وحید حاجیپور/ همه چیز خوب است و سیراف به راه خود ادامه میدهد؛ سرمایه گذاران به صف شدهاند و مذاکرات به توافقهای اولیه خود رسیده است٬ مشتریها نیز همچنین وضعیتی دارند و گفتهاند ما محصولات شما را میخریم. این چند عبارت محصول اظهارات گذشته و امروز طراحان و مدیران طرح فراگیر پالایشی سیراف بود که همچنان اصرار دارند با این عبارات روی خام بودن طرح خود سرپوش بگذارند.
در حالی که برخی سرمایه گذاران در پروژه پالایشگاه سیراف با تردیدهای جدی برای ادامه حضور در این طرح ابتدایی و خام مواجه شدهاند٬ شهاب الدین متاجی که نماینده وزیر نفت در این طرح است میگوید همه چیز خوب است. علیرضا صادق آبادی مدیرعامل شرکت زیر ساخت فراگیر پالایشی سیراف که از شاگردان وزیر نفت بوده نیز چنین نظری دارد.
*کدام منابع مالی؟
شهاب الدین متاجی٬ مشاور سابق وزیر نفت در امور پالایش هم گفته است این طرح بقدری جذاب است که سرمایه گذاران خارجی برای حضور در آن به صف شدهاند. متاجی با ایلنا گفت و گو کرده است و در بخشی از این گفت و گو مشکلات منابع مالی را بهانه کرده و گفته است: «با توجه به شرایط کلی برای جذب سرمایه گذار خارجی که وضعیت مناسبی وجود ندارد، با حمایت محدود دولت پیش بینی می شود، اکثر این پروژه ها تا قبل از پایان سال 2017 میلادی بتوانند منابع کافی را از طریق صندوق توسعه ملی و فاینانس تامین کنند.»
متاجی رسما گفته است پولی برای سرمایه گذاری وجود ندارد و اگر هم پولی برای این طرح باشد از صندوق توسعه ملی یا فاینانس تامین خواهد شد. با توجه به اینکه در هر دو روش٬ بررسیهای دقیقی برای تامین منابع مالی صورت خواهد گرفت٬ بسیار بعید است که محقق شود زیرا برای تامین منابع مالی از هر دو طریق٬ اسنادی طلب میشود که سیرافیها نمیتوانند آن را تهیه کنند.
به عنوان نمونه اولین موردی که از سیراف طلب خواهد شد تضمین بلند مدت خوراک است که با توجه به کمبود میعانات گازی و عدم تحقق 480 هزار بشکهای میعانات گازی به عنوان خوراک٬ در همین ابتدای راه مشکلی بزرگ٬ سد راه خواهد شد. اصولا تبدیل میعانات گازی به نفتا و گازوئیل کم کیفیت به هیچ عنوان اقتصادی نبوده و در هیچ جای جهان رایج نیست. این گونه طرحها مصداق بارز خام فروشی و صادرات فرآورده خام است لذا هیچ مشاوری در بخش انرژی آن را تایید نمیکند.
*صندوق توسعه ملی و زنگنه
نکته مهم تر این است که وزیر نفت بارها گفته است صندوق توسعه ملی پولی برای تزریق به پروژهها ندارد؛ حق با وزیر نفت است زیرا بیش از 13 میلیار دلار فقط در 3 سال گذشته به پارس جنوبی تزریق شده است. با این حال متاجی امیدوار است تا پایان سال 96 منایع مالی از سوی صندوق توسعه ملی تامین شود! در واقع وی بجای تاکید بر افتتاح پالایشگاهها در سال آینده٬ گفته است امیدوارم این پول تا پایان سال 96 تامین شود. از یاد نبریم این پروژه قرار بود در سال 96 افتتاح شود.
*بازگشت سرمایه
متاجی در بخشی از این گفت و گو گفته است مدت زمان بازگشت سرمایه این پروژهها 5 ساله است. این گفته در حالی مطرح میشود که پیش از این رقم٬ صادق آبادی از نرخ بازگشت سرمایه 45 تا 48 درصدی گفته بود و حالا به 20 درصد کاهش یافته است.
*مجموعا صفر درصد
اعتراف متاجی به پیشرفت صفر درصدی این پروژه هم در نوع خود جالب است که موید گزارشهای اخیر
ميزنفت است. وی گفته است: «در زمینه اقدامات اجرایی بعضی از شرکتها در مرحله انتخاب پیمانکار طراحی تفصیلی و اجرا هستند.در این مرحله لازم است وزارت نفت اقدام های مرتبط با طرح مانند تعیین تکلیف لولههای ارتباطی فرایندی و بندرگاه را تسریع کند تا همزمان با اتمام احداث پالایشگاهها بتوان بهره برداری را آغاز کرد.»
بر اساس اطلاعات موجود٬ تنها اقدام انجام شده واگذاری زمین به سرمایه گذاران است که اظهارات متاجی٬ بیانگر کاغذی ماندن این طرح است و مشخص شد که نه دولت و نه هیچ یک از سرمایه گذاران و صاحبان پالایشگاه نگاه جدی به سیراف ندارند. متاجی با این حال معتقد است این پروژهها حتما موفق میشوند که با توجه به اشکالات بسیار و بلاتکلیفی مبانی آن در نوع خود نظر بسیار عجیبی است چرا که هیج کارشناسی در حوزه پالایش٬ نمیتواند چنین ادعایی داشته باشد و اعتبار خود را برای توجیه یک طرح خام زیر سوال ببرد.
*مشتریها در صف
مدیر برنامه ریزی سابق شرکت ملی پالایش و پخش البته برای امیدواری به رسانهها گفته است کرهای ها و آلمانیها علاقمند به حضور در این طرح هستند ولی نگفت که آلمانیها برای همکاری با تاپیکو جهت راه اندازی واحد الفین وارد مذاکره شدند و لزوما هیچ ارتباطی به این طرح ندارد.
متاجی گفته است عمده بازارهای محصولات این پالایشگاهها شرق آسیا و اروپا هستند. برای آنکه بدانیم نفتای تولیدی از این پالایشگاهها برای چه فرآیندی مورد استفاده قرار میگیرند باید گفت که با توجه به کمبود مواد خام اولیه در اورپا و شرق آسیا برای تولید محصولات پتروشیمی٬ فرآوردههای این پالایشگاهها برای تولید این محصولات مورد استفاده قرار میگیرد که مصداق بزرگ خام فروشی است.حال آنکه میتوان با تغییر در طراحی این پالایشگاهها از خام فروشی جلوگیری کرد ولی خب اعتقادی به آن نیست.
متاجی گفته است برخی شرکتهای خارجی برای خرید این محصولات ابراز آمادگی کردند که شگفت انگیز است؛ اینکه مشتریهایی برای محصولاتی که وجود خارجی نداشته و نخواهند داشت٬ اعلام آمادگی کردند کمی غیرقاقبل باور است که
ميزنفت از انتشار این موافقتنامهها استقبال میکند تا مشتریان یک طرح کاغذی معرفی شوند.
*نفتا در خدمت بنزین یورو 5 !
وی البته گفته است نفتای تولیدی این پالایشگاهها نیز میتواند در داخل کشور مورد استفاده قرار بگیرد. بر اساس گفتههای متاجی٬ با ارسال نفتا به پالایشگاهها٬ کیفیت بنزین تولیدی افزایش یافته و به یورو 5 ارتقا پیدا میکند. شنیدن این ادعا از مدیر سابق برنامه ریزی شرکت ملی پالایش و پخش بسیار بعید بود.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال 91 بخش اعظمی از نفتای تولیدی پالایشگاهها برای تولید بنزین بکار گرفته شد که هم موجب کاهش کیفیت بنزین تولیدی شد و هم به پالایشگاههای کشور آسیب جدی وارد کرد. ضمن آنکه افزودن نفتا به بنزین تنها در شرکتهای پالایشی توصیه میشود که دارای واحد C.C.R باشند که تنها پالایشگاههایی که از این امکان بهره میبرد پالایشگاههای شازند و تبریز با مجموع ظرفیت حدود 40 هزار بشکه هستند.
با توجه به اینکه نفتای تولیدی 8 پالایشگاه سیراف حدود 270 هزار بشکه است یا باید به همین اندازه در کشور واحد C.C.R ایجاد شود که بدون تردید امکانپذیر نیست و یا بصورت خام صادر کرد. اینکه متاجی با نادیده گرفتن این بدیهیات چنین ادعایی مطرح میکند شاید نشاندهنده سطحی بودن طرح سیراف و توجیه کردن آن باشد.
*دقیقا کدام دانش؟
متاجی در بخش دیگری از اظهارات خود با ربط دادن سیراف به برجام اینگونه میگوید: «سبب شده است که امکان استفاده از روزآمد ترین دانش های فنی برای طراحی و ساخت تجهیزات استفاده شود و محصولات با بهترین درجه کیفیت تولید شود.»
خوشبختانه همه کارشناسان صنعت پالایش بر این موضوع صحه میگذارند که تکنولوژی خاصی در این پالایشگاهها بکار گرفته نخواهد شد زیرا مدل پالایشی آن٬ بسیار ابتدایی و قدیمی است و دانش فنی روزی در آن وجود نخواهد داشت. با این وجود متاجی به هر مستمسکی که شده قصد دارد اینگونه القا کند که دانش فنی روز در این پالایشگاه استفاده خواهد شد؛ پالایشگاههایی که فعلا فقط زمین دارند و بقدری خام است که سعی میشود بزک شوند.