ميزنفت/ بازی زیرکانه شرکت ملی نفت برای حذف کامل شرکت های ایرانی در مناقصه آزادگان با انتشار فهرست شرکت های مورد تایید شرکت ملی نفت در حال به ثمر نشستن است؛ در یک سناریوی مشخص، شرکتهای ایرانی احتمالا از حضور در مهمترین میدان نفتی کشور بازماندند.
از سال گذشته که مدل جدید قراردادهای نفتی ملقب به IPC مورد چالشهای فراوان قرار گرفت بحث توسعه میدان نفتی آزادگان هم تبدیل به مساله دیگری شد که جنجالهای بسیاری را به همراه داست. جریانهای خبری در آن برهه از زمان از توافق پشت پرده وزارت نفت با توتال نوشتند که قرار است کار توسعه آزادگان به این شرکت فرانسوی واگذار شود و همین جریان، وزارت نفت را به سمت برگزاری مناقصه سوق داد اما چه کسی است که نداند برگزاری مناقصه آزادگان، باید به شکلی پایان یابد که وزارت نفت میخواهد.
با افزایش فشارها و مذاکرات شرکتهای ایرانی با وزیر نفت، مقرر شد شرکتهای ایرانی٬ شریک خارجی آورده و با مطالعه میدان آزادگان برنامه خودرا ارائه کنند و در نهایت به مناقصه بروند. برنامهای که مورد حمایت بیشتر کارشناسان و منتقدان قرار گرفت تا در شرایطی برابر و شفاف، آزادگان به توسعه نزدیک شود. وزیر نفت هم با شرکتهای ایرانی جلسه گرفت و تعهد داد تا شرایط بگونه ای باشد که همه چیز به این سمت پیش رود. حتی به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا نیز 3 ماه فرصت داد تا با مذاکره با شرکت استات اویل این شرکت را «پای» کار بیاورد.
تاکید وزیر نفت بر 5 شرکت انی، استات اویل، بی پی، شل و توتال موجب شد تا قرارگاه با استات اویل مذاکرات را به پیش ببرد.
از سوی دیگر، شرکت نفت و گاز پرشیا هم مذاکرات خود را با روسنفت به پیش برد و حتی موافقت نامههای ابتدایی را در مسکو با این شرکت امضا کرد و به تایید وزارت نفت رساند. البته پرشیا انی را هم به میان آورد ولی روسنفت به عنوان شریک اصلی نهایی شده بود که فهرست منتشر شده از سوی وزارت نفت همه چیز را «صفر» کرد.
*شرکتهای صاحب صلاحیت
وقتی نسل جدید قراردادهای نفتی روی میز آمد قرار شد تحولی بزرگ در شرکتهای ایرانی بوجود بیاید. وزیر نفت از رویش شرکتهایی گفت که باید در IPC صفر تا صد توسعه میدان را از شرکتهای خارجی بیاموزند. نام این شرکتها در صنعت نفت به شرکتهای E&P معروف است که از مرحله اکتشاف تا مرحله بهره برداری را شامل میشود لذا طی فراخوانی از شرکتهای ایرانی خواسته شد با تکمیل فرمهای ارائه شده، آن را برای وزارت نفت ارسال کنند تا این وزارتخانه با بررسی آنها شرکتهای باصلاحیت را معرفی کند.
از 38 شرکت معرفی شده 11 شرکت بیرون آمدند و قرار شد این شرکتها با حضور در کنار خارجیها به تقویت خود بپردازند. طی این برنامه، تنها این شرکتها میتوانستند در قالب قراردادهای IPC به مشارکت با شرکتهای خارجی بپردازند. سایر شرکتهای ایرانی نیز میتوانستند در انواع دیگر قراردادهای نفتی حضور داشته باشند.
پس از معرفی شرکتهای ایرانی، فراخوانی نیز برای شرکتهای خارجی برگزار شد تا کار بررسی و تایید صلاحیت آنها نیز تعیین شود. سخت گیریها و وسواس شرکت ملی نفت در نهایت 29 شرکت خارجی را تایید کرد که در میان این 29 شرکت، نام چند شرکت کمتر شنیده شده است و سابقه روشنی در این باره ندارند و در مقابل، شرکتهای دسته اولی مانند استات اویل و روسنفت از صحنه حذف شدند و بی پی هم ترجیح داد به ایران نیاید.
نکته مهم در این باره، بررسیهای شرکت ملی نفت است که طی آن روسنفت رد صلاحیت شده است و شرکتهای جالبی توانستند تاییدیههای معاون توسعه شرکت ملی نفت را دریافت کنند.
*روسنفت و استات اویل
دو شرکت روسی و نروژی در فهرست IPC نیستند و نمیتوانند در مناقصههای ایران شرکت کنند و باید IPC را فراموش کنند. روسنفت دومین بزرگ شرکت نفتی جهان بر اساس رتبه بندی فوربس است. این نشریه معتبر و مرجع، در سال 2016 شرکتهای نفتی را بر اساس درآمد رتبه بندی کرد که روسنفت با تولید 5 میلیون و 70 هزار بشکه ای پس از گازپروم در رتبه دوم قرار دارد و پس از آن شرکت اگزون موبیل در جایگاه سوم ایستاده است.
استات اویل هم با تولید 1.8 میلیون بشکهای در رتیه یازدهم ایستاده است که هر دو شرکت سهامشان در بورس عرضه شده و تمامی معیارهای استاندارد روز جهان را دارا هستند ولی از نظر شرکت ملی نفت ایران این شرکتها صلاحیت نداشته ولی شرکت CEPSA اسپانیا که چهارمین شرکت نفتی این شرکت است تایید شده است!
درباره چرایی این تصمیم پرسشهای بسیاری مطرح است و قطعا مسئولان شرکت ملی نفت پاسخهای خود را دارند و در این میان، مجموع تلاشها و مذاکرات پرشیا و قرارگاه کاملا بر باد رفت مگر آنکه آنها سریعا با شرکتهای دیگر وارد مذاکره شوند که با توجه به شرایط و تماسهای پشت پرده با شرکتهای خارجی چنین چیزی تقریبا محال است.
روسنفت با پرشیا کار را نهایی کرده بود و انی نیز به این جمع در حال اضافه شدن بود که با حذف روسنفت از شرکتهای دارای صلاحیت، پرشیا از آزادگان دور شد. قرارگاه هم کمتر کسی امیدوار بود به آزادگان برسد هم به کنار رفت و باید برای میادین دیگر برنامه ریزی کند.
این دو شرکت دست روی میدانی گذاشته بودند که از دهه 70 امتیازی بزرگ برای آوانسهای سیاسی بود و برای وزیرنفت هم از اهمیت ویژهای برخوردار است و به همین سادگیها نمیخواهد آنرا به شرکتی جز شرکتی که خودش به آن علاقه دارد واگذار کند. پرشیا و قرارگاه اما آنرا درک نکردند و با وجود چراغ سبز گرفتن از زنگنه به سراغ «شریک» رفتند ولی شرکایشان را رد کردند. بسیار تمیز و بدون هیچ صدایی. البته برخی شنیدهها میگوید استات اویل مدارک خود را مانند بی پی ارسال نکرده است.
*جدا بافتهای بنام بی پی
حذف این دو شرکت را باید در کنار غیبت شرکت بی پی دبد؛ این شرکت انگلیسی علاقه خاصی به حضور در میدان اهواز به عنوان بزرگترین میدان نفتی ایران دارد که خواسته وزیرنفت نیز است؛ زنگنه دوست ندارد این شرکت برای افزایش تولید میدان اهواز وارد خوزستان شود و تولید از این میدان را افزایش دهد. بی پی همواره به این میدان علاقه داشته و طی یکسال گذشته جلسات بسیاری را با شرکت ملی نفت و شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب برگزار کرده است اما با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ ترجیح داد فعلا در ایران حضور نداشته باشد.
این شرکت مدارک خود را برای بررسی صلاحیتش به شرکت ملی نفت ارسال نکرد لذا در فهرست 29 شرکتی مورد تایید قرار نگرفت ولی منوچهری به دنیای اقتصاد گفت که این شرکت با وجود این میتواند با ارسال یک نامه به شرکت ملی نفت٬ در لیست قرار بگیرد!
گرچه شرکت بی پی یکی از شرکتهای قدر بین المللی به شمار میرود ولی زنگنه و منوچهری همچنان به ةن علاقه دارند و آنرا از بررسی صلاحیت مستثنی کردند و گفتهاند یک نامه از آنها که بگوید حاضرند در ایران سرمایه گذاری کنند کافی است.
*تیرگی روابط سیاسی؟
واضح و مبرهن است که در دولت یازدهم و بویژه وزارت نفت علاقهای به ایجاد توازن در بلوک بندیهای منطقهای و سیاسی وجود ندارد. در دورهای شرق جایگزین غرب شد و در روزگاری هم این غرب بود که جای شرق را گرفت.در دولت فعلی طرف غرب سنگینی میکند هرچند که تلاش میشود اینگونه القا شود که توازن برقرار است به همین دلیل بود که شرکت ملی نفت رسما اعلام کرد که توسعه فاز دوم میدانهای یادآوران و آزادگان شمالی با چینیها نهایی شده و شرکتهای CNPC و سانیوپک در قالب قراردادهای بیع متقابل به توسعه فاز دوم خواهد پرداخت. آزادگان جنوبی هم به شرکتهای غربی خواهد رسید اما چند ماه پس از این قول و قرارها، به یکباره انتقادات جدی منوچهری به چینیها و تصمیم شرکت ملی نفت برای به هم زدن قرارها، وضعیت را کمی پیچیده تر کرد.
همگام با این موضوع، روسنفت هم از بازی نفت حذف شد و شرکتی که بشدت محبوب پوتین و تابع سیاستهای رئیس جمهور روسیه است به کنار رفت. ایگور سچین مدیرعامل این شرکت از دوستان صمیمی پوتین است که در ماجرای تهاتر نفت با روسها، اپراتور این طرح بود و حالا سهامدار اصلی پالایشگاهی در هند است که بخش مهمی از نفت آن از سوی ایران تامین میشود.
وزارت نفت با حذف این شرکت هم توانست یک شرکت ایرانی را از آزادگان حذف کند و هم با تایید صلاحیت شرکت لوک اویل که نقطه مقابل روسنفت است و غربگراست را به IPC دعوت کرده است. گرچه تامین منافع ملی از بلوک بندیهای سیاسی و منطقهای از اهمیت بیشتری برخوردار است اما باید با ایجاد موازنه در میان شرکتهای غربی و شرقی، امتیاز بیشتری کسب کرد تا آنکه با حذف شرکتهای ایرانی و طرف قراردادهای آنها از مناقصه بزرگترین میدان نفتی کشور، هم قدرت چانه زنی را کاهش داد و هم دو اشتباه گذشته – اینپکس و CNPC- را تکرار کرد.
وزارت نفت فعلا به هدف خود رسید و توانست با حذف شرکتهای ایرانی در توسعه آزادگان، دروازه را روبروی شرکت مورد علاقه خود خالی کند. زنگنه که زیربار فشارها با مناقصه موافقت کرد با این اقدام، راهی را طی میکند که از ابتدا به فکر آن بود. به احتمال فراوان خبری از یک مناقصه برابر و شفاف نخواهد بود هرچند که روی برگزاری خود مناقصه حرف بسیار است.