وحید حاجی پور/ محمد مشكينفام
مديرعامل شركت نفت و گازپارس دو روز گذشته در گفتوگو با سايت وزارت نفت به موضوعاتي پرداخت كه تمامي بهانههاي زنگنه درباره ضعف شركتهاي داخلي را «خلع» كرد؛ او با توجه به شرايط سخت تأمين كالا و تجهيزات در شرايط تحريم گفته است كه اين شركت براي توسعه فازهاي پارس جنوبي از سال 1389 به بعد برنامه داشته است و اگر تحريمها نبودند تأخيرهاي دو برابري در بهره برداري از فازهاي پارس جنوبي رخ نميداد.
اين سخنان در شرايطي بيان ميشود كه وزارت نفت طي سه سال گذشته در جهت تخريب شركتهاي ايراني و «تعطيل» خواندن آنها حرکت میکرد. وزير نفت ميگويد شركتهاي ايراني پروژهها را «خراب» كردند و انگشت كوچك شركتهاي خارجي مانند توتال هم نيستند. وزير نفت براي نشان دادن اقتدار و توانمندي شركتهاي خارجي به تحقير ايرانيها ميپردازد و مانند سالهاي نخست حضورش در وزارت نفت كه شركتهاي ايراني را «اوستاكار» ميناميد اينبار هم ميگويد شركتهاي ايراني بايد پيشكار شركتهاي غربي باشد.
استدلال زنگنه براي اين هدف عقب ماندگي فازهاي پارس جنوبي است؛ جايي كه معتقد است اگر شركتهاي ايراني توانمند بودند پروژهها را با دو برابر زمان و هزينه به پايان نميبردند. در معادلات وزير نفت تحريمها و شرايط جايگاهي ندارد و او به هيچ وجه نميخواهد قبول كند كه اگر عقب ماندگي در پارس جنوبي وجود دارد به دليل ناتواني شركتهاي ايراني نبوده و نيست بلكه تحريمها شرايط را بسيار سخت كرده بود.
پيشتر نوشته بوديم كه براي سفارش يك كالاي ساده در پارس جنوبي چه مسير سخت و پرهزينهاي طي شد؛ همين سخنان را مديرعامل فعلي شركت نفت و گاز پارس هم گفته است با اين تفاوت كه چندان سعي نكرده است روبهروي وزير نفت بايستد. او در بخشي از اين گفتوگو ميگويد: «طولاني بودن اجراي پروژهها كاملاً شفاف است. خودتان ميدانيد كه پيش از سال ١٣٩٢ صنعت نفت ايران با تحريمهاي بينالمللي روبهرو بود. براي انتقال پول و انتقال كالاها با مشكل روبهرو بوديم. سازندگان كالاها مستقيم با ما در ارتباط نبودند، اين موضوع، ما و پيمانكاران را با چالش جدي روبهرو كرده بود. زماني كه قرارداد توسعه فازها امضا شد ما در شرايط عادي بوديم، اما پس از سال ١٣٨٩ ناگهان با محدوديتها و تحريمهاي شديدي روبهرو شديم و روند اجراي كار از حالت طبيعي خارج شد.»
او ادامه ميدهد: «زماني كه درگير اجراي يك مگاپروژه هستيد و همزمان با تحريم بينالمللي روبهرو ميشويد با انواع مشكلات كوچك و بزرگ بايد دست و پنجه نرم كنيد. ما پيش نيازهاي اجراي پروژه را نداشتيم؛ طبيعي است كه سرعت كار خيلي كم ميشد، اگر مديريت پويايي هم نداشته باشيد بدون شك پروژه با چالش روبهرو ميشود. شايد بارها شنيده باشيد كه تحريمها مشكلات فراواني در سفارش گذاري كالاها ايجاد كرد؛ به نحوي كه گاهي اوقات كالاهايي كه خريداري شده بودند در لحظه آخر به دليل تحريمها وارد آبهاي ايران نميشدند، ما هم بايد دوباره سفارش گذاري ميكرديم؛ همه اينها، مراحلي طولاني داشت كه روي روند اجراي پروژهها تأثير ميگذاشتند.»
اين سخنان نشان ميدهد كه تأخيرهاي مكرر پروژهها با توجه به موضوع تحريمها تا حدودي طبيعي بوده كما اينكه اگر شركتهاي خارجي مدنظر وزير نفت هم در چنين شرايطي بودند بدون ترديد قفل ميشدند. هم اكنون شركتهاي خارجي به دليل چالشهاي بانكي هنوز به ايران نيامدهاند و همه رفت و آمدشان در حد تفاهمنامه است و با وجود برجام آنها از حضور در ايران واهمه دارند.
در شرايط بسيار سختتر از امروز شركتهاي ايراني توانستند فازها را به پيش ببرند و وزير نفت بهجاي تقدير از آنها به تحقيرشان مشغول است. وزير نفت اين را نميبيند ولي مدير منصوب او شرايط را به پيش ميكشد و به دفاع از شركتهاي ايراني ميپردازد. هرچند معتقديم شركتهاي ايراني با استانداردهاي جهاني فاصله دارند اما عامل اين فاصله و دور بودن از تكنولوژيهاي روز تحريمها و عدم همكاري شركتهاي مهندسي با شركتهاي ايراني بوده است. با اين وجود شركت هايي نيز بودهاند كه در حوزه حفاري از بهروزترين تكنولوژيها مانند حفاري چاههاي سه بعدي پيچيده بهره گرفتهاند و از نظر مهندسي پيشرفتهاي خوبي كردهاند.
همگان قبول داريم نقاط ضعف در شركتهاي ايراني ديده ميشود همانطور كه شل و توتال هم ضعف دارند ولي اين ضعف ريشه دارد؛ انتقادهاي وزير نفت و همفكران وي به شركتهاي ايراني همانند فردي است كه ميگفت پرندگان داخل قفس قدرت پرواز ندارند! بندها از پاي شركتهاي ايراني باز شود وضعيت دگرگون ميشود ولي چه ميتوان كرد كه همه تلاشها در جهت زمينگير كردن شركتهاي ايراني با توسل به رويكردهاي ناصحيح و ناجوانمردانه بهكار گرفته شده است.