ميزنفت/ روزهايي كه قراردادهاي جديد نفتي توسط وزارت نفت رونمايي شد شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب به عنوان توليدكننده بيش از 80 درصد نفت كشور، انتقادات جدي به اين مدل وارد كرد كه در نهايت با چراغ سبز زنگنه براي طراحي مدل ديگري جهت افزايش توليد در جنوب مواجه شد. با اين وجود عدهاي در تلاشند اين مدل را زير سؤال ببرند.
مدلي كه وزارت نفت طبق تكلیف قانوني آن را طراحي كرده است بيشتر براي توسعه ميادين نفتي و گازي است هرچند طراحان IPC معتقدند اين مدل براي افزايش توليد نيز كاربرد دارد ولي جذابيتهاي مطلوب اين مدل، از ديد كارشناسان براي پروژههاي افزايش توليد بيشتر امتياز است تا يك قرارداد.
هم اكنون صنعت نفت در دو حوزه توسعه ميادين و ازدياد برداشت نيازمند سرمايهگذاري است كه از نظر كارشناسان نميتوان با يك مدل به آن دست يافت؛ زيرا هر يك از ميادين نفتي و گازي داراي ويژگيهاي خاص و برنامههايي متفاوت هستند كما اينكه توسعه ميادين و افزايش ضريب بازيافت ماهيتا با يكديگر تفاوت دارند.
در توسعه، كشور نيازمند سرمايهگذاري، انتقال تكنولوژي و. . . است كه در حوزه افزايش ضريب بازيافت، منابع لازم بسيار كمتر از توسعه است و شركتهايي كه تخصص اصلي شان ارائه خدمات فني و مهندسي است ميتوانند وارد اين حوزه شوند. در توسعه يك شركت مادر و بينالمللي مانند شل، توتال،بي پي،لوك اويل و... با سرمايهگذاري در ميدان، يك حوزه نفتي را به توليد ميرسانند ولي در ميادين توليدي كه نياز به افزايش برداشت دارند شركتهاي فني مانند شلمبرژه، هاليبرتون و... با ارائه خدمات فني و تكنولوژيهاي روز، سرمايه و سود خود را از محل افزايش توليد دريافت ميكنند.
هرچند اين شركتهاي فني در توسعه هم بخش اعظم فعاليتهاي شركتهاي اصلي را بر عهده ميگيرند به ويژه در بحث تكنولوژي و افزايش ضريب بازيافت ولي تخصص اصلي اين شركتها ارائه خدمات فني است كه مورد تأكيد مناطق نفتخيز جنوب قرار گرفته است.
به همين دليل وزيرنفت به درستي اجازه داد براي پروژههاي افزايش ضريب بازيافت در مخازن در حال توليد، از مدلي استفاده شود كه شركت مناطق نفتخيز جنوب از «خدمات» شركتهاي مهندسي استفاده كند. مدلي كه جنوب طراحي كرده است به تأييد هيئت مديره شركت ملي نفت ايران رسيد تا هم مدل بهينه براي افزايش برداشت ابلاغ شود و هم طبق تكليف قانوني از مدلهاي ديگر هم براي جذب سرمايه استفاده شود.
در واقع قراردادهاي جنوب نه تنها قانوني است، بلكه در قراردادها نيز طرف اصلي شركت ملي نفت ايران است كه مناطق نفتخيز جنوب نماينده قانوني آن است. هفته گذشته يك تفاهمنامه ابتدايي ميان مناطق نفتخيز جنوب و شركت شلمبرژه منعقد شد تا اين شركت ميدانهاي شادگان، پارسي و رگسفيد را مطالعه و طرح خود را ارائه كند.
گرچه اين تفاهمنامه به هيچ عنوان تعهدآور نيست ولي انتقاداتي از سوي برخي جريانها نسبت به آن رونق گرفته است كه شلمبرژه يك شركت خدمات مهندسي است و در حوزه مطالعه مخزن فاقد تخصص لازم است. در واقع اين جريان معتقد است كه شلمبرژه را نميتوان در حد يك شركت بينالمللي يا IOC محسوب كرد كه در نوع خود جالب است.
*تغيير مدل كسب و كار
در نگاه نخست و سنتي چنين ادعايي درست است؛ زيرا در توسعه، شركتهاي بينالمللي خودشان مطالعه كرده و پس از توافق با كارفرما و امضاي قرارداد، برنامه خود را به شركتهايي نظير شلمبرژه ارائه كرده و آن را به كار ميگيرند ولي اين مدل براي سالها قبل است و امروزه شركتهاي خدماتي خود به توسعه ميادين مشغولند.
سيدغلامحسين حسنتاش چندي پيش در يادداشتي نوشت: مؤسسه سلطنتي وقايع بينالمللي انگلستان موسوم به CHATAM HOUSE، گزارشي را به قلم دكتر «پلاستيونس» متخصص برجسته اقتصاد نفت و انرژي، منتشر كرده است كه پرده از وضعيت جاري شركتهاي بينالمللي بزرگ نفتي برميدارد. اين گزارش با عنوان «مدلتجاري سنتي يا سابق شركتهاي بينالمللي نفتي در حال مرگ است»، منتشر شد. اين گزارش توضيح ميدهد كه چگونه شركتهاي خدماتي نفتي علاوه بر تواناييهاي فني و تخصصي، حتي فناوريهاي مديريت پروژههاي بزرگ يا مگاپروژهها را به دست آوردهاند و با مراجعه به بازارهاي توسعهيافته مالي، ميتوانند تأمين مالي پروژهها را نيز بر عهده گيرند و با چابكي بيشتر و هزينههاي كمتر و تعهدات كمتر خود، خصوصاً در قبال مسائل زيستمحيطي بينالمللي، رقيبان جدياي براي شركتهاي بزرگ باشند.
محمد ايرواني، مديرعامل شركت دانا انرژي كه يكي از شركتهاي واجد صلاحيت از سوي وزارت نفت است در اين باره به تجارت فردا ميگويد:«بعضي از شركتهاي نفتي شرقي، طيف گستردهاي از فعاليتها شامل توليد تجهيزات، ساخت دكل، ارائه خدمات حفاري، توسعه ميدان، بهرهبرداري، پالايش و پتروشيمي را انجام ميدهند. حتي اگر اين شركتها را به عنوان معيار در نظر نگيريم و مدل كسب و كار آنها را متناسب با جغرافياي فعاليتشان بدانيم، به نظر ميرسد در غرب نيز تحولاتي در حال وقوع است. مثلاً شركت شلمبرژه كه به عنوان ارائهدهنده خدمات شناخته ميشود، هماكنون 200 تا 250 هزار بشكه در روز نفت توليد ميكند و توليد يك ميليون بشكه در روز را هدفگذاري كرده است. تحولات فراواني به وقوع پيوسته و ديگر صنعت نفت جهان منحصر به هفتخواهران نيست.»
اين نظرات نشان ميدهد روشهاي سنتي كسب و كار در صنعت جهاني نفت تغيير كرده است و بهترين حالت براي تصميم انتخاب هوشمندانه است كه وزارت نفت با تنوعسازي در مدلهاي قراردادي به دنبال آن است ولي جرياني خاص علاقهاي ندارد چيزي جز IPC اجرايي شود.
حال اينکه شما "خدمات" را چه تعريف مي کنيد به خودتان معروف است اما در ادبيات نفت و گاز تعريف شرکت Service Provider مشخص است و اگر کمي آشنايي با ادبيات نفت و گاز داشته باشبد، عمليات پر ريسک اکتشاف و افزايش توليد را به عنوان "خدمات" تعريف نمي کنيد.
سايت شرکت براي اطلاعات بيشتر نويسنده و اطلاع از خدمات و محصولات اين شرکت:
http://www.slb.com