ميزنفت/ روابط عمومی وزارت نفت در حالی گزارش هفته گذشته جوان را درباره اشتباه بزرگ وزیر نفت در
فسخ قرارداد تامین مالی ساخت خط لوله صلح را نوعی گل به خودی رسانهها میداند که نگاهی دقیق تر به این موضوع نشان میدهد که وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی نفت نقش اصلی را در این گل به خودی دارند.
پس از انتشار آن گزارش
روابط عمومی وزارت نفت جوابیهای را به این جریده ارسال کرد که روز پنج شنبه به چاپ رسید. جوابیه ای که در ابتدا خواسته شده است به دور از مسائل سیاسی است ولی بشدت وارد مسائل سیاسی و جناحی شده و بجای پاسخ به ابهامات سعی دارد با فرافکنی٬ موضوع کرسنت را پیش کشیده و پاسخهای اشتباه را عنوان کند.
*کدام گاز؟
در این جوابیه نوشته شده است كه با کدام گار ميتوانستيم گاز را صادر كنيم وقتی گازی برای صادرات نداریم؛ در پاسخ به این موضوع باید گفت اگر قرار باشد این توجیه را ملاک قرار دهیم پس بايد مذاکرات 25 ساله برای صادرات گاز به پاکستان و سایر موارد را کاری عبث و اشتباه بدانیم؛ اگر میزان تولید گاز و نبود گاز برای صادرات مورد توجه است پس چرا وزارت نفت در طول ٢سال اخير بدنبال صادرات كاز به عراق است؟ شاید گفته شود حجم صادرات گاز به عراق اندک است که این توجیه درباره پاکستان هم صدق میکند و باز اگر اینطور است چرا سالهاست که به ترکیه گاز صادر میشود؟ اگر میزان گاز تولیدی کفاف صادرات را نمیدهد دلیل پیگیری صادرات گاز به عمان و اروپا چیست؟ اگر واقعا گاز نداريم چرا وزارت نفت بدنبال توسعه بازارهاي صادراتي گاز است؟
*مردم
گره زدن اهميت گاز رساني به مردم يكي ديكر از توجيهات وزارت نفت در عزم صادرات گاز به پاكستان بود؛ اين مورد را همگان واقف هستند و وزارت نفت سعي دارد با دلسوز نشان دادن خود براي مردم، این گونه القا کند ما صادرات گاز را فداي مردم كرديم در حالي كه اكر چنین بود قيمت گاز را اينطور صعودی نمیکرد تا صدای اعتراض مجلس هم شنیده شود لذا بهتر است به اين ريسمان چنگ زده نشود كه هوا ابري مي شود.
*زنگنه و مذاکره
گفته شده زنگنه در دولت اصلاحات مذاكراتي را براي صادرات گاز به كشورهاي همسايه داشته است؛ اين عبارت نقض كننده حرف قبلي است كه با كدام گاز؟ از طرف ديكر مذاکرات خط لوله صلح از دهه ٦٠ آغاز شده و موضوع صادرات گاز به تركيه در ریاست جمهوری مرحوم زمان هاشمي کلید خورد. صادرات گاز به عراق نیز در دولت قبل آغاز شد و زنگنه در این زمینه «فقط» کرسنت را متولد کرد.
همچنین كفته شده است انها بدليل تحريم، نميتوانستند گاز دريافت كنند؛ این استدلال اساسا اشتباه است چون قرارداد امضا شده و جنبه قانوني داشته و اگر دریافت نشود طبق قرارداد اسلام آباد باید غرامت پرداخت کند که در همه قراردادهای گازی جهان مرسوم است مانند چالش اخیر قرارداد ایران و ترکیه.
*دفع الوقت
از طرفی دیگر وزارت نفت در جوابیهاش معتقد است اسلام آباد دفع الوقت کرده است؛ باید گفت به همین دلیل بود که وزارت نفت در دوره گذشته براي گرفتن بهانههای پی در پی و در راستای تامین منافع ملی٬ اقدام به تامین منابع مالی و حضور شرکتهای ایرانی در پاکستان کرد تا هر چه سرع تر صادرات گاز عملیاتی شود.
*چرا غرامت؟
كفته شده ما چرا بايد غرامت بدهيم؛ پاسخ ساده است: دادن غرامت فعلا در دستور نیست ولی از یاد نبریم طبق قرارداد منعقد شده٬ ایران به دلیل تصمیم وزیر نفت کم کاری کرده است و موجب اعتراض پاکستانیها شده است. همچنین وزارت نفت نوشته است انها چرا بايد غرامت بدهند كه پاسخ ساده است: چون طبق قرارداد اگر گاز را دریافت کنند باید غرامت بدهند. آیا این موضوع را کسی در وزارت نفت نمیداند؟!
*پارس جنوبی
وزارت نفت نوشته است که وقتی زنگنه به راس کار آمد روی پارس جنوبی تمرکز کرد و با پول اندک کار را به جلو برد؛ این هم از آن دست توجیهات غیرمنطقی است چرا که به گفته خود مسئولان وزارت نفت٬ بیش از 13 میلیارد دلار به پارس جنوبی اختصاص یافت ولی میانگین پیشرفت فیزیکی ماهیانه پروژهها از 1.5 درصد به 0.5 درصد رسید. این است تمرکز بر پارس جنوبی؟ وزیر نفت در 40 ماه وزارت خود تنها 2 بار به پارس جنوبی رفت٬ آیا این توجه بیانگر تمرکز است؟!
*با کدام پول؟
گفته شده با كدام پول بايد پروژه خط لوله را فاينانس ميكرديم؟ پاسخ: مبلغ 500 میلیون دلار از طريق شرکت نيكو تامين شده بود و مشكلي از اين بابت وجود نداشت كما اينكه شخص وزیر نفت در توجيه به هم زدن قرارداد٬ هیچگاه نگفت پول نداریم بلکه عنوان کرد تردید داشتیم آنها بتوانند پول را بازپرداخت کنند لذا فسخ کردیم!!
*آدرش اشتباه
در بخشی از جوابیه وزارت نفت گفته شده قطر اقدام به سرمايه گذاري در بندر وارداتی - در پاکستان - كرده است و نه خط لوله؛ انتظار ميرفت روابط عمومي نفت قبل از ارسال جوابيه انرا با تيم كارشناسي در ميان ميگذاشت تا بداند صادرات ال ان حي نيازي به خط لوله و تاسيسات بين راهي ندارد و فقط كافي است بنادر هدف را اماده دريافت ال ان جي كنند كه قطر نیز همين كار را كرد.
*بازی در زمین قطر
جالب تر اینجاست که روابط عمومی وزارت نفت اذعان کرده که کار قطر بازار خراب کنی است؛ این اعتراف بدان معناست که وقتی وزارت نفت به این موضوع واقف است چرا خواسته یا ناخواسته به این کشور حامی تروریست کمک و بازار را بصورت دودستي پیشکشش کرده است؟ بازاري كه ٢٠ سال برايش زحمت كشيده شده بود با یک تصمیم اشتباه دود شد و حالا در پی توجیه تراشی است. از یاد نبریم بازار محل جنگيدن است نه توقف و فرار با بهانه هاي واهي. عذر بدتر از گناه وزارت نفت در نوع خود تحیر انگیز است.
*رسانهها علیه منافع ملی!
نوشته شده است چرا رسانه ها با خبرهايشان محاكم قضايي را بر ضد منافع ملي بسيج مي كنند كه در پاسخ باید گفت اگر اين استدلال مورد نظر وزارت نفت است پس استدلال منتقدان مبني بر محکومیت قطعی ایران در دادگاه کرسنت با به وزارت رسیدن زنگنه کاملا منطقی است که از قضا اینطور نیز شد. حال یک رسانه میتواند علیه منافع ملی حرکت کند یا به وزارت رسیدن زنگنه؟!
*گل به خودی
در ادامه از گل به خودي بود صحبت و عنوان شده گزارش یاد شده گل به خودی است؛ باید گفت این گزارش یک واقعه تاریخی را بازگو کرده است و ابهام بر انگیز است که وزارت نفت این گزارش را قبول کرده ولی در صدد توجیه است. گل به خودي آن است كه وزير نفت به فساد در كرسنت اعتراف ميكند ولي مدير عامل فعلی شرکت ملی نفت اين قرارداد را در زماني كه ايران در دادگاه در گیر دفاع است، قراردادي عالي و استثنايي توصيف مي كند. حتما فراموش نکردهاند که همین چند ماه پیش٬ علی کاردر مدیرعامل شرکت ملی نفت رسما روبروی دوربینها و رسانهها به دفاع تمام قد از کرسنت پرداخت و فسخ آن در دولت گذشته را یک اشتباه دانست. آیا این گل به خودی تر نیست تا گزارش یک واقعه از سوی یک رسانه؟
*امتیاز به پاکستان!
نوشته شده است سرمايه گذاري در پاكستان يك امتياز به طرف مقابل است كه در نوع خود جالب است، گويا روابط عمومي نفت نميداند كه سرمايه گذاري صادركننده در كشور وارد كننده ضعيف يك موضوع رایج است و هيچ جاي دنيا ان را امتياز نمينامند مگر روابط عمومي وزارت نفت؛ با این وضعیت باید به قطریها و روسها انتقاد کرد که چرا در کشورهای هدف تاسیسات دریافتی ایجاد کرده اند ضمن آنکه خود روباط عمومی وزارت نفت در جوابیه اذعان کرده است که قطر یکی از بنادر پاکستان را توسعه داده است تا محمولههای خود را در آنجا تخلیه کند.
*تطهیر گذشته
گفته شده این رسانه بدنبال تطهير عملكرد دولت گذشته است كه در پاسخ بايد گفت كسي بدنبال تطهير دولت گذشته نيست و این رسانه بارها از عملكرد وزارت نفت دردولت گذشته انتقاد کرده است که به شکایت و حضور داد دادگاه ختم شده است ولی پرسش اینجاست که چرا وقتی وزارت نفت در ابتدای جوابیه خود از عدم سیاسی کاری در موضوع خط لوله صلح میپردازد خود وارد سیاسی کاری و اشاره به دولتها دارد چرا که موضوع بحث کاملا مشخص و مربوط به خط لوله صلح است. ولی باید گفت کسی دنبال تطهیر گذشته نیست و اگر قرار است به دنبال «مطهر» باشیم چه کسی بهتر از مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران. تطهير گذشته يعني مانند علی کاردر در دولت گذشته صاحب سمت بوده و امروز برای تطهیر زنگنه نخست٬ کرسنت را قراردادی رویایی بداند..
*اشاره به کرسنت
در جوابیه وزارت نفت نوشته شده است گاز میدان سلمان بدلیل عدم اجرایی شدن کرسنت سالهاست در حال سوختن است. شبیه این گونه دروغها پیشتر نیز شنیده شده است . اولا گازی که در سلمان میسوزد گاز میدان گازی سلمان نیست بلکه گاز همراه نفت میدان نفتی سلمان است. دوما اينكه بهتر است اين سوال از آقای زنگنه پرسيده شود كه چرا بر خلاف مصوبه شوراي اقتصاد كار غير قانوني كرده و در توجيه این اقدام غیر قانونی خود برای فروش گاز به یک دلال گازی و بعثی٬ گفته بود « فكر ميكردم اينطوري بيشتر به نفعمان است». آیا آقاي زنگنه بر سر اين فكر و عقل كل دانستن خود در جریان هستند که چه خسارتي به کشور وارد كرده است؟ ايا ایران به حدی بی ضابطه است كه براحتي بر اساس يك اجتهاد شخصي، كشور را وارد فساد و بحران میکنیم؟
در پايان تاكيد مي شود كه در دولت گذشته، پاكستاني ها وقت كشي فراواني داشتند كه وزارت نفت ان دوره، تصميم گرفت براي پايان دادن به اين بهانه ها، به اين كشور وام داده و با حضور شركت هاي ايراني، خط انسوي مرز را تكميل كند و پول انرا از محل گازبها بصورت اقساطي دریافت كند كه وزیر نفت با يك تصميم اشتباه مانع اجرايي شدنش شد. دلیل هم این بود که آنها نمیتوانند پول ما را پرداخت کنند. این در حالی است که قطریها پول گاز خود را دریافت میکنند و اگر اسلام آباد نمیتوانست پول ایران را پرداخت کند طبق قرارداد باید به وزارت نفت جریمه پرداخت میکرد و در این میان ایرا نه تنها ضرر نمیکرد بلکه سود نیز میکرد. نبود نگاه استراتژیک به حدی آزار دهنده شده است که حالا حرف از فسخ قرارداد از سوی مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران است و در این میان وزیر نفت و مدیرانش هنوز به دفاع از کرسنت مسغول هستند.