انتشار نامه ای از سوی کارکنان صنعت نفت
کارکنان نفت فدای چه می شوند؟
ميزنفت/ تعداد زیادی از کارکنان صنعت نفت در نامه ای دیگر به رئیس جمهور خواستار برطرف شدن مشکلات این قشر زحمتکش شدند. در این نامه آمده است:
ریاست محترم جمهور
جناب آقای دکتر روحانی
با سلام و احترام
بی مقدمه و بدون اطناب از تدابیر اتخاذ شده ی جنابعالی مبنی بر پذیرش استعفای سه تن از وزرای کابینه تان در ماه های پایانی دور اول ریاست شما بر قوه ی مجریه ی این مملکت صمیمانه تشکر و حمایت می کنیم. چرا که این سه وزرات خانه از مهمترین ارگان های تاثیر گذار در فضای کنونی جامعه ی ما می باشند.
اما رییس جمهور محترم ، آیا این روزها از حال سربازان خط مقدم جبهه ی اقتصادی دستگاه تحت مدیریتتان خبر دارید؟ آیا می دانید که رزمندگان بی منت صنعت نفت این مرز و بوم چند ماه است که به دنبال احقاق حق مسلمشان هستند؟ همان حقی که شما و مجلس محترم شورای اسلامی بر آن ها روا دانسته اید؟
- از اجرای قانون اختیارات وزارت نفت با شما سخن می گوییم که این روزها بررسی و اجرای آن در پیچ و خم های طولانی وزارتخانه ی مربوطه گیر کرده و انگار صدای ما به گوش هیچ یک از افراد آن تشکیلات ذیربط نمی رسد.
- از حذف یکباره چندین هزار سمت در رده های مختلف شغلی در کلیه ی ارگانهای تابعه ی وزارت نفت با شما سخن می گوییم که بی هیچ توجیه خاصی کماکان ادامه دارد.
- از بالا بردن سن بازنشستگی از 60 سال به 65 سال و قابل ارتقاء به 70 سالگی با شما می گوییم که به دلایل نا معلوم تصویب و اجرایی گردید.
- از وخامت اوضاع روحی کارکنان جوان آن وزرات مبنی بر عدم تامین معیشتشان با شما حرف می زنیم که علی رغم تحمل ساعات کار طولانی در شرایط سنگین و طاقت فرسا، دستمزدهایشان کفاف زندگی هایشان را نمی دهد.
آقای دکتر روحانی، با فرض اینکه حضور جناب آقای مهندس بیژن زنگنه و مدیریت کلان ایشان از جنبه ی پیشبرد اهداف دولت متبوع شما کاملا کارآمد و مفید بوده است اما نباید این واقعیت به دست فراموشی سپرده شود که این کارمندان شریف و خدوم صنعت وزین نفت هستند که نیل به اهداف والای نظام اسلامی در زمینه های اقتصادی را امکان پذیر می سازند و نادیده گرفتن مطالبات به حق این عزیزان نتیجه ای جز سرخوردگی و یاس را به دنبال نخواهد داشت.
اینک که پس از بارها نامه نگاری و ارسال درخواست از سوی کارکنان صنعت نفت ، با کمال تاسف شاهد آن هستیم گوش شنوایی جهت استماع مشکلات کارکنان وجود ندارد ، این موضوع ما را بر آن داشت آخرین عریضه را حضور ریاست محترم جمهور تقدیم نماییم و امید آن داریم از سوی آن مقام موضوع به صورت ویژه مورد بررسی قرار گیرد.مزید استحضار اینکه کارکنان صنعت نفت به نشانه اعتراض به وضع موجود و همچنین اعلام عدم رضایت عملکرد وزیر محترم نفت ، به زودی تجمع صنفی برگزار خواهند نمود.
با احترام
از طرف جمع کثیری از کارکنان شاغل در صنعت نفت
ریاست محترم جمهور
جناب آقای دکتر روحانی
با سلام و احترام
بی مقدمه و بدون اطناب از تدابیر اتخاذ شده ی جنابعالی مبنی بر پذیرش استعفای سه تن از وزرای کابینه تان در ماه های پایانی دور اول ریاست شما بر قوه ی مجریه ی این مملکت صمیمانه تشکر و حمایت می کنیم. چرا که این سه وزرات خانه از مهمترین ارگان های تاثیر گذار در فضای کنونی جامعه ی ما می باشند.
اما رییس جمهور محترم ، آیا این روزها از حال سربازان خط مقدم جبهه ی اقتصادی دستگاه تحت مدیریتتان خبر دارید؟ آیا می دانید که رزمندگان بی منت صنعت نفت این مرز و بوم چند ماه است که به دنبال احقاق حق مسلمشان هستند؟ همان حقی که شما و مجلس محترم شورای اسلامی بر آن ها روا دانسته اید؟
- از اجرای قانون اختیارات وزارت نفت با شما سخن می گوییم که این روزها بررسی و اجرای آن در پیچ و خم های طولانی وزارتخانه ی مربوطه گیر کرده و انگار صدای ما به گوش هیچ یک از افراد آن تشکیلات ذیربط نمی رسد.
- از حذف یکباره چندین هزار سمت در رده های مختلف شغلی در کلیه ی ارگانهای تابعه ی وزارت نفت با شما سخن می گوییم که بی هیچ توجیه خاصی کماکان ادامه دارد.
- از بالا بردن سن بازنشستگی از 60 سال به 65 سال و قابل ارتقاء به 70 سالگی با شما می گوییم که به دلایل نا معلوم تصویب و اجرایی گردید.
- از وخامت اوضاع روحی کارکنان جوان آن وزرات مبنی بر عدم تامین معیشتشان با شما حرف می زنیم که علی رغم تحمل ساعات کار طولانی در شرایط سنگین و طاقت فرسا، دستمزدهایشان کفاف زندگی هایشان را نمی دهد.
آقای دکتر روحانی، با فرض اینکه حضور جناب آقای مهندس بیژن زنگنه و مدیریت کلان ایشان از جنبه ی پیشبرد اهداف دولت متبوع شما کاملا کارآمد و مفید بوده است اما نباید این واقعیت به دست فراموشی سپرده شود که این کارمندان شریف و خدوم صنعت وزین نفت هستند که نیل به اهداف والای نظام اسلامی در زمینه های اقتصادی را امکان پذیر می سازند و نادیده گرفتن مطالبات به حق این عزیزان نتیجه ای جز سرخوردگی و یاس را به دنبال نخواهد داشت.
اینک که پس از بارها نامه نگاری و ارسال درخواست از سوی کارکنان صنعت نفت ، با کمال تاسف شاهد آن هستیم گوش شنوایی جهت استماع مشکلات کارکنان وجود ندارد ، این موضوع ما را بر آن داشت آخرین عریضه را حضور ریاست محترم جمهور تقدیم نماییم و امید آن داریم از سوی آن مقام موضوع به صورت ویژه مورد بررسی قرار گیرد.مزید استحضار اینکه کارکنان صنعت نفت به نشانه اعتراض به وضع موجود و همچنین اعلام عدم رضایت عملکرد وزیر محترم نفت ، به زودی تجمع صنفی برگزار خواهند نمود.
با احترام
از طرف جمع کثیری از کارکنان شاغل در صنعت نفت
جمعه ۳۰ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۳
کد مطلب: 15258
۲۰۱
بابا یکی به داد ما برسه
به امید حق تعالی تجمع عظیم کارکنان نفت جواب دندان شکنی به عزم جزم جناب زنگنه خواهد بود که کمر همت بستن صنعت ملی نفتو نابود کنن
اقای زنگنه جواب حق خوری هایتان را خواهید گرفت به زودی
به امید استعفا و خروج ابرومندانه شما از کابینه دولت
باشد که زحمتکشان ابن صنعت نفسی راحت در غیاب شما استنشاق کنند
اقای زنگنه جواب حق خوری هایتان را خواهید گرفت به زودی
به امید استعفا و خروج ابرومندانه شما از کابینه دولت
باشد که زحمتکشان ابن صنعت نفسی راحت در غیاب شما استنشاق کنند
دختر سه ساله من هر هواپیمایی را که تو آسمون می بینه تا یک ساعت باید گریه کنه و زنگ بزنه باباش در جزیره خارک . که بابا بیا منم ببر پیش خودت. آقای زنگنه و بقیه مدیران نفت آیا یک بار تو همچین موقعیتی قرار گرفتند ? ولاه آه ما خانواده ها ی کارکنان صنعت نفت روزی دامنگیر آقایون خواهد شد .
شما ظاهرا توی وزارت نفت کار نمیکنین اصلا آقای عزیز
حتی یه بچه پنج ساله هم اگر دو روز توی شرکت نفت کار کرده باشه متوجه قانون گریزی عجیب و غریب آقای وزیر پیر و مستبد نفت میشه.متاسفم که افرادی توی این مملکت وزیر میشن که محیط وزارتخونه مهمی مثل نفت رو تبدیل به یه جنگل کرده و خودشم شیر تصور میکنه.....این آقا حتی مصوبه ای رو که مجلس و دولت تصویب کرده رو اجرا نمیکنه.
حالا سوال من اینه که چرا وقتی همه از این جریان باخبرن کاری برای پرسنل زحمتکش نفت که به دور از تمام امکانات و به دور از خانواده و در بدترین شرایط روحی کار میکنن انجام نمیدن.کارکنای شرکت نفت یتیم شدن دوست عزیز و مورد بی مهری شدید دولتمردان قرار گرفتن.برین از کارکنان نفت سوال کنین تا سفره دلشون باز بشه.مطمئنم اگر شما کارمند شرکت نفت بودی و خدای ناکرده وقتی خبر بیماری یا فوت یا خبر جشن یکی از نزدیکان شما رو میدادن و شما بعداز سه روز یا چهار روز میرسیدی این چیزا رو تایپ نمیکردی.خدا خودش به داد بچه های شرکت نفت برسه
حتی یه بچه پنج ساله هم اگر دو روز توی شرکت نفت کار کرده باشه متوجه قانون گریزی عجیب و غریب آقای وزیر پیر و مستبد نفت میشه.متاسفم که افرادی توی این مملکت وزیر میشن که محیط وزارتخونه مهمی مثل نفت رو تبدیل به یه جنگل کرده و خودشم شیر تصور میکنه.....این آقا حتی مصوبه ای رو که مجلس و دولت تصویب کرده رو اجرا نمیکنه.
حالا سوال من اینه که چرا وقتی همه از این جریان باخبرن کاری برای پرسنل زحمتکش نفت که به دور از تمام امکانات و به دور از خانواده و در بدترین شرایط روحی کار میکنن انجام نمیدن.کارکنای شرکت نفت یتیم شدن دوست عزیز و مورد بی مهری شدید دولتمردان قرار گرفتن.برین از کارکنان نفت سوال کنین تا سفره دلشون باز بشه.مطمئنم اگر شما کارمند شرکت نفت بودی و خدای ناکرده وقتی خبر بیماری یا فوت یا خبر جشن یکی از نزدیکان شما رو میدادن و شما بعداز سه روز یا چهار روز میرسیدی این چیزا رو تایپ نمیکردی.خدا خودش به داد بچه های شرکت نفت برسه
با سلام و تشکر از سایت همیشه همراه عصر نفت که صدای ما کارکنان مظلوم نفت را از طریق این رسانه به سمع و نظر مردم و مسئولین رسانده و می رساند .
قریب به دو سال و نیم است که به صورت مداوم به دنبال طرح مشکلات کارکنان نفتی شرکتهای واگذار شده و همچنین ارائه راه کارهای برون رفت از آن هستیم .
از استانداران شروع کردیم و به رهبری نیز ختم شد ، اما دریغ از رسیدگی مسئولین وزارت نفت ، چون تمام این مکاتبات به دفتر آقای زنگنه وزیر نفت منتهی می شود و ایشان هم تمام این نامه ها را بایگانی کرده و عین خیال مبارکشان هم نیست .
جناب زنگنه ، امیدواریم که بزودی همانگونه که دست خریداران شرکت پتروشیمی اصفهان که مفسدان اقتصادی بودند رو شد و با این عمل ثابت شد که نظارت وزارت نفت نیز وجود واقعی نداشته و یا اگرهم بر فرض محال بوده ، به نفع ایشان بوده ، پرده از اهمال کاری و خدای ناکرده سوء استفاده های مدیران ارشد شما که حق ما و بیت المال را پایمال کردند، هرچه زودتر برداشته شود و به قول شاعر :
تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد . انشاء الله
قریب به دو سال و نیم است که به صورت مداوم به دنبال طرح مشکلات کارکنان نفتی شرکتهای واگذار شده و همچنین ارائه راه کارهای برون رفت از آن هستیم .
از استانداران شروع کردیم و به رهبری نیز ختم شد ، اما دریغ از رسیدگی مسئولین وزارت نفت ، چون تمام این مکاتبات به دفتر آقای زنگنه وزیر نفت منتهی می شود و ایشان هم تمام این نامه ها را بایگانی کرده و عین خیال مبارکشان هم نیست .
جناب زنگنه ، امیدواریم که بزودی همانگونه که دست خریداران شرکت پتروشیمی اصفهان که مفسدان اقتصادی بودند رو شد و با این عمل ثابت شد که نظارت وزارت نفت نیز وجود واقعی نداشته و یا اگرهم بر فرض محال بوده ، به نفع ایشان بوده ، پرده از اهمال کاری و خدای ناکرده سوء استفاده های مدیران ارشد شما که حق ما و بیت المال را پایمال کردند، هرچه زودتر برداشته شود و به قول شاعر :
تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد . انشاء الله
یکی طفل دندان برآورده بود
پدر سر به فکرت فرو برده بود
که من نان و برگ از کجا آرمش؟
مروت نباشد که بگذارمش
چو بیچاره گفت این سخن، پیش جفت
نگر تا زن او را چه مردانه گفت:
مخور هول ابلیس تا جان دهد
همان کس که دندان دهد نان دهد
تواناست آخر خداوند روز
که روزی رساند، تو چندین مسوز
نگارندهٔ کودک اندر شکم
نویسنده عمر و روزی است هم
خداوندگاری که عبدی خرید
بدارد، فکیف آن که عبد آفرید
تو را نیست این تکیه بر کردگار
که مملوک را بر خداوندگار
شنیدی که در روزگار قدیم
شدی سنگ در دست ابدال سیم
نپنداری این قول معقول نیست
چو راضی شدی سیم و سنگت یکی است
چو طفل اندرون دارد از حرص پاک
چه مشتی زرش پیش همت چه خاک
خبر ده به درویش سلطان پرست
که سلطان ز درویش مسکین ترست
گدا را کند یک درم سیم سیر
فریدون به ملک عجم نیم سیر
نگهبانی ملک و دولت بلاست
گدا پادشاه است و نامش گداست
گدایی که بر خاطرش بند نیست
به از پادشاهی که خرسند نیست
بخسبند خوش روستایی و جفت
به ذوقی که سلطان در ایوان نخفت
اگر پادشاه است و گر پینه دوز
چو خفتند گردد شب هر دو روز
چو سیلاب خواب آمد و مرد برد
چه بر تخت سلطان، چه بر دشت کرد
چو بینی توانگر سر از کبر مست
برو شکر یزدان کن ای تنگدست
نداری بحمدالله آن دسترس
که برخیزد از دستت آزار کس
پدر سر به فکرت فرو برده بود
که من نان و برگ از کجا آرمش؟
مروت نباشد که بگذارمش
چو بیچاره گفت این سخن، پیش جفت
نگر تا زن او را چه مردانه گفت:
مخور هول ابلیس تا جان دهد
همان کس که دندان دهد نان دهد
تواناست آخر خداوند روز
که روزی رساند، تو چندین مسوز
نگارندهٔ کودک اندر شکم
نویسنده عمر و روزی است هم
خداوندگاری که عبدی خرید
بدارد، فکیف آن که عبد آفرید
تو را نیست این تکیه بر کردگار
که مملوک را بر خداوندگار
شنیدی که در روزگار قدیم
شدی سنگ در دست ابدال سیم
نپنداری این قول معقول نیست
چو راضی شدی سیم و سنگت یکی است
چو طفل اندرون دارد از حرص پاک
چه مشتی زرش پیش همت چه خاک
خبر ده به درویش سلطان پرست
که سلطان ز درویش مسکین ترست
گدا را کند یک درم سیم سیر
فریدون به ملک عجم نیم سیر
نگهبانی ملک و دولت بلاست
گدا پادشاه است و نامش گداست
گدایی که بر خاطرش بند نیست
به از پادشاهی که خرسند نیست
بخسبند خوش روستایی و جفت
به ذوقی که سلطان در ایوان نخفت
اگر پادشاه است و گر پینه دوز
چو خفتند گردد شب هر دو روز
چو سیلاب خواب آمد و مرد برد
چه بر تخت سلطان، چه بر دشت کرد
چو بینی توانگر سر از کبر مست
برو شکر یزدان کن ای تنگدست
نداری بحمدالله آن دسترس
که برخیزد از دستت آزار کس
آقای زنگنه از ابتدایی که به وزارت نفت آمد سرمایه های انسانی را در اولویت آخر قرار داد. بعدش سمتها رو حذف کرد و صحبت از ۸۰ هزار کارمند مازاد رد صنعت نفت به میان آورد که البته نفر اول و دوم لیست خود ایشان و آقای پاک نژاد هستند. حالا هم بدنبال پولی کردن خدمات درمانی و نابود کردن ته مانده امتیازهای این مجموعه است. از ابتدا هم در مقابل هجمه های بعضی از افراطیون سکوت را پیشه نمود و بازی IPC و این اراجیف رو راه انداختند. حالا هم با این وضعی که درست کردن آنهایی که سن شان ۵۵ و بالاتره همه دارن فرارمی کنن. اون موقع میخوان جوانهای برومند این صنعت رو تا ۶۵ سالگی یا بیشتر نگه دارن! ضعیف ترین دوران صنعت نفت را شاهدیم. خدا از باعث و بانیش نگذره
آقاي زنگنه تا به كي مي خواهيد با اصرار و لجبازي به برنامه هاي تخريبي خود ادامه دهيد؟حق الناس چه مي شود؟
آيا مي فهميد كه با رها كردن پرسنل رسمي نفت در شركت هايي كه به بخش خصولتي واگذار شده اند و تاكيد شما بر ممنوعيت انتقال ايشان ،چه ظلمي در حق آنان و خانواده هايشان كرده ايد؟تا هر بلايي كه مي خواهند سر آنها بيايد؟
آيا مي فهميد كه با رها كردن پرسنل رسمي نفت در شركت هايي كه به بخش خصولتي واگذار شده اند و تاكيد شما بر ممنوعيت انتقال ايشان ،چه ظلمي در حق آنان و خانواده هايشان كرده ايد؟تا هر بلايي كه مي خواهند سر آنها بيايد؟
بابا نامه برای ما احقاق حق نیست باید در وزارت اینقدر بشینیم. تا یکی به دادمون برسه..زندگی و خانواده همش فدای نفت شده. با هزار استرس کاری. الودگی مواد. گرد و غبار .گرما..... تو جامعه هم که کسی نمیدونه چه کاره ایم بخدا هرجا هم تو جامعه مراجعه میکنیم. انگار که یه انسان لا ابالی و بیکاره هستیم. از این مفید بودن و اینکه برا پیشرفت مملکتت زحمت میکشی .. حالت بهم میخوره.. چون کسی ارزش و احترامی برات قائل نیس. برا شغل های دیگه مردم و دولت احترام خاصی قائلند. از راننده تاکسی قشر زحمتکش بگیر تا معلم و پلیس و پرستار و همه و همه. فقط نفت هستش که با داشتن اقای زنگنه که همشیه زحمات کارکنان رو نادیده میگیره و تو جامعه هم کسی اصلا نمیدونه این سربازان بی نام چه کاره هستن و چه کار میکنند برا مملکتشون. متا سفم.
وصف حال گروهبان ما است
یکی طفل دندان برآورده بود
پدر سر به فکرت فرو برده بود
که من نان و برگ از کجا آرمش؟
مروت نباشد که بگذارمش
چو بیچاره گفت این سخن، پیش جفت
نگر تا زن او را چه مردانه گفت:
مخور هول ابلیس تا جان دهد
همان کس که دندان دهد نان دهد
تواناست آخر خداوند روز
که روزی رساند، تو چندین مسوز
نگارندهٔ کودک اندر شکم
نویسنده عمر و روزی است هم
خداوندگاری که عبدی خرید
بدارد، فکیف آن که عبد آفرید
تو را نیست این تکیه بر کردگار
که مملوک را بر خداوندگار
شنیدی که در روزگار قدیم
شدی سنگ در دست ابدال سیم
نپنداری این قول معقول نیست
چو راضی شدی سیم و سنگت یکی است
چو طفل اندرون دارد از حرص پاک
چه مشتی زرش پیش همت چه خاک
خبر ده به درویش سلطان پرست
که سلطان ز درویش مسکین ترست
گدا را کند یک درم سیم سیر
فریدون به ملک عجم نیم سیر
نگهبانی ملک و دولت بلاست
گدا پادشاه است و نامش گداست
گدایی که بر خاطرش بند نیست
به از پادشاهی که خرسند نیست
بخسبند خوش روستایی و جفت
به ذوقی که سلطان در ایوان نخفت
اگر پادشاه است و گر پینه دوز
چو خفتند گردد شب هر دو روز
چو سیلاب خواب آمد و مرد برد
چه بر تخت سلطان، چه بر دشت کرد
چو بینی توانگر سر از کبر مست
برو شکر یزدان کن ای تنگدست
نداری بحمدالله آن دسترس
که برخیزد از دستت آزار کس
یکی طفل دندان برآورده بود
پدر سر به فکرت فرو برده بود
که من نان و برگ از کجا آرمش؟
مروت نباشد که بگذارمش
چو بیچاره گفت این سخن، پیش جفت
نگر تا زن او را چه مردانه گفت:
مخور هول ابلیس تا جان دهد
همان کس که دندان دهد نان دهد
تواناست آخر خداوند روز
که روزی رساند، تو چندین مسوز
نگارندهٔ کودک اندر شکم
نویسنده عمر و روزی است هم
خداوندگاری که عبدی خرید
بدارد، فکیف آن که عبد آفرید
تو را نیست این تکیه بر کردگار
که مملوک را بر خداوندگار
شنیدی که در روزگار قدیم
شدی سنگ در دست ابدال سیم
نپنداری این قول معقول نیست
چو راضی شدی سیم و سنگت یکی است
چو طفل اندرون دارد از حرص پاک
چه مشتی زرش پیش همت چه خاک
خبر ده به درویش سلطان پرست
که سلطان ز درویش مسکین ترست
گدا را کند یک درم سیم سیر
فریدون به ملک عجم نیم سیر
نگهبانی ملک و دولت بلاست
گدا پادشاه است و نامش گداست
گدایی که بر خاطرش بند نیست
به از پادشاهی که خرسند نیست
بخسبند خوش روستایی و جفت
به ذوقی که سلطان در ایوان نخفت
اگر پادشاه است و گر پینه دوز
چو خفتند گردد شب هر دو روز
چو سیلاب خواب آمد و مرد برد
چه بر تخت سلطان، چه بر دشت کرد
چو بینی توانگر سر از کبر مست
برو شکر یزدان کن ای تنگدست
نداری بحمدالله آن دسترس
که برخیزد از دستت آزار کس