارد میکند تا نشان دهد اوضاع بسیار آشفتهتر از آنی است که وزارت نفت در نقطه مقابلش ایستاده است. IPC بیش از آنکه مایه وحدت مدیران زنگنه شده باشد٬ موجب جدایی پیوندهای سنتی شده است. از جوادی تا حسینی و حالا فقط یک نفر برای زنگنه باقی مانده است:«غلامرضا منوچهری».
چهارشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۲۶