ميزنفت/ عمانیها با ایران به توافق رسیدند و سند امضا کردند ولی نه خبری از مدیران شرکت ملی نفت بود و نه نشانی از شرکت ملی گاز ایران. شرکت صادرات گاز ایران هم که منحل شده است و در این میان٬ وزیر نفت خود مسئولیت کار را بر عهده گرفته است و یار مورد وثوق خود را به امضا رسانده است.
روز گذشته عمانیها میهمان وزیر نفت بودند و در جلسهای پشت دربهای بسته به توافق میرسند که خروحی این توافق نه به امضای یکی از مدیران شرکت ملی نفت و نه به امضای یکی از مدیران شرکت ملی گاز میرسد. زنگنه٬ سید اصغر هندی را برای «امضا» انتخاب کرد و خود بالا سرش ایستاد تا او منقش کند کاغذی سفیدی که برایش مذاگره شده بود.
هندی را باید با زنگنه شناخت٬ هر گاه زنگنه در نفت بود او نیز بود و هرگاه کسی جز زنگنه در نفت حضور داشت او هم نبود. نبود هندی در دولت گذشته بیشتر مشهود بود تا در دماوند به استراحت بپردازد ولی وقتی زنگنه رای آورد٬ احضار شد تا دو پرونده مهم را در دست بگیرد. یکی کرسنت و دیگری بابک زنجانی.
هندی چهره حقوقی است که زنگنه علاقه ویژهای به او دارد؛ درست است که او در شرکتهای زیر مجموعه وزارت نفت جایگاهی ندارد ولی در وزارت نفت تمامی مسائل مهم به او ختم میشود. مرد محرم و تنهایی وزیر نفت در دوران سخت٬ همه چیز را در ید اختتیار دارد و زنگنه هم اعتماد وصف نا شدنی به وی دارد. همین موضوع موجب شده تا پروندههای مهمی به او سپرده شود و حالا با پرونده صادرات گاز به عمان٬ نقش او پر رنگ تر شده است.
اینکه چرا هندی مسئولیت این مهم را در اختیار گرفته است پاسخهای متعددی دارد که البته بیشتر رگه در تحلیل دارد تا خبر اما دیروز بیش از گذشته خلا شرکت صادرات گاز و تقسیم مسئولیتهای این شرکت میان دو شرکت ملی نفت و شرکت ملی گاز دیده شد.
وزیر نفت روز گذشته زمانی نیا معاون بین الملل خود را یک سوی خود نشانده بود و سمت چپش سید اصغر هندی را. یکی معاون و دیگر صاحب یک سمت ایجاد شده که هر دو هیچ اختیاری روی مسائل مهمی مانند صادرات گاز ندارند و تنها میتوانند در تیم مذاکره کننده باشند.
دیروز مدیران شرکت ملی نفت و شخص کاردر راهی حرم امام خمینی (ره) شدند و با آرمانهای انقلاب تجدید بیعت کردند. گازیها هم حتما در محل کار خود حضور داشتند و در کانالهای تلگرامی اخبار دیدار وزیر نفت با وزیر نفت عمان را پیگیری میکردند. همه اختلافات و دعواهای شرکت ملی گاز برای به چنگ آوردن بحث صادرات گاز به نقطهای رسیده است که نه آنها به هدف خود رسیدند و نه شرکت نفتیها.
دور نبود روزی که کاملی مدیرعامل سابق شرکت صادرات گاز در گفت و گویی که بوی اختلاف میداد گفت که صادرات به عمان به عهده این شرکت و صادرات گاز به عراق را شرکت ملی گاز ایران راهبری میکند. گویا اختلاف این دو شرکت با یکدیگر با ریش سفیدی زعمای قوم به این نقطه ختم شده بود.
اندکی بعد که شرکت صادرات گاز در درستور انحلال قرار گرفت٬ اهالی برج گاز خوشحال از این اتفاق سرود پیروزی سر دادند و در آرایش جدید٬ صادرات از طریق خط لوله به ملی گاز سپرده شد و صادرات گاز مایع به امور بین الملل شرکت ملی نفت. به همین راحتی شرکت صادرات گاز منحل شد تا عدهای به سرعت کار بیاندیشند و عدهای دیگر از روزهای سخت و بی سرو سامان بگویند.
گویا خوشبینیها سرابی بیش نبود و دیروز که مذاکرات صادرات گاز به عمان برگزار شد نه خبری از شرکت ملی نفت بود و نه بویی از گاز آمد. همه چیز در ید اختیار وزیر نفت و اصغر هندی بود. امضاها از آن افرادی بود که هیچ سمتی در دو شرکت رقیب ایرانی ندارد و تنها بر حسب اعتماد وزیر قدرت واحد شده است. کاردر و عراقی به کارهای خود مشغول بودند و هستند و تنها باید اموری را پیش ببرند که از آنها خواسته میشود.
این هم در نوع خود بدعت جالبی بود که سند همکاری میان دو کشور ایران و عمان از سوی یک فرد بیگانه با موضوع سند همکاری امضا میشود در حالی که طبق روال جاری٬ طرف عمانیها باید شرکت ملی نفت یا شرکت ملی گاز ایران باشد و در هیچ جای جهان وزارت نفت اقدام به امضای سند همکاری نمیکند.
همین دقایق است که باید حال عراقی و مدیران گاز را پرسید که همه تلاشها برای انحلال شرکت صادرات گاز قرار بود به مراسم دیروز برسد؟ انحلال صادرات گاز گویا نه در خدمت پیشبرد اهداف صادراتی گاز بلکه پیشکشی شد تا وزارت نفت به سیاق برخی امور پرحاشیه خود٬ امور را به پیش ببرد.
دیروز مدیران شرکت ملی نفت و شخص کاردر راهی حرم امام خمینی (ره) شدند و با آرمانهای انقلاب تجدید بیعت کردند. گازیها هم حتما در محل کار خود حضور داشتند و در کانالهای تلگرامی اخبار دیدار وزیر نفت با وزیر نفت عمان را پیگیری میکردند. همه اختلافات و دعواهای شرکت ملی گاز برای به چنگ آوردن بحث صادرات گاز به نقطهای رسیده است که نه آنها به هدف خود رسیدند و نه شرکت نفتیها.