ميزنفت/ وزارت نفت و شخص وزیر اگرچه شاید کمی دیر ولی بالاخره این واقعیت را پذیرفت که یکی از بزنگاه های عمده کار نفت به عدم کارآیی روابط عمومی پرطمطراقش مربوط است و اگر فکری به حال این بخش نکند گره کارش باوجود تمام دغدغه ها، نزد رسانه های عمومی هر روز کورتر خواهد شد. این بود که مدیرکل خود با پیشوند " دکتر" را کنار گذاشت تا شاید پس از سه سال گشایشی موثر در همراهی رسانه ها را شاهد باشد.
این اتفاق اما در پتروشیمی از بیخ و بن مشکل دارد بانوی تازه کار و مدیرعامل جلوس کرده بر تخت مدیریت مدرن ترین صنعت کشور از یک سو نه خود تجربه ای از کار مدیریت کلان دارد نه افراد با تجربه ای دور خود می بیند و از سوی دیگر مدعی یکپارچه سازی و تحت فرمان در آوردن مجموعه هائی از شرکت های پتروشیمی است که به اندازه سن تمام مدیریت های ساختمان مرکزی تجربه و سابقه کار دارند.
در این میان اما شرایط و نحوه تعامل این شرکت با رسانه ها واقعا حکایتی جداگانه است. مجموعه ای نوبرانه که در حوزه تزئین و سفره آرائی سفرهای بانوی اول پتروشیمی به کار می آید و ضعف ارتباط آنها با رسانه های گروهی حتی وزیر نفت را هم به ستوه آورده است. ناگفته پیداست که امید اول شاهدائی کابینه دوم روحانی است. کابینه ای که اگر زنگنه هم در آن نباشد اول بتواند همچنان نفر اول پتروشیمی باقی بماند. این ماندن اما هیچ سودی برای وی نخواهد داشت زیرا که با این سیستم ناکارآمدی که در بخش های مختلف ساخته و حشم و خدمی که گرد خود آورده، همین امروز هم بازی مدیریت را باخته و شرایط کار برای حضور دیگر بانوان شایسته کشور در مناصب بالای مدیریتی را به شدت سخت کرده است.
مدیرعامل پتروشیمی اگر می خواست دست به تغییر موثری در حوزه ستادی خود بزند باید از همان روز نشستن بر مسند مدیریت اقدام می کرد چرا که پیشینیان می دانستند او از ماه دوم گرفتار روزمرگی و شاید بازی سیاستبازانی خواهد شد که او را برای نمایش بازی ها و تحقق اهداف صنفی خود بسیار شایسته می دانند. اقدام دیر اما شایسته زنگنه در برکناری مدیرکل "بیزینس منی" که دیگر هیچ جایگاهی در میان اصحاب رسانه نداشت یک راهنمای خوب برای اوست.