ميزنفت/ جرج دبلیو بوش، مشاور امنیتی خود را از میان مدیران شرکت «شورون» که در سال 1991 در این شرکت بهکار مشغول بود، انتخاب کرد. این شخص کاندولیزا رایس بود، او حتی در سال 1993 یک نفتکش 129915 تنی بهنام خودش داشت، که البته بعداً این نام را تغییر داد و اکنون بهنام «آلتر ووپیجر»[1]موسوم است. اینکه چرا «شورون یک زن سیاهپوست دانشگاهی را، که البته دارای نظرات راست بود، بهعضویت هیئتمدیره خود درآورد هنگامی مشخص میشود که تخصص خانم رایس و سالی که به این سمت برگزیده شد مورد بررسی قرار گیرد.
*نفتکش کاندولیزا رایس
علت انتخاب رایس این بود که رشته مورد علاقه دانشگاهی او امور سیاسی مربوط به جنگ سرد بود. رایس تحقیقات زیادی در مورد تغییر ماهیت اتحاد جاهیر شوروی و فروپاشی کمونیسم کرده بود و مقالات زیادی در این زمینه نوشته بود. در فاصله سالهای سرنوشتساز 1991- 1989 یعنی دوران اتحاد دو آلمان و واپسین روزهای اتحاد جماهیر شوروی، رایس بهدلیل داشتن نظرات محافظهکارانه جمهوریخواهان و کسب موفقیتهای آکادمیک، وارد دولت جرج بوش پدر شد و در سمت مدیر ارشد امور شوروی و اروپای شرقی در شورای امنیت ملی مشغول بهکار شد.
ورود کاندولیزا رایس به هیئتمدیره شورون به تشویق جرج شولتز وزیر امورخارجه دولت ریگان انجام شد، خود شولتز هم در اواخر دهه 1980 یکی از مدیران شورون بود و نفوذ عمیق وی عامل اصلی در شکلدهی سیاست خارجی ایالاتمتحده در دوران حکومت جرج بوش پسر توصیف شده است.
*جرج شولتز
شولتز، با علایق آکادمیک رایس و مواضع ایدئولوژیکی او آشنایی داشت و بدون شک رایس را فرد ایدهآل جهت دادن مشورت به شورون برای یکهتازی در شوروی سابق می دانست. درواقع، دو سال بعد از انتصاب رایس، شورون تشکیل شرکت چنگیز شورویل را اعلام کرد، این شرکت با سرمایهگذاری مشترک 50- 50 با یکی از شعب شرکت نفت و گاز قزاقستان تشکیل شد و قرار بود که در توسعه میادین نفتی «چنگیز» فعالیت کند، و در سالهای بعد از آن هم شورون سرمایهگذاریهای بیشتری در منطقه خزر انجام داد.[2]
زلمای خلیلزاد، مسئول امور خلیجفارس و آسیای مرکزی، در شورای امنیت ملی زیرنظر مستقیم خانم رایس کار میکرد و به او گزارش میداد؛ خلیلزاد یک تبعه آمریکا و متولد افغانستان بود که در دولتهای ریگان و جرج بوش پدر هم کار و خدمت کرده و در شرکت راند هم فعالیت نموده و مدتی هم مشاور دونالد رامسفلد وزیر دفاع آمریکا بود.
*زلمای خلیل زاد
خلیلزاد همچنین مشاور شرکت اونکال[3] بود، و این همان شرکت چندملیتی نفت است که در مذاکره با طالبان جهت احداث خطوط لوله نفت و گاز از منطقه خزر و از طریق خاک افغانستان بهسواحل پاکستان نقش داشته است. این مذاکرات در زمانی که دولت کلینتون حملات موشکی علیه اردوگاههای اسامهبنلادن را در اوت 1998 آغاز کرد، قطع گردید. خلیلزاد هم مانند رایس از طرفداران اقدام نظامی علیه صدامحسین بوده است.
[1] - Alter Voyager
[2]- در این مورد ما در فصل هشتم مجدداً بحث خواهیم کرد.
[3] - Unocal