وحید حاجی پور/ داستان «نیروییها» در نفت ادامه دارد؛ طرفداران وزارت نفت معتقدند حضور وزیر اسبق نیرو در این وزارتخانه به معنای تقویت «ستاد» است و زنگنه با تعریف«کارت» برای حبیب الله بیطرف به فکر افزایش کارآیی وزارت نفت است. توجیهی که در نوع خود بسیار جالب است و سعی دارد در لوای آن٬ بی اعتمادی «محض» نفتیها به زنگنه را مستتر کند.
روش نگرش زنگنه به موضوعات مدیریتی٬ چهرههای نفتی را برای همکاری با وی دور کرده است که شاید نشات گرفته از سبک مدیریت شخص وی باشد و یا شاید او نفتیها را قبول نداشته باشد. او در دولت اصلاحات بیش از 30 نفر از مدیران وزارت نیرو و شیلات را به نفت آورد و قصد داشت تغییری بزرگ در این وزارتخانه بوجود بیاورد اما این اقدام وی٬ موجب افزایش اختلافات و اصطکاکها در نفت شد زیرا زنگنه هیچگاه فرهنگ سازمانی این وزارتخانه را درک نکرد و سعی داشت با فرمولی که در نیرو پیاده کرده بود٬ نفت را به بهره وری نزدیک کند که برنامهای شکست خورده «برچسب» خورد.
زنگنه دولت یازدهم خیلی تلاش کرد تا چهرههای مورد اعتماد خود را بار دیگر به نفت بیاورد و آنها را با سمتهایی خاص به کمک بگیرد ولی اغلب یاران وی ترجیح دادند در قالب شرکتهای پیمانکاری و «باشگاه نفت و نیرو» با وی همکاری کنند که فصل جدیدی از فعالیتهای نفتی شان بود. افرادی هم بودند که نخواستند در کنار او باشند زیرا هنوز با تبعات همکاریهای پیشین خود مواجه بوده و هستند. جدایی زنگنه با فرهنگ سازمانی نفت٬ نفتیها را از وی دور کرده است و لابی افراد درجه دو و عمدتا غیرنفتی با وی٬ راه را برای مدیران عجیب هموار کرده است. نمونه بارز آن محسن پاک نژاد مرد حراستی وزرات نیرو است که زنگنه به وی اعتماد خاصی دارد. شخصی که بدون هیچ سابقه نفتی در امر تولید معاون تولید میشود و امضای او را کسی ندیده است.
داستان نیروییها در نفت حالا «شخصیت» جدیدی را به بازی گرفته است؛ حبیب الله بیطرف وزیر اسبق نیرو که 8 سال در پاستور با زنگنه همسایه بود با حکم مقام عالی وزارت٬ معاون او شد و قرار است پژوهش در نفت را راهبری کند. بیطرف از دوستان پرویز فتاح نیز است بطوری که فتاح روبروی رئیس جمهور سابق ایستاد تا او را در وزارت نیرو حفظ کند. بیطرف بعنوان یکی ازاعضای شورای سیاستگذاری باشگاه نفت و نیرو از«نیمکت» فراخوانده شد تا به «بازی» بیاید.
اینکه بیطرف چه ویژگیهایی در مدیریت دارد و چه کمکی میتواند به نفت بکند را وزیر نفت میداند اما نکته مهم در این انتصاب٬ قحط الرجال «تحمیلی» است که دامان نفت را گرفته است. معاون برنامه ریزی این وزارتخانه که قلب تپنده آن است از سازمان برنامه و بودجه میآید و معاون پژوهش هم از باشگاه نفت و نیرو!
در این انتصاب دو تحلیل وجود دارد. سطح نخست از «خودمانی سازی» چینشها حکایت دارد و سطح دوم نشانههای عدم تمایل مدیران نفتی برای همکاری با وزیر فعلی نفت را روایت میکند. هر دو دیدگاه را میتوان منطقی دانست ولی نزدیک ترین تحلیل به واقعیت و اخبار موثق٬ حاکی از آن است که نفتی ها سعی میکنند از زنگنه حکم مسئولیت نگیرند و وی مجبور است از نیروییها بهره ببرد.
این حق طبیعی زنگنه در انتخاب معاونان خود است همانطور که طی سه سال گذشته چند معاون و یک قائم مقام را برگزید که عمدتا نفتی بودند ولی آنها بسرعت متوجه جدایی راه خود با وی شدند لذا استعفا دادند و لب گزیدند. «ژنرال» مختار است تا معاونان خود را انتخاب کند و خودش نیز مسئولیت احکام صادره را بر عهده بگیرد اما اندکی تعمق در انتصابات وی و حجم استعفاها، نشان میدهد مدیر قابلی نمیتواند با زنگنه کار کند. بزرگترین معاون وی یعنی رکن الدین جوادی زودتر از سایرین متوجه اختلافات شد و «دستور» نگرفت و استعفا داد؛ به اصرار زنگنه در نفت ماند و وزیر هم برای کاستن از حجم انتقادات معاونت برنامه ریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری را به دو بخش تقسیم کرد و بخش دوم آن معاونت را با اصرار فراوان و اکراه جوادی٬ به مدیرعامل سابق شرکت ملی نفت سپرد.
اظهارنظرهای شفاهی و گپ های دوستانه با تعدادی از مدیران صنعت نفت نشان میدهد کمتر کسی می پسندد زنگنه برایش حکم صادر کند و ترجیح میدهند به آینده خوشبین باشند به این امید که این دوره، آخرین دوره وزارت بیژن نامدار زنگنه باشد.
از یاد نبریم مقدم استعفا داد؛ شاید گفته شود این استعفا بدلیل موضوع سقف پاداش بازنشستگی باشد ولی با استعفای وی در شرایطی موافقت شد که این بند جنجالی برنامه ششم٬ با رای منفی بهارستان مواجه شد. نقدهای متفاوتی به مقدم وارد است ولی وی از نزدیکان زنگنه بود که ترجیح داد ریاست انستیتو نفت دانشگاه علوم تحقیقات را انتخاب کند تا ادامه همکاری با وزیر نفت را.
بیطرف شاید بتواند به نفت کمک کند ولی نه به اندازه خود نفتیها؛ این انتصاب شباهت «مویی» به انتصاب حمیدرضا کاتوزیان به ریاست پژوهشگاه صنعت نفت دارد و میتوان پیش بینی کرد آینده پژوهش در نفت چه خواهد شد. بیطرف چندماهی معاون باقی خواهد ماند تا تکلیف انتخابات ریاست جمهوری و وزیر بعدی نفت مشخص شود. او هیچگاه استعفا نحواهد داد زیرا نفتی نیست. فقط نفتیها هستند که با فرهنگ خاصشان زیر بار توقعات نمیروند و ترجیح میدهند بروند تا بی اختیار بمانند.
شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۰۰