ميزنفت/ باوجود رسانه ای شدن جزئیات مربوط به فاز 12 و روشن شدن جزئیات این پروژه مهم٬ هنوز هم اقدام مهم و رسمی برای پیگیری این حاشیه ها عملیاتی نشده است و بنظر می رسد نهادهای نظارتی بطور کامل این پروژه را به فراموشی سپرده اند. پروژه ای که هویدا شدن جزئیات بیشتری از آن می تواند برای جامعه صنعت نفت جالب باشد.
فاز 12 پارس جنوبی توسط شرکت پتروپارس طراحی و اجرا شد ولی خروجی این پروژه با آنی که در برنامه ترسیم شده بود تفاوت چشمگیری دارد. عملکرد قابل تامل شرکت پتروپارس در این پروژه و ضعف نظارت از سوی شرکت نفت وگاز پارس خسارت بزرگی را به منافع ملی وارد کرده است و نه تنها هیچ برخوردی با خاطیان نشده است بلکه به مسولان آن نیز سمت های جدید داده شده و پله های ترقی را طی کردند.
به عنوان نمونه محمد مشکین فام مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس در واكنش
به انتشار گزارش ميزنفت مبني بر چند سمت بودن رسول فلاح نژاد ،با بيان اينكه فلاح نژاد مجري بزرگ ترين پروژه گازي پارس جنوبي بوده كه در شرايط تحريم به طور كامل به بهره برداري رسيده است ، افزود: دانش ، تعهد و مهارت فني مهندسي وي ايجاب مي كرد كه از ايشان در طرح هاي در مرحله اجراي قرارداد نيز استفاده شود.
مشکین فام در واقع مهم ترین شاخص در انتخاب فلاح نژاد را کارآیی وی در فاز 12 می داند؛ برای آنکه به عمق سوءمدیریت در نفت و گاز پارس و همه کاره شدن فلاح نژاد در POGC پی ببرید بهتر است به این آمار توجه کنید:
هدف از توسعه فاز 12 پارس جنوبی تولید روزانه 75 میلیون متر مکعب گاز و 120 هزار بشکه میعانات گازی و 750 تن گوگرد بود که این رقم در تولید عملیاتی به ترتیب حدودا روزانه 42 میلیون متر مکعب گاز طبیعی، 18 هزار بشکه میعانات گازی و 80 تن گوگرد است.
این طرح دارای یک پالایشگاه با ظرفیت پالایشی گاز استحصالی و تولید میعانات گازی و گوگرد مطابق ارقام فوق الذکر بوده و همچنین دارای 3 سکوی بهره برداری و سه خطوط لوله زیردریایی و 42 عدد چاه حفاری شده بود.
گاز استحصالی از طریق سه خط لوله 32 اینچ از فاصله 140 تا 150 کیلومتری از سکوهایی دریایی به پالایشگاه در ساحل عسلویه انتقال مییابد. هزینه اولیه طرح 5.7 میلیارد یورو بوده است که در نهایت با احتساب همه تغییرات و اضافه کاریها جمعاً دو برابر برای آن هزینه شد. این پروژه در دو مرحله از سال 1382 در دستور کار شرکت نفت و گاز پارس قرار گرفت که نهایتاً در سال 1384 به شرکت پتروپارس در قالب قرارداد بیع متقابل واگذار شد. این پروژه در سال 1393 رسماً افتتاح شد. همچنین مقرر شده بود که سرمایه گذاری اولیه طرح از محل فروش محصولات طی 3 سال تولیدات طرح مستهلک شود. همه سکوها و تجهیزات مطابق پیش بینی اولیه شامل 3 سکوی دریایی و 42 حلقه چاه گازی همگی در عمق 1500 تا 2000 متری از کف دریا انجام شده است.
به عبارت دیگر در ابتدای قرارداد برآورد شده بود که درآمد روزانه 35 میلیون یورویی از این طرح محقق شود که با محاسبه تقریبی و مطابق آمار اعلام شده در زمان افتتاح درآمد 15 تا 17 میلیون یورو در روز حاصل شده است به بیان دیگر تقریبا 48٪ اهداف طرح تحقق پیدا کرده است و در خوشبینانه ترین حالت به 6 سال خواهد رسید.
هم اکنون این سوال مطرح میشود که علت تحقق 48 درصدی محصولات این طرح و کاهش درامدی روزانه 18 تا 20 میلیون یورویی را چگونه و به چه دلیل روی داده است؟ سوالی که خیلی از مدیران نفتی حاضر به شنیدن آن نیستند اما بررسی روند تحولات این طرح حقیقتی را آشکار میسازد که حاکی از ضعف در مدیریت و بی توجهی مفرط به بیت المال در پوشش لزوم برداشت از میادین مشترک گازی است.
در طراحیهای اولیه برآورد وجود 62٪ سولفور در ترکیبات گاز ترش استحصالی لحاظ شده بود که امروز پس از بهره برداری مشخص شده است که میزان سولفور موجود در گاز مخزن حداکثر 37٪ است. پاسخ عوامانه که به این سوال داده میشود این است که این طرح در شرقیترین لایه گازی مرزی و در اولین لایه مخزن گازی موصوف به K1 و نزدیکترین ناحیه مرزی با کشور همسایه قرار دارد و چون میدان گازی مشترک و شیب مخزن هم به سمت کشور همسایه است پس طبیعی است؛ ضمن آنکه طی حدود 10 سال هم که از طراحی و اجرا گذشته است. مخزن یک موجود زنده است و مرتب از آن برداشت شده است و افت و دبی جریان گاز طبیعی و عقلایی است پس محصولات طرح به این دلیل به حدود کمتر از نصف طراحی اولیه تقلیل یافته است.
در اینجا لازم است توضیح دهیم که از 42 حلقه چاه حفاری شده تنها 37 حلقه چاه با حداکثر 70٪ قابلیت برداشت (Opening) در سرویس عملیاتی قرار دارد و 5 چاه گازی قابلیت استحصال گاز ندارند به عبارت دیگر گاز پرفشار برای خروج از آنها وجود ندارد و گازی از آنها خارج نمی شود.
اینکه فاز ۱۲ در دوران تحریم و با تلاش و ممارست مهندسان ایرانی به سرانجام رسیده است دستاورد مهمی برای صنعت نفت است اما اینکه چرا در بعد کارفرمایی٬ اتفاقات تلخی رخ داده است سوالی است که مسولان نفت و گاز پارس باید به آن پاسخ دهند. تمام افرادی که در این پروژه جزو مقصران اصلی بودند نه تنها بازخواست نشده و مورد پیگرد قانونی قرار نگرفتند بلکه ترفیع رتبه نیز داشته اند. اگر به اشتباهات توتال در پارس جنوبی وشرکت های دیگر خارجی در سایر میادین نفتی و گازی پرداخته می شود اصولا دلیلی برای بی توجهی به اشتباهات بزرگ شرکت های ایرانی و POGC نیست کما اینکه سیستم ضعیف نظارتی در این شرکت٬ نفت وگاز پارس را در شرایط سختی قرار داده است. اینکه پول زیادی به پتروپارس داده است یک بحث است و اینکه منابع ملی به دلایل مختلف به هدر رفته است موضوعی دیگر.
نهادهای نظارتی باید بررسی کنند که چرا سکوی چهارم فاز ۱۲ ساخته نشد؟ اینکه در مباحث مالی در این پروژه چه اتفاقاتی رخ داده است بحث بسیار مهمی است که امید است «امضاهایش» در محضر قانون مورد قضاوت قرار بگیرند.
در پروژه فاز 12 در قسمت حفاری آن که توسط شرکت پتروپارس انجام شد مشکلات متعدد مالی و فنی رخ داده که همه آنها به دلیل تیم مدیریتی حفاری پتروپارس با مدیریت آقای "م.ج" مدیر حفاریپتروپارس و نیز باند و مافیای ایشون در پتروپارس انجام شد.