ایران با داشتن 33.6 تریلیون مترمکعب ذخایر گازی در سال 2015، طبق گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا پس از روسیه دومین دارنده منابع گاز طبیعی در جهان است. یکی از مهمترین و باارزشترین موادی که در فرآیند استخراج گاز طبیعی بهعنوان محصول جانبی از مخازن گازی برداشت میشود،
«میعانات گازی» است که از پنتان و هیدروکربنهای سنگینتر از آن تشکیل میشود. میعانات گازی معمولا درصد گوگرد پایینتری نسبت به نفت خام دارد و از انواع فلزات عاری است. حدود 60 درصد آن را نفتا (محصولی مناسب برای تولید بنزین و محصولات پتروشیمی) و 30 درصد آن را نفت گاز (گازوئیل) تشکیل میدهد. پالایشگاه میعانات گازی در قیاس با پالایشگاه نفت خام فرآیندهای تبدیلی و پالایشی کمتری دارد که این امر هزینه سرمایهگذاری آن را کاهش میدهد.
پس از افتتاح فازهای 1 تا 5 پارس جنوبی در سالهای 81 تا 84 و افزایش قابل توجه میزان تولید میعانات گازی کشور، برنامهریزی برای پالایش میعانات گازی و پرهیز از خامفروشی آن در دستور کار وزارت نفت قرار گرفت. بر همین اساس، طراحی و ساخت پالایشگاه ستاره خلیجفارس با ظرفیت 360 هزار بشکه و پس از آن پالایشگاه پارس شیراز با ظرفیت 120هزار بشکه در روز در برنامههای وزارت نفت گنجانده شد. پالایشگاه ستاره خلیج فارس که قرارداد ساخت آن در سال 85 امضا شد، هنوز به بهرهبرداری نرسیده است و با حدود 88 درصد پیشرفت فیزیکی همچنان مراحل ساخت را پشت سر میگذارد. با توجه به ضرورت دستیابی به ارزش افزوده بیشتر در زنجیره میعانات گازی در کشور، طرح فراگیر پالایشی سیراف نیز به جمع دیگر طرحهای پالایشگاهی این ماده خام اضافه شد و عملیات اجرایی این طرح در اواخر بهار 94 آغاز شد.
*معرفی طرح فراگیر پالایشی سیراف
در راستای کاهش خامفروشی و استفاده از توان و پتانسیل مردمی در اقتصاد کشور، طرح فراگیر پالایشی سیراف در سال 93 با ظرفیت 480 هزار بشکه در روز و در قالب 8 پالایشگاه 60 هزار بشکهای از سوی وزارت نفت مطرح شد. این طرح بهعنوان سومین و بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی کشور از جنبههای گوناگونی از قبیل برنامهریزی برای پالایش میعانات گازی پارس جنوبی، پرهیز از خامفروشی و نهایتا ارائه مدل جدیدی از سرمایهگذاری توسط بخش غیردولتی در صنعت نفت حائز اهمیت است.
مطابق شکل 1، این طرح در منطقه سیراف و در زمینی به وسعت 250 هکتار در سایت 2 پارس جنوبی (بین فازهای 11 و 13) جانمایی شده است.
وزارت نفت برای واگذاری کامل این مجموعه به بخش غیردولتی با 8 سرمایهگذار قرارداد منعقد کرده است و «تامین خوراک به میزان 90 درصد ظرفیت هر واحد پالایشی به مدت 12 سال از زمان عقد قرارداد» را بهعنوان تعهد پذیرفته است.
*وضعیت تخصیص خوراک میعانات گازی به طرحهای کشور
بر اساس گزارش نفت و گاز پارس و همچنین ترازنامه هیدروکربوری کشور، حجم تولید روزانه میعانات گازی کشور تا نیمه اول سال 1394 برابر 516 هزار بشکه و مصرف آن برابر 193 هزار بشکه در روز بوده است که در برخی پتروشیمیها و پالایشگاههای کشور نظیر پتروشیمی نوری و پالایشگاه بندرعباس مصرف میشود. بنابراین حدود 323 هزار بشکه نیز ظرفیت صادراتی برای فروش میعانات گازی کشور وجود داشته است. از طرف دیگر در صورت تاخیر در افتتاح فاز اول پالایشگاه ستاره خلیج فارس و بهرهبرداری از فازهای 17 و 18 پارس جنوبی تا پایان سال 95، حجم خامفروشی میعانات گازی کشور افزایش خواهد یافت و مطابق جدول 1 به 463 هزار بشکه در روز خواهد رسید.
از طرفی بررسی وضعیت تولید و مصرف میعانات گازی در افق سال 1398 نشان میدهد، موازنه تولید و مصرف میعانات گازی در این افق زمانی، برقرار خواهد شد. البته با توجه به افت تولید میعانات گازی بهوجود آمده در برخی فازهای پارس جنوبی مانند فاز12 و پیشبینی ادامه این روند در سالهای آتی به نظر میرسد بهتر آن است که ظرفیت طرح فراگیر پالایشی سیراف با یک «حاشیه اطمینان» مناسب از کفایت خوراک تعیین شود. بنابراین بهتر است، وزارت نفت موضوع تامین خوراک این پالایشگاه و ظرفیت بهینه خوراک آن را مجددا مورد ارزیابی قرار دهد تا در صورت لزوم با کاهش تعداد پالایشگاههای این طرح، هم اطمینان از تامین خوراک این پالایشگاه افزایش یابد و هم موجب تسریع در تامین مالی پالایشگاه شود.
البته در صورت وقوع کمبود خوراک، سناریوها و راه حلهای دیگری مانند واردات محدود میعانات گازی از کشورهای همسایه مانند قطر و ترکمنستان، ذخیرهسازی میعانات تولید شده مازاد فصل زمستان و تحویل آن به پالایشگاه در تابستان و... متصور است. اما رفع مشکل کمبود خوراک برای پالایشگاههای سیراف با چنین راهکارهایی، مشکلات و سختیهایی از جمله کاهش حاشیه سود پالایش را به دنبال خواهد داشت و بهتر است از هماکنون تصمیم دقیقی درباره مشکلات احتمالی ناشی از تامین خوراک اتخاذ شود.
*وضعیت اقتصادی طرح
مهمترین محصولات هر یک از پالایشگاههای سیراف بر اساس طرح پیشنهادی ارائه شده از سوی وزارت نفت برای الگوی فرآیندی این واحدها، شامل نفتای سبک و سنگین (58درصد)، گازوئیل (31درصد)، گازمایع یا LPG (5درصد) و نفت سفید (6درصد) است. بنابراین در مجموع 89 درصد محصولات این طرح را نفتا و گازوئیل تشکیل میدهد، که بر مبنای این موضوع، اقتصاد این طرح مورد بررسی قرار میگیرد.
*نفتا؛ نقطه آغازین زنجیره تولید
تبدیل میعانات گازی به نفتا به این علت که یک گام از خامفروشی فاصله میگیرد، اقدام ارزشمندی است، اما نفتا ماده اولیه تولید بنزین و همچنین نقطه آغازین برای زنجیره محصولات پتروشیمیایی است؛ بنابراین صادرات نفتا هم نوعی خامفروشی محسوب میشود. به علاوه بازار داخلی برای این محصول به علت محدودیت در ظرفیت صنایع مصرفکننده آن در حد اشباع است و با توجه به تقاضای پایین نفتا در بازارهای جهانی، بازار صادراتی آن از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. براساس بررسیهای اوپک مطابق شکل(2)، تقاضای جهانی برای تمام محصولات میان تقطیر (غیر از سوخت صنایع) تا سال 2040 رو به افزایش است. اما نفتا از لحاظ بزرگی بازار، نسبت به دیگر محصولات شامل بنزین، گازوئیل، گازمایع و نفت سفید بازار کوچکتری دارد و در نتیجه، مشتریان محدودتری نیز خواهد داشت.
شکل(3) مقایسه قیمت نفتا در برابر سایر محصولات پالایشی متوسط چهار هاب خلیج مکزیک، روتردام، مدیترانه و سنگاپور طی سالهای 2014 تا 2016 را نشان میدهد. همانطور که مشخص است نفتا بعد از نفت کوره، کمارزشترین فرآورده نفتی از لحاظ قیمت به حساب میآید که نسبت به بنزین، گازوئیل و سوخت جت ارزش کمتری دارد. احداث پالایشگاهی که میعانات گازی را پالایش و به نفتا تبدیل کند، یک گام از خامفروشی فاصله گرفته است و این در حالی است که اگر نفتا در همین پالایشگاه به محصول نهایی تبدیل شود، عواید بیشتری از جمله ارزش افزوده بالاتر، کاهش ریسکهای بازاریابی، انعطافپذیری بیشتر در برابر نوسانات قیمت نفت خام و همچنین بهبود وضعیت اقتصاد پالایشگاه را به همراه خواهد داشت.
از طرف دیگر در سالهای آتی روزانه 250 هزار بشکه نفتای تولیدی پالایشگاه سیراف به بازار عرضه خواهد شد و از آنجا که بازارهای منطقه و آسیا در حال حاضر نیز با مازاد عرضه نفتا مواجه هستند، بنابراین در چنین شرایطی نفتا با شکست قیمتی مواجه خواهد شد که این مساله اقتصاد پالایشگاههای سیراف را ضعیفتر خواهد کرد.
بر همین اساس، پیشنهاد میشود با احداث واحدهای تکمیلی در پالایشگاه سیراف، این پالایشگاه به جای فروش نفتا، از این محصول برای تولید بنزین یا محصولات پتروشیمیایی استفاده کند. همچنین اگر سرمایهگذاران بخش غیردولتی از لحاظ حجم سرمایهگذاری و اقتصاد احداث این واحدها بهصورت جداگانه، توانایی لازم را برای انجام این کار ندارند، میتوانند برای احداث واحدهای پتروشیمی یا بنزینسازی بهصورت اشتراکی اقدام کنند و در طرحهای تولید بنزین یا تولید محصولات پتروشیمیایی سرمایهگذاری مشترک انجام دهند. ضروری است که دولت نیز با اجرای سیاستگذاری صحیح و ایفای نقش تسهیلگری خود از احداث «پتروپالایشگاه» در طرح پالایشی سیراف حمایت و با اعطای وام یا روشهای جدیدی همچون «تنفس خوراک» به این مساله کمک کند.
در روش تنفس خوراک، دولت بلافاصله پس از افتتاح پالایشگاه، خوراک این واحد را برای مدت معلومی با درصد تخفیف مشخص در اختیار واحد مذکور قرار میدهد و پس از آن طی چند سال با افزایش قیمت خوراک، طلب سالهای گذشته را از آن واحد پس گرفته میشود. این اقدام میتواند نرخ بازده داخلی (IRR) واحدهای صنعتی را بهصورت چشمگیری افزایش دهد. در این روش در واقع پس از راهاندازی واحد مذکور، معادل با میزان تنفس خوراک، سرمایهگذاران تسهیلات دریافت کرده به روش تنفس قیمت خوراک را بهصورت تقسیطی و به همراه هزینه خوراک در سالهای آتی بازپرداخت میکنند.
بهعنوان مثال، میتوان خوراک میعانات گازی را در 4 سال ابتدایی با نرخ 85 درصد فوب خلیجفارس (10درصد کمتر از قیمت توافق شده 95درصد فوب خلیج فارس) به هر یک از پالایشگاههای سیراف تحویل داد تا بتوانند نسبت به اجرای طرحهای پتروپالایشی اقدام کنند. در این صورت از محل تنفس 10درصد مورد نظر، هر پالایشگاه حدود 500 میلیون دلار در 4 سال ابتدایی نقدینگی خواهد داشت. برای تقسیط و پرداخت تنفس خوراک نیز در 8 سال انتهایی، قیمت خوراک میعانات با قیمت فوب محاسبه میشود تا معادل با 10درصد از تنفس اعمال شده به وزارت نفت بازگردانده شود. پیوستگی در اعطای تنفس خوراک مشروط به تولید محصولات مشخص و همچنین پیشرفت سالانه طرح است.
با این اقدام حتی در صورتی که فقط بعضی از 8 سرمایهگذار طرح پالایشی سیراف به احداث پتروپالایشگاه مشترک اقدام کنند، نفتای تولیدی توسط سایر پالایشگاهها نیز میتواند بهعنوان خوراک این پتروپالایشگاه مصرف و مشکلات فروش و بازاریابی نفتا رفع شود. از فواید دیگر این اقدام آن است که بخشی از حجم LPG مازاد موجود در کشور به جای خامفروشی، در این پتروپالایشگاه فرآورش و تبدیل میشود. با توجه به اینکه نفتا و گازمایع بهعنوان 63درصد از محصولات طرح پالایشی سیراف، خوراک اصلی پتروشیمیهای مایع هستند، طرح پالایشی سیراف بهترین موقعیت برای تجربه پرسودی به نام پتروپالایشگاه است.شکلگیری طرح پتروپالایشگاه در سطح مطلوب آن زمانی اتفاق میافتد که طراحیهای پایه، مبادلات و قراردادهای تضمین خوراک و محصول و ترجیحا سرمایهگذاری از ابتدای فرآیند احداث بهصورت مشترک انجام شود. بنابراین میتوان از سرمایهگذاری مشارکتی تمام 8 شرکت یا اشتراک هر مجتمع با مجتمعهای مجاور و همچنین طرح تنفس خوراک برای این الگوی مطلوب استفاده کرد تا رویکرد جدیدی در توسعه زنجیره ارزش در سطح کشور شکل گیرد.
*گازوئیل
طرح پالایشی سیراف در آغاز هیچ تصفیهای برای نفت گاز تولیدی در نظر نگرفته و به همین دلیل گازوئیل تولیدی این پالایشگاه با درصد گوگرد بالا و خارج از استانداردهای زیست محیطی طراحی شده بود، ولی اخیرا سرمایهگذاران این طرح در نظر دارند فناوری تصفیه نفت گاز را برای ارتقای این طرح پالایشی اضافه کنند. این اقدام میتواند گازوئیل تولیدی این پالایشگاهها را تا کیفیت استاندارد یورو4 یا یورو5 ارتقا داده و بازاریابی و فروش آن را تسهیل کند. کاهش خامفروشی نفت و گاز از مهمترین راهبردهای کشور است و در بسیاری از اسناد بالادستی نظام مورد تاکید قرار گرفته است.
همچنین در بندهای 13 و 15 سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری نیز بر کاهش خامفروشی نفت خام و افزایش صادرات فرآوردههای نفتی تاکید شده است. از آنجا که طرح فراگیر پالایشی سیراف در راستای ایجاد ارزش افزوده و مقابله با خامفروشی، موضوع حائز اهمیتی است، بنابراین ضرورت دارد تا این طرح ملی به مناسبترین صورت ممکن اجرایی شود. بنابراین برای بهبود و افزایش کارآمدی این طرح ملی لازم است:
الف) میزان ظرفیت تولید میعانات گازی کشور در سالهای آتی برای اطمینان از کفایت خوراک تخصیص یافته به طرح پالایشی سیراف و در صورت لزوم کاهش ظرفیت تولید این پالایشگاه مجددا ارزیابی شود.
ب) الگوی پالایشی به الگوی پتروپالایشی برای دستیابی به زنجیره ارزش و سوددهی بیشتر تغییر کند.
ج) برای تولید محصولات نهایی و با کیفیت مناسب برای عرضه به بازار برنامهریزی شود.
د) تنفس خوراک برای کمک به تامین منابع مالی در پیشبرد مطلوب طرح ارائه شود.
پیام کهتری/ دنیای اقتصاد